پرونده پرونده | لوییز پورتن

  • نویسنده موضوع Amin
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 33
  • بازدیدها 152
  • کاربران تگ شده هیچ

Amin

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
12,413
پسندها
45,983
امتیازها
96,903
مدال‌ها
146
سطح
40
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #1

لوییز پورتن،
زنی که زندگی خودش رو اولویت قرار داد و هر دو فرزندش رو با دست های خودش به کام مرگ کشوند؛
فردی که برای پول هرکاری می‌کرد و حتی بعد از قتل دخترانش، لباس های اون ها رو فروخت.

‌« اگه 300 پوند بیشتر بهم پول بدی، می‌تونی هرکاری که دوست داری باهام انجام بدی. »

‌⿻ ⏤ .

 
امضا : Amin

Amin

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
12,413
پسندها
45,983
امتیازها
96,903
مدال‌ها
146
سطح
40
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #2
پرونده امروز در مورد یک مادره،
شخصی که در دیدگاه عام مردم باید فرزندانش رو همراهی کنه و حتی سلامت، خوشحالی و حال خوب اون ها رو نسبت به خودش در اولویت بدونه.
در ادامه متوجه این داستان می‌شینم.
 
امضا : Amin

Amin

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
12,413
پسندها
45,983
امتیازها
96,903
مدال‌ها
146
سطح
40
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #3
لوییز پورتن متولد سال 1996 بود و در والسال شهری در شمال غربی بیرمنگام انگلستان به همراه مادر و پدر و دو خواهر و برادرش بزرگ شد؛
گفته شده لوییز در دوره کودکیش بچه آرومی نبوده و دائما شیطونی و مشکل سازی می‌کرده.
از اونجایی که روابط فامیلی خانواده پورتن خیلی با هم صمیمی و نزدیک بود، همیشه عادت داشتن که توی خونه مادربزرگ دور هم جمع بشن،
در اون دورهمی ها بچه ها همیشه مشغول بازی با همدیگه بودن اما لوییز؟
اون یک گوشه می‌ایستاد و زل می‌زد به بچه ها، به هیچ عنوان سمتشون نمی‌رفت و اصلا حرفی نمی‌زد و به دید تحقیر نگاهشون می‌کرد؛
گفته شده از سنین خیلی خیلی کم، لوییز همیشه در حال گول زدن خانواده اش و راه رفتن روی روان و به بازی گرفتن اون ها بوده.
 
امضا : Amin

Amin

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
12,413
پسندها
45,983
امتیازها
96,903
مدال‌ها
146
سطح
40
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #4
لوییز قادر بود به راحتی دروغ بگه و افراد دیگه رو بدون زور، مجبور کنه کاری که دوست داره رو براش انجام بدن،
یکی از تفریحات مورد علاقه اش هم این بود که برای خواهر و برادر و باقی بچه های فامیل دردسر درست کنه. ( مثلا می‌رفت لوشون می‌داد یا خودش یک خرابکاری می‌کرد، می‌انداخت گردن اون ها. )
غیر از این ها، لوییز به عنوان کودکی توصیف شده که رفتار خیلی خشنی با خواهر و برادر و بچه های دیگه داشته و دائما سعی می‌کرده اون ها رو اذیت کنه،
مثلا اگه بهش نزدیک می‌شدن می‌گفته « یا گورت رو گم کن، یا مشتم رو توی صورتت می‌کوبم. »
همیشه هم با همه دعوا داشته و به هیچ عنوان از بچه های فامیلشون خوشش نمی‌اومده.
البته این خشونت فقط مختص به بچه ها نبوده، اون رفتار بشدت بدی با مادر و مخصوصا مادربزرگش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Amin

Amin

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
12,413
پسندها
45,983
امتیازها
96,903
مدال‌ها
146
سطح
40
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #5
این درگیری ها زمانی شدت می‌گیره که مادرش، لوییز، خواهر و برادر و پدرش رو ترک می‌کنه تا با مردی که به تازگی باهاش آشنا شده، فرار کنه؛
لوییز توی جمع خونه شون، همیشه مادرش رو بابت این کار تحقیر می‌کرد و با وجود اینکه خواهر و برادرش هنوز با مادرشون در ارتباط بودن، این دختر اصلا دلش نمی‌خواست کوچکترین ارتباطی با اون داشته باشه.
اینجوری بوده که تو اون مرد رو به جای من انتخاب کردی؟! تو دیگه مردی برام، برو گمشو.
این اتفاق به این معنی‌ه که مهم ترین دوره زندگی لوییز، قراره بدون مادرش طی بشه؛
در نبود مادر، لوییز بیشتر وقتش رو در خونه مادربزرگش می‌گذروند و این زن سعی می‌کرد هرکاری که از دستش برمی‌اومد برای نوه اش انجام بده.
مادربزرگ در تلاش بود تا اون جای خالی مادر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Amin

Amin

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
12,413
پسندها
45,983
امتیازها
96,903
مدال‌ها
146
سطح
40
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #6
حالا می‌خوایم بریم سراغ یک درامای دیگه از کویین لوییز!

