متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متن آهنگ متن آهنگ در زلف تو آویزم | علیرضا قربانی

delnia

هنرمند انجمن
سطح
21
 
ارسالی‌ها
2,314
پسندها
4,991
امتیازها
28,973
مدال‌ها
51
  • نویسنده موضوع
  • #1
بیم است که سودایت دیوانه کند ما را
در شهر به بدنامی افسانه کند ما را
بهر تو ز عقل و دین بیگانه شدم آری
ترسم که غمت از جان بیگانه کند ما را
در هجر چنان گشتم ناچیز که گر خواهد
زلفت به سر یک مو در شانه کند ما را
زان سلسله ی گیسو منشور نجاتم ده
زان پیش که زنجیرت دیوانه کند ما را
بیم است که سودایت دیوانه کند ما را
در شهر به بدنامی افسانه کند ما را
من می زده ی دوشم شاید که خیال تو
امروز به یک ساغر مستانه کند ما را
چون شمع بتان گشتی پیش آی که تا خسرو
بر آتش روی تو پروانه کند ما را
بیم است که سودایت دیوانه کند ما را
در شهر به بدنامی افسانه کند ما را
بهر تو ز عقل و دین بیگانه شدم آری
ترسم که غمت از جان بیگانه کند ما را

منبع: رز موزیک
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Roshanak

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا