دنباله دار بدترین کابوسی که دیدی ؟؟؟

  • نویسنده موضوع ..ice-Queen..
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 24
  • بازدیدها 836
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

..ice-Queen..

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
29/7/18
ارسالی‌ها
128
پسندها
1,444
امتیازها
17,473
مدال‌ها
1
سطح
2
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
چرا پشت سرشم داشت طوفان ميومد
منم هرچقدر سيع كردم فرار كنم نشد
جییییغ مرررسی:|||||
ی چیز خیلی خوب گیرم اومد اگه یکم بهش پرو بال بدم میشه درست کابوسی که میخوام ^^
مرررسیتم :love_struck::love_struck:
 

negar -d

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
15/7/18
ارسالی‌ها
24
پسندها
720
امتیازها
4,113
مدال‌ها
1
سطح
4
 
  • محروم
  • #12
خواهش گلم
 
امضا : negar -d

*SOGAND*

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
5/7/18
ارسالی‌ها
154
پسندها
3,947
امتیازها
16,633
مدال‌ها
9
سطح
11
 
  • #13
اوم یه بار خواب دیدم همه جای خونمون پر از ماره هر چی فرار می کردم نمی شد هر جای خونه بود اما دیدم توی اتاق نمی رن تا وارد اتاق شدم بابام رو دیدم که خوابیده بود ودوتا مار بزرگ مشکی کبرا دورش بودن
 
امضا : *SOGAND*

princess

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
1/6/18
ارسالی‌ها
118
پسندها
2,005
امتیازها
11,633
مدال‌ها
2
سطح
3
 
  • #14
مامانم و کشتم-_-
 

..ice-Queen..

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
29/7/18
ارسالی‌ها
128
پسندها
1,444
امتیازها
17,473
مدال‌ها
1
سطح
2
 
  • نویسنده موضوع
  • #15
اوم یه بار خواب دیدم همه جای خونمون پر از ماره هر چی فرار می کردم نمی شد هر جای خونه بود اما دیدم توی اتاق نمی رن تا وارد اتاق شدم بابام رو دیدم که خوابیده بود ودوتا مار بزرگ مشکی کبرا دورش بودن
میدونی ی جا خوندم مار دشمنه ...اگع تو خونه ببینیش دشمن خونیگه:||
 

ryhneae

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
1/5/18
ارسالی‌ها
1,948
پسندها
35,444
امتیازها
84,373
مدال‌ها
27
سن
18
سطح
34
 
  • #16
یه بار خواب دیدم یه جادوگره ای درو روم قفل کرده هرچی میخوام جیغ بزنم نمیتونم

حالا من هی درحال سکته کردن تو خواب بودم اون جادوگرم مفت میخوام بیام بخورمت:/
 
امضا : ryhneae

*SOGAND*

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
5/7/18
ارسالی‌ها
154
پسندها
3,947
امتیازها
16,633
مدال‌ها
9
سطح
11
 
  • #17
میدونی ی جا خوندم مار دشمنه ...اگع تو خونه ببینیش دشمن خونیگه:||
خب اما من پرسیدم گفتم مار خیلی زیاد ماله اون مار ها هم داشتن از بابام مواظبت می کردن :/
 
آخرین ویرایش
امضا : *SOGAND*

*SOGAND*

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
5/7/18
ارسالی‌ها
154
پسندها
3,947
امتیازها
16,633
مدال‌ها
9
سطح
11
 
  • #18
یه بار دیگه خواب می دیدم که یه مو جود قرمز رنگ انگار از اتیش بود چشمای ریز قرمز بدنشم مثل خودمون اما پوستش قرمز رنگ بود که امد توی اتاقم با صدای زنی گفت که باید بچه ام رو نگهداری کنی از ترس مردم گفتم نه من بچه ی تو رو نگه نمی دارم یهو بچه اش امد انگار پسر بود موهای قرمز جیغ با چشم های قرمز و پوست فرمز اما باز گفت نگه می داری با ترس گفتم نه که یهو نزدیکم شد که از ترس تو خواب واقعا داشتم می مردم یهو گفتم باشه باشه نگه می دارم یهو گفت مجبورم واقعا وجبورم بدم دستت من جایی کار دارم بعد بچه اش رو داد و رفت منم نگهش داشتم اما تو خواب قشنگ یادمه که وقتی دست زدم به پوستش اصلا مثل رنگشون گرم نبو بقیه اش رو دیگه یادم نیست اما یادمه امد و بردش بچه اش رو
 
امضا : *SOGAND*

فندق

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/7/18
ارسالی‌ها
379
پسندها
8,216
امتیازها
28,673
مدال‌ها
16
سطح
16
 
  • #19
یه مارمولک خیلی بزرگ می خواست بخورتم
 

ارشین

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/6/18
ارسالی‌ها
130
پسندها
3,668
امتیازها
19,173
مدال‌ها
4
سطح
10
 
  • #20
یه اتاق پر مار
 
امضا : ارشین
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا