نقد شورا نقد شورای رمان ریسمان کبود | REIHANEH NASIRI / توسط شورای نقد

[KiyaraSh]

«ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ»​

«نوشتن چونان گیاهیست که رشد آن وابسته به نقد است، نقدی که قلم را پر و بال می‌دهد.»

سلام خدمت شما نویسندگان گرامی.

نویسنده‌ی رمان «ریسمان کبود» رمان شما نقد شد. این کار به سبب این‌که نویسندگان عزیز یک رمان با نقاط ضعف و قوت رمان خود آشنا شوند و قلم خود را ارتقا دهند.
در صورت نقد شدن توسط شورا نویسنده موظف است ایرادات رمان خود را رفع کند و بعد از آن به مدیران نقد اطلاع دهد.
اگر سؤالی در رابطه با موارد ذکر شده در نقد دارید، به مدیران نقد...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[MAHSHID SHAKIBAEI]

عنوان:
عنوان تشکیل شده از دو کلمه است که ترکیبی وصفی را ساخته و کلمات "ریسمان" و "کبود" در عنوان‌های دیگر مشاهده شده، اما ترکیب این دو کلمه باهم ترکیب زیبایی ساخته بودند. کلمات ثقیل نیستند و مشکلی در خواندن عنوان ایجاد نمی‌کنند. از نظر ارتباط با رمان، محوریت اصلی زندگی شهنواز است که می‌توان گفت عنوان ریسمان کبود برای آن مناسب باشد. با دیدن عنوان ریسمان کبود، در ذهن مخاطب طنابی سیاه را که شخصیت را اسیر کرده ممکن است ایجاد شود. این عنوان با توجه به تصور مخاطب از آن، حس تراژدی را دارد.
ریسمان کبود از نظر جذابیت و کشش در رده‌ی خوبی قرار دارد و این ترکیب، در ذهن مخاطب ماندگار است.

خلاصه:
حجم خلاصه درحد ۸ خط بود که حجم مناسبی برای خلاصه است. اینکه خلاصه حالت قصه‌گویی...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Narges Movahedi]

به نام خدا

عنوان:
ریسمان کبود عنوان ترکیبی‌ست که ریسمان به معنی طناب و کبود به معنی سیاه هست. ترکیبی که از این کلمات ساخته شده در بعضی جاها غم و اندوه رسیدن به زندگی هم معنی میده. ریسمان کبود داستان شهنوازیه که از اول با غم روایت میشه و این غم تا اخر پارت نقد شده همراهه و فکر میکنم که که با کلیت داستان مربوطه. اینکه ریسمان کبود با معنی سیاه بودن و یا غم داشتن با ژانر تراژدی همخونی داره یک پوئن مثبته. ریسمان و کبود دو کلمه‌ی هستند که زیاده شنیده شده در رمان‌ها ولی ترکیبشون تونسته به جذاب بودنش کمک کنه.
خلاصه:
حجم خلاصه کافی بود و هماهنگی بین ادبی بودن و نوع نوشتار رمان حفظ شده بود. جمله سوالی و شعر...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Maryam.Shakibaei]

عنوان:
ریسمان کبود؛ ترکیب وصفی شامل دو کلمه. ترکیب ترکیب جدیدی است و کلمات هم زیاد در عنوان ها به کار برده شده اما میتوان گفت کلیشه نیستند.
کلمات در بیان ساده هستند و مشکلی در خواننده ایجاد نمی‌کنند. از نظر آوایی ترکیب این دو کلمه در کنار هم زیبا و خوش آواست. کلمات قابل فهم بوده و مبهم نیستند که پوئنی مثبت است.
در یک برداشت می‌توانیم ریسمان را به زندان و کبود را به سیاهی و تاریکی تشبیه کنیم و چه بسا که سرگذشت شهنواز بدین صورت است و می‌توان گفت تا به اینجا محوریت داستان که زندگی اوست، با عنوان مرتبط است. به طور کلی می‌توانیم سیطره‌ی عنوان بر رمان را مشاهده کنیم.
ارتباط عنوان با ژانر غالب یعنی تراژدی تا حد مناسبی برقرار است. القای حس تراژدیک و یا درام را می‌توان با بیان این ترکیب...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[.REIHANEH.]