از اونجایی که این دخترمون خیلی اهل فعالیت بیرون از خونه بوده، یک چیز عجیب و غریب و لذت بخش دیگه پیدا می‌کنه و اگه گفتین اون چیه؟! درست حدس زدین، زارتان زورتان(انجمن دستمو‌ بسته).
این خانوم بعد از اینکه متوجه می‌شه دم و دستگاه پایین جز برای قضای حاجت استفاده های دیگه هم داره،
یک اعتیاد کاملا آشکارا نسبت به راب*طه پیدا می‌کنه.
گفته شده زمانی که لوییز در سال های آخر بلوغ و نوجوونی‌ش قرار داشت، توجه زیادی از طرف پسرها و مردان اطرافش دریافت می‌کرد و لوییز عاشق این توجه بود بچه ها؛
از اینکه می‌دید از پسرای کم سن و سال تا مردهایی همسن پدرش توجه دریافت می‌کنه خیلی خوشش می‌اومد و عاشق این بود که ببینه اون ها چطور سعی می‌کنن تا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Amin

Amin

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
12,413
پسندها
45,983
امتیازها
96,903
مدال‌ها
146
سطح
40
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #7
بعد از این اتفاق فهمید اگه جلوی این مردها و پسرها اکت های غیراخلاقی و کارهای غیراخلاقی‌تر انجام بده، می‌تونه توجه بیشتر و بیشتری بگیره و از این مقطع به بعد لوییز هرکس که بهش پیشنهاد می‌داد رو قبول می‌کرد و با هم وارد یک راب*طه می‌شدن؛
گفته شده لوییز با هرکسی که کوچکترین توجهی بهش می‌کرد وارد راب*طه می‌شد و گاها خودش این پیشنهاد رو به طرف مقابل می‌داد.
کم کم متوجه شد می‌تونه در ازاش، پول و هدیه های مختلف از مردها بگیره،
مثلا می‌رفت به مرد ها می‌گفت « هی یک کیف خوشگل اونجاست که من می‌خوامش، اگه یکی از شما اون رو برام بخره من بهش یک جایزه خیلی خوب میدم. »
 
آخرین ویرایش
امضا : Amin

Amin

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
12,413
پسندها
45,983
امتیازها
96,903
مدال‌ها
146
سطح
40
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #8
دیگه همه متوجه شده بودن که با کوچکترین توجه و هدیه می‌تونن لوییز رو دعوت کنن تا هرگونه خواسته غیراخلاقی که دارن رو براشون برآورده کنه؛
و اینجاست که دیگه همه صف می‌کشیدن برای اینکه یک چیزی بهش بدن و یک شب باهاش باشن.
و بچه ها لوییز وقتی این کارها رو می‌کرده هنوز زیر سن قانونی بوده و مدرسه می‌رفته و کمی بعد از شروع این کارهاست که مدرسه رو ترک می‌کنه،
میشه گفت از این به بعد، این تفریح و جلب توجه رو به عنوان یک شغل ادامه می‌ده و به جای اینکه بره و شخصا پیشنهاد بده، راهش رو به اپ و وبسایت‌های دوستیابی باز می‌کنه.
توی اون اپ و وبسایت ها تا جایی که می‌تونه با افراد مختلف حرف می‌زنه ( حرف های +18 ) و دقیقا همون رفتار قبل رو که می‌رفت پیشنهاد می‌داد که اگه برام...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Amin

Amin

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
12,413
پسندها
45,983
امتیازها
96,903
مدال‌ها
146
سطح
40
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #9
رفته رفته این عکس ها با لباس کاستوم به عکس های دیگه خیلی اهوم تبدیل شد و همه این ها بخاطر این بود که پول بیشتری دریافت بکنه؛ کمی بعد از این کارها وقتی که به اندازه ای پول داشت که بتونه لباس های بهتری بخره خودش رو به عنوان یک مدل معرفی کرد.
می‌رفت به دوست و آشنا می‌گفت که من یک مدلم و همه برای عکس هام و عکسبرداری با من صف کشیدن؛
و برای اینکه بتونه حرفش رو ثابت هم بکنه، اومد برای یک عالمه آژانس رزومه ارسال کرد بلکه یکی از اون ها قبولش کنه و بتونه از این طریق حرفش رو ثابت کنه.
در واقع میشه گفت لوییز دوست داشته که حرفه اش رو در زمینه مدلینگ جلو ببره و برای همین اینقدر نسبت به عکاسی و این ها علاقه نشون می‌داده؛
تا اینکه بلاخره یک آژانس به اسم purple port باهاش تماس می‌گیره و اعلام...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Amin

Amin

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
6/1/22
ارسالی‌ها
12,413
پسندها
45,983
امتیازها
96,903
مدال‌ها
146
سطح
40
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیرکل
  • #10
این محل می‌تونست برای یک دختر به سن اون و با سابقه کاری درخشانش خیلی خطرناک باشه اما لوییز؟
فکر می‌کرد سقف آسمون پاره شده و این کار افتاده جلوش و فقط و فقط برای خودش ساخته شده، در واقع براش مهم نبود که عکاس ها چه قصدی دارن، تا زمانی که پول دریافت می‌کرد حاضر بود هرکاری بکنه‌.
یک پروفایل برای خودش روی سایت این مجموعه زد و اسمش رو گذاشت آبنبات چوبی ( Lollypop )؛
و در توضیحات درج شده در پروفایلش خودش رو به عنوان یک مدل برای کاسپلی و عکسبرداری های اروتیک معرفی کرده بود.
یک شعار تبلیغاتی هم داشت که خوندنش خالی از لطف نیست « من با هرنوع عکسبرداری اوکی‌م، کافیه فقط ازم درخواست کنین، خدارو چه دیدی شاید قبول کردم؛ دو ساله که در صنعت مدلینگ فعالیت می‌کنم، فردی هستم که همه باهام کنار...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Amin
عقب
بالا