- ارسالیها
- 64
- پسندها
- 263
- امتیازها
- 1,023
- مدالها
- 4
برف سبکی درحال بارش بود و هوا بسیار سرد بود چون اینجا فاصله زیادی تا قطب شمال نداشت.
پرده ها کنار کشید تا از ورود سرما به خانه جلوگیری کند و چند هیزم داخل شومینه انداخت تا خانه گرم شود.
چوب ها داخل شومینه میسوختند و صدای ترق تروق آن ها به گوش میرسید.
روی مبل تک نفره زرشکی رنگش نشست
ویولنسل قدیمیاش را برداشت و مشغول نواختن موسیقی شد.
همزمان الا در آشپزخانه بعداز شست شوی ظرف ها به سمت فر رفت.
با باز کردن فر بوی خوش کیک همه جا را فرا گرفت.
آن را از داخل فر بیرون آورد و روی کمد گذاشت.
مثل همیشه کیک بافت نرمی داشت و کاملا پخته بود و خبری از سوختگی یا خامی نداشت.
آن را از قالب دایرهای رنگ بیرون آورد و روی سینی گذاشت.
با چشمک زدن چراغ نگاهی به لامپ انداخت
چراغ خانه گه گاهی چشمک میزد اما...
پرده ها کنار کشید تا از ورود سرما به خانه جلوگیری کند و چند هیزم داخل شومینه انداخت تا خانه گرم شود.
چوب ها داخل شومینه میسوختند و صدای ترق تروق آن ها به گوش میرسید.
روی مبل تک نفره زرشکی رنگش نشست
ویولنسل قدیمیاش را برداشت و مشغول نواختن موسیقی شد.
همزمان الا در آشپزخانه بعداز شست شوی ظرف ها به سمت فر رفت.
با باز کردن فر بوی خوش کیک همه جا را فرا گرفت.
آن را از داخل فر بیرون آورد و روی کمد گذاشت.
مثل همیشه کیک بافت نرمی داشت و کاملا پخته بود و خبری از سوختگی یا خامی نداشت.
آن را از قالب دایرهای رنگ بیرون آورد و روی سینی گذاشت.
با چشمک زدن چراغ نگاهی به لامپ انداخت
چراغ خانه گه گاهی چشمک میزد اما...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.