دست گل همتون درد نکنه خسته نباشید *-*
فقط یه چیزی
به نظرتون ژانر دوم و معمایی بزنم چطور میشه؟ ژانر سوم و عاشقانه؟
بعد برای تیکه کلام شهنواز که همتون گفتید با جایگاه اجتماعیش یکی نیست میشه گفت به خاطر آصف این شکلی شده یه جورایی کمال هم نشینه؟ اگر نمیشه که برم یه فکری به حال خودم بکنم

عنوان:
عنوان تشکیل شده از دو کلمه است که ترکیبی وصفی را ساخته و کلمات "ریسمان" و "کبود" در عنوان‌های دیگر مشاهده شده، اما ترکیب این دو کلمه باهم ترکیب زیبایی ساخته بودند. کلمات ثقیل نیستند و مشکلی در خواندن عنوان ایجاد نمی‌کنند. از نظر ارتباط با رمان، محوریت اصلی زندگی شهنواز است که...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[MAHSHID SHAKIBAEI]

دست گل همتون درد نکنه خسته نباشید *-*
فقط یه چیزی
به نظرتون ژانر دوم و معمایی بزنم چطور میشه؟ ژانر سوم و عاشقانه؟
بعد برای تیکه کلام شهنواز که همتون گفتید با جایگاه اجتماعیش یکی نیست میشه گفت به خاطر آصف این شکلی شده یه جورایی کمال هم نشینه؟ اگر نمیشه که برم یه فکری به حال خودم بکنم

♡
عام خب به نظرم همینی که الان هست بهتر باشه
و درمورد تیکه کلام شهنواز، آصف خودشم اینطوری صحبت نمیکنه پس نمیشه گفت کمال همنشینه

 

[.REIHANEH.]

♡
عام خب به نظرم همینی که الان هست بهتر باشه
و درمورد تیکه کلام شهنواز، آصف خودشم اینطوری صحبت نمیکنه پس نمیشه گفت کمال همنشینه

کاملا صحیح حق باتوست

 

[Narges Movahedi]

به نظر من ژانر اینطوری بهتره. معمایی رو اضافه نکن.
در مورد شهنواز من گذاشتم پای اینکه بیشتر قراره با شهنواز آشنا بشیم و شاید بشه اون موقع فهمید که جایگاه اجتماعیش با اون طرز صحبت کردنش میخوره یا نه.
اما مهشید جون درست میگه. طرز صحبتش شباهتی با آصف نداره

 

[Maryam.Shakibaei]

دست گل همتون درد نکنه خسته نباشید *-*
فقط یه چیزی
به نظرتون ژانر دوم و معمایی بزنم چطور میشه؟ ژانر سوم و عاشقانه؟
بعد برای تیکه کلام شهنواز که همتون گفتید با جایگاه اجتماعیش یکی نیست میشه گفت به خاطر آصف این شکلی شده یه جورایی کمال هم نشینه؟ اگر نمیشه که برم یه فکری به حال خودم بکنم

خواهش میکنم عزیزم
بنظرم برای معمایی باید بیشتر از اینها معما و گره توی رمان باشه.
برای شهنواز هم همینطور ک مهشید گفت آصف اونطوری حرف نمیزنه و آدم معمولا شبیه کسایی که حس خوبی نسبت بهشون نداره نمیشه.

 

[.REIHANEH.]

خواهش میکنم عزیزم
بنظرم برای معمایی باید بیشتر از اینها معما و گره توی رمان باشه.
برای شهنواز هم همینطور ک مهشید گفت آصف اونطوری حرف نمیزنه و آدم معمولا شبیه کسایی که حس خوبی نسبت بهشون نداره نمیشه.

هرچی شما بگید همون میشه