- ارسالیها
- 1,262
- پسندها
- 17,148
- امتیازها
- 38,073
- مدالها
- 24
- نویسنده موضوع
- #1
کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم نوشتهی پائولو کوئیلو داستانی عاشقانه با سویههای مذهبی و فلسفی است و دربارهی پیلار، زنِ جوانِ مستقل، فعال و در عین حال بیقراری است که زندگیاش پس از برخورد با عشق دوران کودکیاش برای همیشه تغییر میکند. این اثر دربارهی اهمیت تسلیم و رضا در برابر عشق است. پیلار و دوست همراهش شخصیتهایی تخیلی، اما تمثیلی هستند که بسیاری از تشابههای عینی در رفتار انسانها را تداعی میکنند.
کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم حکایتی است که عشق ورزیدن و مواجهه با ترسهایمان را یادآوری میکند، پس دیر یا زود برای دستیابی به بخش دیگر وجود خود، ناگزیریم بر ترسهایمان غلبه کنیم و در وادی عشق گام نهیم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.