طنز حرف های نمکی (جامع میم و تکست طنز)

[• MOON •]

خوابگاه پسرا :
- حاجی تو نسکافه ممد قرص روان گردان ریختم ضایع نکن بهش بخندیم
+ دهنت سرویس



خوابگاه دخترا :
- پارمیدا جون بیا در خوابگاه نازی اینا رو بزنیم فرار کنیم
+ وایییییی باید خیلی هیجان انگیز باشه! تو عمرم اینقد استرس نداشتم

 

[• MOON •]

‏به بابام گفتم
چرا بعد پنجاه سال زندگی مشترک
هنوز با مامانم
توی یه بشقاب باهم غذا میخورید؟
یعنی انقد عاشق همید؟


گفت نه اگه زهر ریخته باشه تو غذام
بزار خودشم بخوره

 

[• MOON •]

‏توی حموم داشتم باصدای بلند میخوندم
عمر کمه صفا کن،گذشته رو رها کن
یه دفه فشار آب کم شد،گفتم الان من چیکار کنم
بابام داد زد گفت؛
اگه نباشه دریا،به قطره اکتفا کن

خود معین هم از کالیفرنیا اومد برا بابام‌ دست زد

 

[• MOON •]

یه روز بابام یه گلدون با گل آهسته آورد گذاشت رو کابینت
منم سه روز اب بهش دادم که خشک نشه
روزچهارم بابام اومد گلدونه برداشت یه سینی و یه چاقو آورد شروع کرد به بریدن گلدون
اونجا بود که فهمیدم آناناس چیه

 

[• MOON •]

یه روز خودم نامزدمم رفتیم کافه


یهو گفت من برام مهمه همسر آیندم باکلاس باشه


منم یواش اون نونی که میخاستم



داخل شیر موز تلیت کنم گذاشتم پایین

‌‌

 

[• MOON •]

با تمسخر از بابا بزرگم پرسیدم ..!
بابا بزرگ؛ آخه شما چطوری زندگی می کردین!؟
نه تکنولوژیی؛
نه هواپیمایی؛
نه ماشینی؛
نه کامپیوتری و نه موبایلی ..!


گفت:
همونطوری که شما الان زندگی می کنین ..!
نه تربیتی و نه اخلاقی ..!
نه ادبی...نه احترامی
نه شعوری...
له شدم...

 

[• MOON •]

ِمردک فیلم ساخته...

دخترایدز داره

مادرش مریضه

داداشش دزه

باباش معتاده

او وقت اسم فیلمم گذاشته (شاید برای شما هم اتفاق بیفته)

انشالله برا خودت خانوادت اتفاق بیفته روانی

 

[• MOON •]

‏یه نامزد پولدار و خوشگل داشتم

هر وقت دعوامون میشد هیچ نقطه ضعفی نداشت باهاش تحقیرش کنم

ناچاراً میگفتم برو بابا تو اگه آدم بودی زن من نمیشدی

 

[afson^_^]

‏مهم ترین عامل سرطان ، فکر کردن به حرفاییه که باید تو دعوا میزدی ولی یادت رفته و نزدی


حقیقت محضض

 

[afson^_^]

‏خوبی شبکه های اجتماعی اینه که ما رو بهم نزدیک کرده. بدیشم اینه که اونقدر نزدیک نکرده که بشه زد تو دهنتون.


این بده حتما میگم این آپشن رو بخاطر شما بذارن