دفتر درد و دل دفتر | دفتر درد و دل کاربر دیاناس❀

  • نویسنده موضوع FATEMEH ASADYAN
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 5
  • بازدیدها 190
  • کاربران تگ شده هیچ

FATEMEH ASADYAN

منتقد انجمن + مدیر بازنشسته
طراح انجمن
تاریخ ثبت‌نام
14/2/22
ارسالی‌ها
2,239
پسندها
26,100
امتیازها
51,373
مدال‌ها
44
سن
19
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
«به نام خالق حق»
دفتر سرگرمی کاربران.jpg

این دفتر متعلق به کاربر گرام ( ماهی قرمز؛ دیاناس❀ ) است و هیچکس به جز ایشان اجازه‌ی ارسال زدن در این دفتر را ندارد.
کاربر عزیز، از اینکه محتوی دفترتان را با افراد انجمن به اشتراک می‌گذارید، کمال تشکر را داریم.




|مدیریت تالار سرگرمی|
 

ماهی قرمز؛

شاعر انجمن + مدیر آزمایشی شعرکده
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی شعر کده
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
6,671
پسندها
32,314
امتیازها
84,373
مدال‌ها
33
سطح
34
 
  • مدیر
  • #2

✦✧✧ - ✧✧✦

گاهی اوقات خسته می‌شم از اوضاع و بیش‌تر از همه از خودم و اخلاقای خاص و نه‌چندان دل‌چسبی که دارم و از یه جا به بعد بهم چسبیدن و من کاری نتونستم کنم برای نجات خودم!
گاهیم حرفا به همم می‌ریزن، حتی اون حرفای کوچیکی که روزانه و بی‌اهمیتن...
همین سلام!
حتی سلام شنیدن گاهی کلافه و عصبیم می‌کنه. اونا باور نمی‌کنن؛ اما من واقعاً بی‌حوصله‌ام. به طنز رفتارم و مهر کلامم نمی‌خوره؛ اما همه چیز اونی نیست که آدما می‌بینن.
حس می‌کنم درونم لایه لایه‌س و هرچقدر که پیش می‌رم بیش‌تر به اون فاجعه و سیاهی که قلبمو گرفته می‌رسم.
من خوبم؛ اما گاهی زیر اون نقاب احمقانه نفس کم میارم!


‹ ۲۰...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : ماهی قرمز؛

ماهی قرمز؛

شاعر انجمن + مدیر آزمایشی شعرکده
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی شعر کده
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
6,671
پسندها
32,314
امتیازها
84,373
مدال‌ها
33
سطح
34
 
  • مدیر
  • #3
✦✧✧ - ✧✧✦

بعضی روزا سخت می‌گذرن تا تموم شن، صبر صبر صبر تا این‌که می‌رسه به غروب. میگی خب غروب شد تمومه دیگه. میری بیرون، می‌گردی، وقت می‌گذرونی. همه‌ی کارایی که دوست داری رو انجام می‌دی تا یه کم حالت خوب شه.

ولی شب‌...
شبم همون مکافاته، شاید چند درجه بدتر. از الان دارم از امشب و سکوتش می‌ترسم، از الان جمع شدم تو خودم و دونه دونه ضربان ریتمیک قلبمو می‌شمرم.
امروز از الان شبه و من نمی‌دونم چه توصیفی برای شب بیارم. جهنم، تاریکی، کلافگی، بغض یا هر چیز دیگه. هر چی که هست، می‌دونم امشبم یکی از اون شباییه که سخت می‌گذره.
مثل دیشب و خیلی شبای دیگه!


‹ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ ›
‹ ۱۱:۳۰...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : ماهی قرمز؛

ماهی قرمز؛

شاعر انجمن + مدیر آزمایشی شعرکده
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی شعر کده
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
6,671
پسندها
32,314
امتیازها
84,373
مدال‌ها
33
سطح
34
 
  • مدیر
  • #4
✦✧✧ - ✧✧✦

ولی من دلم می‌خواست مطلقا یه آدم منطقی باشم

نه کسی که یهو احساساتش فوران میکنه و به تمام منطقی که به زحمت بافته بود، گند میزنه
یه جورایی عذابه
بشین هی منطق بباف بباف بباف
خودتو غرق منطق کن، غرق همه چیزای سخت و تلخ کن و باهاشون کنار بيا و بعد‌‌‌‌...
با یه اشاره همه چيز به هم می‌خوره
تو برمیگردی به همون ورژن احمقانه‌ت
همون دختر کوچولویی که هنوز تو ۸ سالگیش گیر کرده
همون‌قدر پرذوق همون‌قدر بچه
ولی خب این فقط باطن ماجراست
ظاهر ماجرا همه چیو خراب می‌کنه
از منه ۲۲ ساله توقع منطق و خانومانه رفتار کردن میره
ولی من دلم میخواد راه برم و با صدا بستنیمو بخورم
دلم می‌خواد راه به راه بهونه بگیرم
دوس دارم وقتی چیزی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : ماهی قرمز؛
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] MAHLA.MI

ماهی قرمز؛

شاعر انجمن + مدیر آزمایشی شعرکده
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی شعر کده
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
6,671
پسندها
32,314
امتیازها
84,373
مدال‌ها
33
سطح
34
 
  • مدیر
  • #5
✦✧✧ - ✧✧✦

همه میگن هر بلایی سر آدم میاد تقصیر قلبه
اما هیچ‌کس اینو نگفت که قلب فقط حس می‌کنه
فقط دلش می‌خواد
فقط چشماش برق می‌زنه
هیچ‌کس از سیخونکای مغز نگفت
هیچ‌کس از مرور خاطرات مغز نگفت
هیچ‌کس پای مغزو نکشید وسط که بگه آقا مگه مرض داری همه چیو مرور می‌کنی؟!
همه چی سر قلب شکسته شد
هیچ‌کس جنایت مغزو ندید...


‹ ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ ›
‹ ۰۲:۳۲ ›


✦✧✧ - ✧✧✦
 
آخرین ویرایش
امضا : ماهی قرمز؛
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] MAHLA.MI

ماهی قرمز؛

شاعر انجمن + مدیر آزمایشی شعرکده
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی شعر کده
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
6,671
پسندها
32,314
امتیازها
84,373
مدال‌ها
33
سطح
34
 
  • مدیر
  • #6
✦✧✧ - ✧✧✦

التماس
واژه‌ی بیچاره‌ایه
معنی لغویش میشه خواهش، میشه تمنا
و خب به نظرم این اصل واژه‌ی التماس رو نمی‌رسونه!
التماس
التماس
التماس
التماس انگار از اون آخرین امید میاد
همون چکه‌های آخرش که به هر چیزی چنگ می‌زنی تا بشه
خودتو کوچیک می‌کنی، می‌شکنی
حتی از خودت بیزار میشی
ولی می‌خوای بشه به ذره‌های آخر امیدت چنگ می‌زنی که بشه.

‹ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ ›

‹ ۱۲:۱۰ ›

✦✧✧ - ✧✧✦​
 
امضا : ماهی قرمز؛
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] MAHLA.MI
عقب
بالا