Cancer کنسر | Cancer

[Kalŏn]

+هی کنسر یه چیزی درباره خودت بهمون بگو.
-بذار یه نصیحتی بکنم؛ تو نمیتونی بهم اسیب بزنی. من دوماه پیش وقتی داشتم درباره اش اورتینک میکردم، میدونستم همچین اتفاقی قراره بیفته.

 

[Kalŏn]

تویی که هنوز به کنسر که صادقانه صحبت میکنه میگی گستاخ و وراج چرا زنده‌ای ؟

 

[Kalŏn]

برای یه کنسر خیلی طول نمیکشه که روت کراش بزنه یا عاشقت بشه. همینطور خیلی طول میکشه که کامل تو رو به منطقه امنش راه بده. در ضمن، همینه که هست.

 

[Kalŏn]

کنسر! بعضی وقتا ما اونقدر عجله داریم به اون سمت درخشان داستان برسیم که به دردامون اجازه خوب شدن نمیدیم. پس زیاد عجله نکن. اشکالی نداره اگه به یکم زمان نیاز داشته باشی؛ تو لیاقتشو داری.

 

[Kalŏn]

کنسر: ترجیح میدم عشقم بهت رو تا آخر عمرم تو خودم نگه دارم تا بهت اعتراف کنم و رد شم.

 

[Kalŏn]

✦ چرا یه کنسر از عشق فراریه؟
-خب من از وابستگی میترسم. عشق برای احمق هاست.

 

[Kalŏn]

اگه دوست کنسر/تیری بشی برد کردی

چون اکثرا برات یه بغل گرم آرامش بخش آماده داره.

 

[Kalŏn]

یه کنسر عصبانی میشه اگه:

از محبتایی که بهت کردن پیشمون بشن و دوری کنن.

 

[Kalŏn]

یه کنسر درحالی که عاشقته و هر شب باهات سناریو میسازه میتونه جلوت طوری رفتار کنه که انگار اصلا ازت خوشش نمیاد

 

[Kalŏn]

کنسر میتونه اونقدر حسود باشه که حتی دست‌ش به خون آلوده بشه.