Vana~ پرسنل مدیریت مدیر ارشد سطح 40 ارسالیها 13,185 پسندها 33,770 امتیازها 96,874 مدالها 70 12/7/24 نویسنده موضوع مدیرکل #241 شب است و چهرهام بیشتر به جنگ رفته است تا به مادرم. امضا : Vana~
Vana~ پرسنل مدیریت مدیر ارشد سطح 40 ارسالیها 13,185 پسندها 33,770 امتیازها 96,874 مدالها 70 12/7/24 نویسنده موضوع مدیرکل #242 گلوله از پوستم گذشته خورده است به گوشهی خیالم برای همین است که در تمام شعرهام خون جاریست. امضا : Vana~
Vana~ پرسنل مدیریت مدیر ارشد سطح 40 ارسالیها 13,185 پسندها 33,770 امتیازها 96,874 مدالها 70 12/7/24 نویسنده موضوع مدیرکل #243 یکی بود خیلیها نبودند یکی دیگر هم بود که هم بود هم نبود. امضا : Vana~
Vana~ پرسنل مدیریت مدیر ارشد سطح 40 ارسالیها 13,185 پسندها 33,770 امتیازها 96,874 مدالها 70 12/7/24 نویسنده موضوع مدیرکل #244 وقتی که گریه میکرد، میخندید. امضا : Vana~
Vana~ پرسنل مدیریت مدیر ارشد سطح 40 ارسالیها 13,185 پسندها 33,770 امتیازها 96,874 مدالها 70 12/7/24 نویسنده موضوع مدیرکل #245 هنوز چند تکه از خندههایش توی گوشتم است. امضا : Vana~
Vana~ پرسنل مدیریت مدیر ارشد سطح 40 ارسالیها 13,185 پسندها 33,770 امتیازها 96,874 مدالها 70 12/7/24 نویسنده موضوع مدیرکل #246 خاطراتی هستند که دیگر رهایم نمیکنند. امضا : Vana~
Vana~ پرسنل مدیریت مدیر ارشد سطح 40 ارسالیها 13,185 پسندها 33,770 امتیازها 96,874 مدالها 70 12/7/24 نویسنده موضوع مدیرکل #247 خاطراتی هستند که با میخ به جمجمهام کوبیدهاند. امضا : Vana~
Vana~ پرسنل مدیریت مدیر ارشد سطح 40 ارسالیها 13,185 پسندها 33,770 امتیازها 96,874 مدالها 70 12/7/24 نویسنده موضوع مدیرکل #248 من یاد گرفتهام چگونه زخمهایم را مثل پیراهنم بدوزم. امضا : Vana~
Vana~ پرسنل مدیریت مدیر ارشد سطح 40 ارسالیها 13,185 پسندها 33,770 امتیازها 96,874 مدالها 70 12/7/24 نویسنده موضوع مدیرکل #249 یعنی دلم ریخته و خانهای که ریخته را نمیشود از زمین برداشت. امضا : Vana~
Vana~ پرسنل مدیریت مدیر ارشد سطح 40 ارسالیها 13,185 پسندها 33,770 امتیازها 96,874 مدالها 70 12/7/24 نویسنده موضوع مدیرکل #250 گذشتهام را گذاشتم بیاید با من چرا که هیچجا برای ماندن نداشت. امضا : Vana~