به درک که نیستم من بچه هیچکس نیستم اخرش بایدتو قبر خودم تنها بی کس بخوابم چه اهمیتی داره بچه کیم وقتی که قیامت بشه دیگه هیچکس خانوادش براش اهمیتی نداره همه به فکر خودشونن از اون موقع می ترسم چون مهربونی میمیره
زود قضاوت شون نمی کنم، شاید من رو گم کرده باشن یا ازشون دزدیده باشن، اونا هم هر چقدر دنبال من گشتن، پیدام نکردن تا الان. ازشون دلیل نبودشون رو میپرسم و نه از خانواده فعلی و نه اصلیم جدا نمیشم.