متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

آموزش لهجه شیرین اصفهانی و لغات بامزه آن

  • نویسنده موضوع رایکا
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 6
  • بازدیدها 711
  • کاربران تگ شده هیچ

رایکا

مدیر بازنشسته
سطح
11
 
ارسالی‌ها
523
پسندها
1,326
امتیازها
9,073
مدال‌ها
16
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #1

آموزش لهجه غلیظ اصفهانی​

لهجه اصفهانی یکی از لهجه‌های زبان پارسی است. فارسی اصفهانی لهجه‌ای از فارسی معیار است که با آن تفاوت‌های آوایی، واژگانی و گهگاه ساخت‌ واژه‌ای دارد.

تفاوت لهجه اصفهانی با دیگر لهجه‌ های زبان پارسی، هم در زیر و زبر آوایش واژه‌ها می‌باشد، و هم در آهنگ ادای جمله‌ها است. در لهجه اصفهانی، واژه‌هایی نیز به کار می‌رود که در دیگر لهجه‌ها کمتر به کار می‌روند و یا فراموش شده‌اند.

لهجه کنونی مردم اصفهان باز مانده، دگرگون‌ یافته و سائیدهٔ زبان پهلوی از دوره پارسی میانه می‌باشد.

لهجه اصفهانی، به عنوان گونه محاوره‌ای ویژه مردمان اصفهان، از همان روزگار ساسانیان، در کنار زبان پهلوی (پارسیک) وجود داشته و پا به پای دیگر لهجه‌های پهلوی درگوشه و کنار...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

رایکا

مدیر بازنشسته
سطح
11
 
ارسالی‌ها
523
پسندها
1,326
امتیازها
9,073
مدال‌ها
16
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #2
5. در لهجه اصفهانی صدای « اُ » هیچ جایگاهی نداشته و به «او» تبدیل می‌شود. مثال:

شما —» شوما
کجا —» کوجا
چادر —» چادور


6. در مورد کلمه «پس»؛ اغلب “س” آن حذف می‌شود.

کجایین پس ؟ —» کوجاین پَ ؟
پس تو کجایی ؟ —» پَ تو کوجای ؟
پس کجایید؟ —» پَ کوجایْن؟
پس چرا نمی‌آیی؟ —» پَ چرا نیمییَیْ؟


7. حرف «و» در قالب حرف ربطی به «آ» تبدیل می‌شود. مثال:

من و تو و حسن —» منا تو آ حسن


8. اصولا خود « آ » به عنوان یک حرف ربط به کار می‌رود مثال:

من هسم، آ بابامم حسن
گل و بلبل و سنبل —» گلا بلبلا سنبل
خوبی و بدی —» خُبیا بدی
شیرین و فرهاد —» شیرینا فرهاد

در ضمن حرف « آ » به معنای «به علاوه» هم به کار می‌رود مثال:
۵+۴+۳ —» ۵ آ ۴ آ


9. حرف « ه » در لهجه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

رایکا

مدیر بازنشسته
سطح
11
 
ارسالی‌ها
523
پسندها
1,326
امتیازها
9,073
مدال‌ها
16
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #3
10. به غیر اول شخص مفرد حروف « خوا » به « خ » تبدیل می‌شود مثال:

می‌خواهی —» می‌خَی


11. در برخی افعال حرف « ی » به « اوی » تبدیل می‌شود! مثال:

می‌شنوی —» میشنُوی
میگی —» میگوی


12. اگر حرف اول کلمه «ب» یا «ن» باشد و حرف سوم « ی »، یک « ی » بعد از « ب » یا « ن » اضافه می‌شود مثال:

بگیر —» بیگیر
بشین —» بیشین
بریز —» بیریز
ببین —» بیبین


13. «و» ما قبل «ی» به «ف» مثال :

دیوار —> دیفال


14. در لهجه‌های سوپر اصفهانی «د» به «ز» تبدیل می‌شود مثال:

گنبد —> گنبِز



آموزش کامل لهجه اصفهانی​



15. گاهی برای تاکید بر انجام کاری از دِ استفاده می‌شود:

دِ بیا دِ
دِ برو دِ
دِ پَ چرا نیمیای؟
دِ جَل باش دِ

نکته: نوع دیگر تاکید امر، با...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

رایکا

مدیر بازنشسته
سطح
11
 
ارسالی‌ها
523
پسندها
1,326
امتیازها
9,073
مدال‌ها
16
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #4
17. گاهی حرف «ر» تبدیل به «ل» می‌شود.

بلگ —> برگ
قیل —> قیر
مالمالی —> مارمولک.

18. در برخی موارد حرف «ژ» به «ج» تبدیل می‌شود. مثال‌:

ماساژ —> ماساج
پاساژ —> پاساج


برخی نسبت‌های فامیلی در لهجه اصفهانی​

جالب است بدانید که در لهجه اصفهانی برخی نسبت های فامیلی نیز اصطلاح خاصی دارد. نسبت های فامیلی به اصفهانی عبارتند از:

  • بُسوره: پدر زن یا پدر شوهر
  • خارسو: مادر شوهر یا مادر زن
  • همریش: باجناق
  • یاد: جاری. نسبت همسر دو برادر

چند اسم با تلفظ اصفهانی​

اصفهانی های عزیز برخی از اسم ها را به گونه ی متفاوتی تلفظ می کنند. تلفظ اسم ها به اصفهانی عبارتند از:

  • مُژدوا: مجتبی
  • حَسِجّلال: حاج سید جلال...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

رایکا

مدیر بازنشسته
سطح
11
 
ارسالی‌ها
523
پسندها
1,326
امتیازها
9,073
مدال‌ها
16
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #5
سَکاصورت: صورت

ناقولوسی: نای و یا همان خرخره. مثال: اتوبوسِ تا تو ناقولوسیش پر کردس.

سمسوری: طالبی

بُندرتخت: پا تختی (مراسم روز عروسی)
چِمچِمال: آماده لبریز شدن ، پُر. مثال: هوا چمچمالس: آماده بارش. طرف چمچمالس: مظطرب و آماده طغیان

دلم انقلابِس: همون تو دلم چمچماله یا وضعیت مزاجیم خوب نیست.

دلمالِش: یه نوع خاصی از حالات نامساعد مزاجی

یه زا: یه مشت، یک عده . مثال: یه زا آدمی بی معنی

گوترِی: بدون نظم

الحدگی: از روی عمد (alhadeghi)

توتولی: زگیل.

آکله: خوره. مثال: اِلای آکِله بیگیری: یعنی الهی مرض خوره بگیری.

پُکیدن: ترکیدن. مثال: الای بُپُکی: الهی بترکی (معمولا به شخص گفته می‌شود که پرخوری کرده باشد)

جَخ: تازه مثال: من جَخ رسیدم (که در بعضی موارد با هم بکار می‌رود —> من جَخ تازه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

رایکا

مدیر بازنشسته
سطح
11
 
ارسالی‌ها
523
پسندها
1,326
امتیازها
9,073
مدال‌ها
16
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #6
خِف افتادِس: گیر کرده

کُچه زِدِس: جوانه زده، رشد کردده

چوقولی کردن (chogholi): بدی کسی را به دیگری گفتن. مثلا به بچه‌ای شیطونی میکنه میگن: خره حالا باباد که اومِد چوقولیدا بِش میکونم!

یه کُپه وخت: زمان زیاد

سَتمه خوردن: زحمِت کشیدن

بیبین کارادا: معمولا زمانی گفته می‌شود که شخصی کاری را درست انجام ندهد یا خرابکاری کند.

آموزش لهجه اصفهانی

اصطلاحات تعجب اصفهانی ها​

اصفهانی های عزیز هنگام تعجب کردن اصطلاحاتی را بکار می برند که عبارتند از:

  • ﭼﯿﻄﻮ مِگه؟
  • حضرتباسی؟
  • جونی ننِد؟
  • برا ﭼﯽ ﭼﯽ؟
  • ﺧﺪﺍ ﻭﮐﯿﻠﯽ؟
  • جونی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

رایکا

مدیر بازنشسته
سطح
11
 
ارسالی‌ها
523
پسندها
1,326
امتیازها
9,073
مدال‌ها
16
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #7

اصطلاحات پیچیده اصفهانی​

ازتسمسش (eztesmeshes): اصطلاح یک مکانیک اصفهانی زمانیکه تسمه ماشین ایراد فنی دارد.

پکوکومنکو (pakookoomankoo): جمله‌ی یک اصفهانی اصیل سری سفره برا خوردنی کوکو!

پَ یالین سِسا: پس زود باشین ساعت سه شده دیر شد.

آدُووندَندِدون (adovoondandedoon): پرسش یک مادر اصفانی از پسر سربازش: “آیا شما را وادار به دویدن کردند؟”

اِز نِیشِسّاوا: جمله‌ی یک اصفانیه اصیل زمانیکه قلیونش خوب کام نمیده و مشکل از نی قلیونشه!


چَند مِگِس مِگِه؟! : تعجب یک اصفهانی از حجم فلش مموری!

برخی از کلمات خاص که در گویش اصفهانی به کار می‌روند، عبارتند از:

  • حَسِجّلال: حاج سید جلال (قاعده ادغام بنیادی)
  • سُکّربیت: چوب کبریت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

عقب
بالا