متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

ماوراء سفر به گذشته

  • نویسنده موضوع Kalŏn
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3
  • بازدیدها 82
  • کاربران تگ شده هیچ

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,462
پسندها
40,462
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
•سفر به گذشته

•عنصر آتش
➖حلقه محافظ رو دور خودتون بكشيد
➖ي عود حتما بايد روشن كنيد
انگشتر (يا نگين )خود رو با شمع داخل حلقه محافظ كه كنارته گرم ميكني
بعد تكه اي از لباس پدر رو (اندازه ي نخود)روي شمع ميگيري كه يكم دود كنه
➖در طول انجام اينكار از حلقه خارج نميشيد
ذهنتون رو ازاد كنيد و به حالت خام برسيد(همون مديتيشن )
چشم هاتون رو بخاطر اينكه اماتوريد (تازه كار)ميبنديد واسه ترماي ديگه اينكار لازم نيس
دود كه از لباس سوزانده شده بلند شد
يكم دود حاصل رو بو ميكشيد يا ميكشيد داخل
➖بعد شروع ميكنيد به گفتن اين جمله :
خداوند بزرگ اجازه ورود به دروازه هاي گذشته ات را ازت ميخاهم .

(باتوجه به اينكه تمركز داريد و در حالت خاميد) ذهنتون شروع به بيقراري ميكنهو پرواز ميكنه
قدرتي كه در دستاتون جمع...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,462
پسندها
40,462
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #2
•سفر به گذشته

•عنصر باد

➖حلقه محافظ رو دور خودتون بكشيد
➖عود روشن ميكنيد
انگشترتون (يا نگين)رو به آب مقدس درون حلقه متبركـ ميكنيد.
فرقی که با بقیه عنصر ها دارید اینه که باید خودتون رو به حالت بی وزنی برسونید با ریلکس کردن امواجی با چاکراها شروع کنید ارسال کردن و امواج را قدرت ببخشید.
بعد قسمتی از لباس پدرتون که نماینده اجدادتون هست رو درون اب مقدس میزنید و با ان اب چشم هاتون رو متبرک میکنید بعد لباس رو جلوتون درون دایره وصل میکنید و امواج از قلبتون بهش منتقل میکنید.
بعد ذهنتون رو ازاد میکنید به حالت خام میرسید، چشم ها باید بسته باشه.
➖بعد شروع میکنی به گفتن این جمله :ای خداوند بزرگ اجازه ورود به دروازه های گذشته را ازت میخواهم و دو کف دستتون رو به هم نزدیک میکنید و سعی کنید انرژی رو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,462
پسندها
40,462
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
•سفر به گذشته
•عنصر خاك

➖دو سمت بدنتون را دو ظرف از خاكـ قرار دهيد .
➖اول از هركاري انگشتر يا نگين سنگيتون رو با خاكـ متبركـ كنيد
➖حتما داخل اتاق عود روشن كنيد
➖بعد قسمتي از لباس پدرتون رو كه نماينده اجدادتونه هست رو زير اون خاكـ كنيد
➖بعد ذهنتون را از فكر ازاد ميكنيد و به حالت خام ميرسونيد (همون مديتيشنه )
چشم هاتون رو می بندید،
يكـ مقدار از آب مقدس را روي خاكـ ظرف دوم ميريزيد و از گلي كه بوجود مياد بر روي پيشاني با دست راست و دو چشم در حالت بسته (روي پلكـ) با دو دست ميكشيد
➖بعد اينكار شروع ميكنيد به گفتن اين جمله :
خداوند بزرگ اجازه ورود به دروازه هاي گذشته را ازت ميخاهم
(باتوجه به اينكه تمركز داريد و در حالت خاميد)ذهنتون شروع به بيقراري ميكنه و پرواز ميكنه
در اين حال قدرتي كه در...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Kalŏn

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,462
پسندها
40,462
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #4
•سفر به گذشته
•عنصر آب
➖حلقه محافظ رو دور خودتون بكشيد
➖ي عود حتما بايد روشن كنيد
انگشترتون(يا نگين) رو به آبي كه داخل حلقه كنارت وجود داره متبركـ ميكني بعد قسمتي از لباس پدرتون كه نماينده اجدادتون هست رو درون آب مقدس ميزنيد و باآن چشماتون رو ميشوييد
➖در طول مدت اينكار از حلقه محافظ بيرون نمياين
بعد ذهنتون رو آزاد ميكنيد به حالت خام ميرسيد ...چشم هاتون رو بخاطر اينكه آماتوريد(تازه كار)ميبنديد
➖بعد شروع ميكنيد به گفتن اين جمله:
خداوند بزرگ اجازه ورود به دروازه هاي گذشته را ازت ميخاهم
و دوسمت بدنتون كه آب گذاشته ايد دستتون را وارد آب ميكنيد.
ذهنتون شروع ميكنه به بي قراري كردن و اين حال قدرتي كه در دستتون جمع كرديد رو به آب منتقل ميكنيد و ميگين :
-باشد كه قدرت نياكان در من جريان يابد ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Kalŏn

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا