متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

آموزشی چطور داستان طنز بنویسیم؟

  • نویسنده موضوع ANAM CARA
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 15
  • بازدیدها 192
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

ANAM CARA

کاربر قابل احترام
سطح
32
 
ارسالی‌ها
2,060
پسندها
26,219
امتیازها
51,373
مدال‌ها
43
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #11
۹. آدم‌های یک محیط را به محیط و فضای نامناسب دیگر ببرید

در این حالت که شکل خاصی از حالت پیشین است، شما عوض جابه‌جایی زمانی، جابه‌جایی مکانی انجام می‌دهید. آدم‌ها را در محیطی کاملاً متضاد با آنها قرار و بعد داستان طنزتان را گسترش می‌دهید. خیلی از نویسنده‌ها برای ایجاد طنز از چنین سوژه‌ای استفاده کرده‌اند. یک روستایی ساده را به درون روابط پیچیدۀ شهر آورده یا یک شهریِ پرافاده را وارد روابط و مسائل روستایی کرده‌اند (فیلم‌های صمد با کارگردانی پرویز صیاد، پیش از انقلاب اسلامی)، شخصیت‌های فضایی ساده را داد وارد جامعۀ شهری امروز کرده‌اند (سریال «مسافران» و فیلم «من زمین را دوست دارم»، با نویسندگی پیمان قاسم‌خانی)، یک استاد دانشگاه را در بند قاتل‌ها در زندان قرار داده‌اند (فیلم «دیوار...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ANAM CARA
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raha~

ANAM CARA

کاربر قابل احترام
سطح
32
 
ارسالی‌ها
2,060
پسندها
26,219
امتیازها
51,373
مدال‌ها
43
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #12
۱۰. دو شخصیت متضاد را کنار هم بگذارید

اصولاً طنز از تضاد یا نداشتن تناسب بین چیزهای مختلف به وجود می‌آید. در این حالت نیز شما دو آدم نامتناسب با هم را که مجبورند در کنار یکدیگر باشند و همدیگر را تحمل کنند یا نکنند، کنار هم می‌گذارید و بعد می‌بینید که چگونه یک عالم سوژه‌های طنز زاده می‌شود. مثلاً یک آدم احمق و کودن را در زندان کنار یک متفکر و دانشمند، یک زن تمیز و وسواسی را کنار شوهری شلخته و سربه‌هوا، یک مادر بسیار بدبین را کنار دختر ساده و خوشبین، کارمندی سربه هوا را کنار رئیسی بسیار خشک و مقرراتی، آدمی روشنفکر را کنار آدمی عامی، آدمی بسیار مدرن و ازخارج‌آمده را کنار یک آدم سنتی (نمایشنامه «جعفرخان از فرنگ آمده»، حسن مقدم، ۱۳۰۰)، آدمی بسیار مذهبی را کنار آدمی بسیار بی‌قید یا آدمی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ANAM CARA
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raha~

ANAM CARA

کاربر قابل احترام
سطح
32
 
ارسالی‌ها
2,060
پسندها
26,219
امتیازها
51,373
مدال‌ها
43
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #13
۱۱. به یک اتفاق عادی چرخشی طنزآمیز بدهید

چرخش‌ها در واقع ما را غافلگیر می‌کنند و با کمک آنها می‌توان سوژه‌های طنز خوبی جفت و جور کرد. برای این کار کافی است گاهی در زندگی معمولی، چرخشی غافلگیر کننده به وجود آوریم تا امکانی بالقوه برای طنزنویسی به وجود آید. مثلاً آدم خوب و محبوب همه، یک‌دفعه آدمی خبیث شود، مُرده زنده شود («توبه نصوح» محسن مخملباف، ۱۳۶۱)، زن زیبا که دل همه را برده است یک‌دفعه مرد از آب در آید، ناگهان معلوم شود کودک بدبخت و گدایی که تا به حال همه با او مثل سگ رفتار می‌کردند پسر یک ابَرمیلیاردر است و...
 
