مباحث متفرقه #برشی_از_یک_کتاب

  • نویسنده موضوع mahdllix
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 69
  • بازدیدها 3,742
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

mahdllix

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
27/6/18
ارسالی‌ها
428
پسندها
7,026
امتیازها
24,673
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #21
"ﺯﻥ ﻫﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﺎﺩﺭﻧﺪ ﻭ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﺑﭽﻪ...
ﻣﺜﻼ ﻓﺮﻫﺎﺩ، ﻣﺠﻨﻮﻥ، ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ، ﺷﺎﻋﺮ، ﻣﻦ، ﻫﺮ ﮐﺲ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﻟﺶ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺪﺍﻡ ﺑﻬﺶ ﺭﺳﯿﺪﮔﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﺶ ﺑﺎﺷﺪ.
ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻫﺮ ﻣﺮﺩ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ، ﺍﻣﺎ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻫﯿﭻ ﺯﻧﯽ، ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺮﺩﯼ ﻧﯿﺴﺖ."

#عباس_معروفی
از كتاب : سال بلوا
 
امضا : mahdllix

mahdllix

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
27/6/18
ارسالی‌ها
428
پسندها
7,026
امتیازها
24,673
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #22
خ**یا*نت، مثلِ سوختگیِ پشتِ دست است؛ خوب می‌شود، پوستِ تازه در می‌آید، رنگ و شمایلش امّا هیچ‌وقت مثلِ قبل نمی‌شود، همیشه هم جلوی چشم است، هر وقت نگاهت بهش بیفتد، آرام دست را پشت‌ورو می‌کنی یا می‌بری زیرِ میز. اگر هم ازت بپرسند، مجبوری لبخند بزنی و بگویی چسبیده به لبه‌ی داغِ فِر یا آب‌جوش روی آن ریخته.

#یعقوب_یادعلی
از کتاب: آداب دنیا
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : mahdllix

mahdllix

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
27/6/18
ارسالی‌ها
428
پسندها
7,026
امتیازها
24,673
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #23
اگه وقته مُردنه برو و بمیر اما اگه وقت زندگی کردنه زندگی کن. با شک و تردید زندگی نکن، نترس، اونجوری که دوست داری زندگی کن.

#سومانک_کید
از کتاب: زندگی اسرارآمیز
 
امضا : mahdllix

mahdllix

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
27/6/18
ارسالی‌ها
428
پسندها
7,026
امتیازها
24,673
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #24
‏-دستای همو بگیریم؟
-نمیشه.
- چرا؟
-چون مردم می‌فهمن
-چی رو ؟
-قضیه منو تورو
-خب بفهمن چی میشه؟
-بهتره راز بمونه .
-چرا؟
-که کسی اونو از ما نگیره !
از کتاب :تاریخ_عشق
 
امضا : mahdllix

mahdllix

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
27/6/18
ارسالی‌ها
428
پسندها
7,026
امتیازها
24,673
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #25
ما به اندازه خاطرات خوشی که
از دیگران داریم آنها را دوست داریم
هر چه خاطرات خوشمان از شخصی بیشتر باشد علاقه و وابستگی ما بیشتر می شود.
پس هرکسی را بیشتر دوست داریم
و می خواهیم که بیشتر دوستمان بدارد،
باید برایش خاطرات خوش زیادی بسازیم تا بتوانیم در دلش ثبت شویم.

جین وبستر
بابا لنگ دراز
 
امضا : mahdllix

Matin-ms

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
3/9/18
ارسالی‌ها
120
پسندها
3,033
امتیازها
16,633
مدال‌ها
9
سن
23
سطح
11
 
  • #26
نکند روزی بر سرم فریاد بکشی که: چه کسی از تو خواسته بود که مرا به دنیا بیاوری؟ چگونه مرا درست کردی؟چرا
نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
اثر اوریانا فالاچی نویسنده و خبرنگار ایتالیایی
 
امضا : Matin-ms

mahdllix

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
27/6/18
ارسالی‌ها
428
پسندها
7,026
امتیازها
24,673
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #27
میخواهم اقلا یک نفر باشد، که من با او از همه چیز همانطور حرف بزنم که با خودم حرف میزنم ...

ابله
داستایوفسکی
 
امضا : mahdllix

mahdllix

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
27/6/18
ارسالی‌ها
428
پسندها
7,026
امتیازها
24,673
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #28
حقیقت این است که هر انسانی تو را خواهد رنجاند.
فقط باید آنهایی را پیدا کنی که ارزش رنج کشیدن به خاطرشان را داشته باشند.

باب مارلی
 
امضا : mahdllix

mahdllix

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
27/6/18
ارسالی‌ها
428
پسندها
7,026
امتیازها
24,673
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #29
عده زیادی کنار دریا قدم می زنند و سیمای بهاری و شاعرانه شان به طرف دریاست.
به خاطر آفتاب جشن گرفته اند.
بعضی زنها لباس روشن به تن کرده اند و با همان سر و وضع بهار سال گذشته آمده اند.
.... و نیز پیرمردهایی که مدال زده اند.
آنها همدیگر را نمی شناسند، ولی با نظر خوش به هم نگاه می کنند. چون هوا خیلی خوب است و آنها هم انسان اند.

در روزهای اعلان جنگ، مردم همدیگر را بغل میکنند، بی آنکه همدیگر را بشناسند.
کشیشی در حال خواندن کتاب دعا نزدیک میشود. گهگاه سربلند می کند و تایید کنان دریا را نگاه می کند. دریا هم کتاب دعاست: از خدا میگوید.
....
پشتم را به مردم می کنم و با دو دستم به نرده تکیه می دهم. دریای "واقعی" سرد و تیره است و پر از جانور، زیر این لایه نازک سبزرنگ که برای گول زدن مردم است، می...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : mahdllix

mahdllix

کاربر برتر
کاربر برتر
تاریخ ثبت‌نام
27/6/18
ارسالی‌ها
428
پسندها
7,026
امتیازها
24,673
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #30
ماه محرم بود و سربازهای روسی در تبریز چوبه دار برپا کرده بودند و مشغول دار زدن آزادیخواهان بودند...
ولی یک مشت آدم لات و لوت و چاقوکش و پامنبری عین خیالشون هم نبود و برای کشتار آزادیخواهان که جلو چشمشون کشته میشدن جشن میگرفتن و [برای اتفاق عاشورای بیش از هزار سال پیش] عزا و علم و طبق راه انداخته بودن و سینه میزدن که داد از ظلم یزید.!!!

تاریخ مشروطه
احمد کسروی
 
امضا : mahdllix
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا