متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد خون کور: بال‌های سقوط | کورویامی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Kuroyami
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 8
  • بازدیدها 347
  • کاربران تگ شده هیچ

Kuroyami

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
689
پسندها
3,722
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام رمان: خون کور: بال‌های سقوط
ژانر: #فانتزی #عاشقانه #تراژدی
نام نویسنده: کورویامی
خلاصه:آکامه هرگز انتظار این را نداشت که آن مرد شکارچی به او خ**یا*نت کند اما ریجس به او حقیقت را می‌گفت. او یک شکارچی بود… یک شکارچی انسان!
حال هدف نهایی ریجس شکار یک پانیشر بود.
آیا آکامه‌ی پانیشر از دامگه او می‌رهد؟!
لینک:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Kuroyami

Ghasedak.

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,040
پسندها
3,071
امتیازها
19,173
مدال‌ها
15
  • مدیر
  • #2
من نمی‌دونم وقتی تاپیک برای نظر دادن هست چرا ملت میرن تو پروفایل نظر میذارن:face-with-raised-eyebrow:
خب بریم سراغ نظر بعد مدت‌ها
واقعا هدف از زنده... نه درست‌ترش روح کردن یولیان:face-with-tears-of-joy: اونم یهویی چی بود؟:face-with-raised-eyebrow:یولیلن بدبخت از گور کشیدی بیرون اوردی بالای سر ریجس که چی یشه؟
یولیان چطور تبدیل به روح شد؟ (اینجا برام توضیح نده چون من توضیحات تو داستان می‌خوام :face-with-tears-of-joy:)حقیقتا من خوشم نیومد یولیان دوباره اونم به این صورت برگشت به داستان؛ خب حالا اومدش اوکی ولی چرا توی این همه پارت یه اشاره اون نشد؟ می‌تونستی خیلی ریز به اتفاقات غیر عادی اطراف ریجس اشاره کنی که من خواننده مشکوک بشم به چیزی و اینا..
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] هدیل

Kuroyami

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
689
پسندها
3,722
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #3
چون دم دسته.

عزیزم! همه وقتی میمیرن میشن روح. حالا بماند که یولیان روح انتقامجو نیست و این حرفا.

نکته دیگه اینه که ارواح نمیتونن دست به مادیات بزنن. چون دستشون رد میشه. ( کلا حرکت ضد حالیه برای ارواح)
 
امضا : Kuroyami
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Ghasedak.

Ghasedak.

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,040
پسندها
3,071
امتیازها
19,173
مدال‌ها
15
  • مدیر
  • #4
چون دم دسته.

عزیزم! همه وقتی میمیرن میشن روح. حالا بماند که یولیان روح انتقامجو نیست و این حرفا.

نکته دیگه اینه که ارواح نمیتونن دست به مادیات بزنن. چون دستشون رد میشه. ( کلا حرکت ضد حالیه برای ارواح)
خب اینجوری باشه روح زن و بچه ریجس هم باید اطرافش چرخ بزنن؟:face-with-raised-eyebrow:
مگه اون دنیا جهان پس از مرگ نداره که اراح برن اونجا؟:thinking-face:یولیان چه ویژگی داشته یا چه فعل و انفعالاتی رخ داده که این بچه آویزون داداشش شده و الان روحش تو دنیای زنده‌هاس این رو برام تو داستان توضیح بده:face-with-raised-eyebrow:
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Kuroyami

Kuroyami

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
689
پسندها
3,722
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #5
یه چیز بگم نابودت کنم؟ زن ریجس زنده اس.:face-screaming-in-fear:

چرا جهان پس از مرگ هست. منتها فرشته های مرگ برای بردنشون باید بیان. یولیان از زیر دستشون در رفته.

اگه ارواح برن اون دنیا هر از گاهی بهشون اجازه میدن که برگردن این طرف تازه اونم کوتاه مدت.
 
امضا : Kuroyami
  • Wow
واکنش‌ها[ی پسندها] Ghasedak.

Kuroyami

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
689
پسندها
3,722
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #6
سیلام خدمت همگان!
برای ادامه‌ی رمان احتیاج به همکاری مغز‌های همه را دارا می‌باشم.
سوالی که ازتون دارم اینه:
برخورد اولیه آکامه با پادشاه چطور باشه؟
۱- در شهر گرژیت و در نقش فرماندهان رو به روی هم
۲- ملاقات با هم به صورت اینکه آکامه نامه رسان کلیسا باشه
۳- آکامه برای کشتن ریجس اجیر بشه
۴- آکامه همراه خونواده‌اش بر اساس اتفاقی اسیر بشن و به عنوان برده برن قصر.

هر کدوم از اینا داستان رو ۱۸۰ درجه تو روابط تغییر میده. اگر هم انتقادی یا نظری داشتید بگید.
 
امضا : Kuroyami

دردانه. ع.

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,365
پسندها
10,602
امتیازها
30,873
مدال‌ها
18
  • #7
علیک سلام
من سه رو میپسندم
به گمونم هیجان انگیزتر باشه
 
امضا : دردانه. ع.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Kuroyami

Ghasedak.

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,040
پسندها
3,071
امتیازها
19,173
مدال‌ها
15
  • مدیر
  • #8
جلدو دوم مهیج‌تر داره جلو میره هرچند چون هردو جلد باهم می‌خونم دچار گیجی میشم و اون حسی که باید بگیرم رو ندارم.
مثلا این نسخه آکامه صدو هشتاد درجه با نسخه جلد اول متفاوته. دوس داشتم اول تغییرات اتفاقات جلد اول دنبال کنم و ببینم که آکامه چطور دچار این تحول شده و اون حفره‌های جلد دوم با خوندن جلد اول پر کنم.
درمورد داستان خوب داره جلو میره اون اتفاقی که باعث شده که گذشته و آینده بهم گره بخوره منو کنجکاو کرده که کار کی بوده:face-with-raised-eyebrow:
توصیفات خوب و بجا بودن، ولی برای این که تفاوت بیشتر حس بشه اینجا با ژاپن و آینده، فرق داره یکم بیشتر توضیحات بده که تفاوتشون مشخص‌تر بشه
و اینکه یه سوال آکامه و بقیه اومدن به گذشته درسته؟الان برای من سواله آکامه زبان این آدما رو چطوری یاد گرفته؟...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

Kuroyami

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
689
پسندها
3,722
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #9
آکامه: ایزی ایزی تامام تامام:smiling-face-with-sunglasses:
ببین من خودمم موندم حفره‌ی زبانی رو چطوری پر کنم. همین الان یه ایده زد به مخم. اینکه تو آموزشات دهکده هم آموزش زبان‌های دنیا رو بگنجونم. :))))

آکامه تو جلد یک شخصیتش از منزوی و گوشه گیر بودن خارج میشه و جهش پیدا میکنه.

گند اومدن به گذشته تقصیر کیتوعه. بد گند زد اما به موقع گند زد. الانم بدبخت داره تقاص ول کردن قدرتش رو میده. :/

اتفاقات گره زننده زیاده. مثلا همین پارت آخر جلد یک رو وقتی که جلد دو رو بخونی متوجه میشی که پادشاه از کجا میدونست.

چشم. توصیفات محیطی رو بیشتر میکنم.
 
امضا : Kuroyami
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Ghasedak.

موضوعات مشابه

عقب
بالا