امضا : ANAM CARA
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raha~

ANAM CARA

کاربر قابل احترام
سطح
32
 
ارسالی‌ها
2,060
پسندها
26,219
امتیازها
51,373
مدال‌ها
43
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #14
۱۲. از نقیضۀ آثار جدی استفاده کنید

خیلی از رمان‌ها و داستان‌ها برای مسخره کردن آثار جدی نوشته شده‌اند. این آثار یا سبک نگارش مطنطن، فخرفروشانه و والای آثار جدی را مسخره کرده‌اند یا محتوای به‌ظاهر باشکوه و دست‌نیافتنی آنها را. مثلاً رمان «دون کیشوت» سروانتس، در واقع با استفاده از زبانی به‌ظاهر مطنطن ولی خنده دار (سبک فاخر)، با اتفاقاتی عادی، محتوای به‌ظاهر باشکوه داستان‌های پهلوانی پیش از خود و زبان فاخر آنها را هجو و مسخره کرده است. آیا نمی‌شود با این شیوه برخی از رمان یا داستان‌های مشهور فارسی را هم دست انداخت، رمان‌ها یا داستان‌هایی که سعی کرده‌اند با زبان بسیار ادیبانه، داستانی بسیار پرشکوه را بگویند؟ با اینکه کسی نقیضۀ رمانی را در زبان فارسی ننوشته است، این اتفاق در سینمای ما رخ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ANAM CARA
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raha~

ANAM CARA

کاربر قابل احترام
سطح
32
 
ارسالی‌ها
2,060
پسندها
26,219
امتیازها
51,373
مدال‌ها
43
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #15
۱۳. از اسکلت آثار طنز دیگران به عنوان سوژه استفاده کنید

شاید دیده باشید چگونه خانه‌ای را بازسازی می‌کنند؛ اما منظور من در اینجا بنای یک خانه با استفاده از زیرسازی، اسکلت و آهن‌آلات یک ساختمان دیگر است. در این حالت شما ساختمان قبلی را خوب می‌تراشید تا به آهن‌آلات آن ساختمان برسید. بعد با همان اسکلت، ساختمان خودتان را با تغییر نقشه و نما، طوری بنا می‌کنید که کمترین شباهتی با ساختمان قبلی ندارد. بیشتر طنزپردازها هم همین کار را می‌کنند، چون پیدا کردن سوژۀ صددرصد جدید تقریباً غیرممکن است. مثلاً داستان فیلم‌نامه‌های دو سریال «مرد هزار چهره» و «مرد دوهزار چهره» با استفاده از استخوان‌بندی رمان «پخمه» عزیز نسین، و سریال «ویلای من» با استفاده از داستان دوک و پادشاه در «هاکلبری فین» به وجود...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ANAM CARA
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raha~

ANAM CARA

کاربر قابل احترام
سطح
32
 
ارسالی‌ها
2,060
پسندها
26,219
امتیازها
51,373
مدال‌ها
43
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #16
:) سوژۀ اصلی رمان «دون کیشوت»: اربابی به قدری داستان‌های پهلوانی خوانده که دچار توهم شده است و اینک خود را یکی از همین پهلوان‌ها می‌بیند و سعی می‌کند با مبارزه با دشمنانی موهوم، مردم را از شر آنها نجات دهد.

:) سوژۀ رمان «دایی جان ناپلئون»: ارباب خانه‌ای از فرط مطالعه کتاب‌هایی دربارۀ ناپلئون دچار توهم شده است و اینک خود را ناپلئون می‌بیند. او حالا مثل ناپلئون عامل همۀ بدبختی‌ها را انگلیسی‌ها می‌داند و چون پیشتر افسر قزاق بوده است، حالا گمان می‌کند در جنگ‌هایش با انگلیسی‌ها بارها آنها را قهرمانانه شکست داده است. به همین دلیل هم انگلیسی‌ها می‌خواهند هرطور شده او را بکشند. او اینک سعی دارد با این دشمن موهوم مبارزه کند.

پزشکزاد در «دایی جان ناپلئون» با اینکه شخصیت دون کیشوت‌گونه و نوکرش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ANAM CARA
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Raha~
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا