فال شب یلدا

دفتر آزادنویسی دفتر آزادنویسی سایه‌ی نمناک | نیکو کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Mers~
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 21
  • بازدیدها 789
  • کاربران تگ شده هیچ

HOOYAR

ویراستار آزمایشی
سطح
9
 
ارسالی‌ها
217
پسندها
1,892
امتیازها
11,713
مدال‌ها
8
سن
18
  • #21
ملامت بار نگاهم میکرد
چشمان درون آیینه فریاد میکشید
همچو گذشته سکوت پیشه کردم
گاه عواطفی از جنس اتمام هرچیزی مرا می بلعد
به تازگی متوجه شدم من در مقابل هر رویدادی سر خم کرده ام
چه درونی و چه بیرونی
دیری نپایید که آیینه ی بی هویت راست‌پیشه شکست
تکه هایش بر جسم و روحم نشست
که را میخواستم فریب بدهم؟
تصویر شکست و نابود شد
اما من چه؟
دلیل تصویر چه؟
پس به پایان رسانیدم حتی دلیل تصویر
لاله های سرخ فام بنشسته بر پوست برف‌منظر
این آخرین انعکاس تکه های آیینه از دلیل تصویر خواهد بود​
 
امضا : HOOYAR

HOOYAR

ویراستار آزمایشی
سطح
9
 
ارسالی‌ها
217
پسندها
1,892
امتیازها
11,713
مدال‌ها
8
سن
18
  • #22
کشیده ای کنج دل های سنگی
فرازی از کتابی نادم
شب های مس*تی به زشتی امید
و اما...
کار دل بود انگار
که من بیشتر از دیروز هویدا می‌گشتم
ویولون نوازی که با گیسوی یار آهنگ انتقام مینوازد
دنیا دگر زیبا که نه اصلا دنیا نیست
همه خویشتن را عاشق می پندارند و مع*شوق را می کشند
عدالت دست بسته و جرم حکومت می‌کند
روزگار دیگر کاری با این شهر ندارد
چون خود ما هستیم برای ضربه زدن...​
 
آخرین ویرایش
امضا : HOOYAR

موضوعات مشابه

عقب
بالا