مطالب جالب مطالب جالب | قطعه‌های کتاب

[Vana~]

داشتم با زندگی کنار می‌آمدم
که با من کنار نیامد.

 

[Vana~]

ما
چون تکه‌های چوب
بر دریا سرگردانیم
و حتی نمی‌توانیم غرق شویم.

 

[Vana~]

در سرزمین من
زیبایی و زشتی یکی‌ست
و هردو به یک اندازه
به درد نمی‌خورند.

 

[Vana~]

شعری به قلبم چسبیده است
که برای نوشتنش باید
قلبم را در بیاورم.

 

[Vana~]

آدم‌ها
می‌روند
می‌روند
می‌روند
اما دور نمی‌شوند.

 

[Vana~]

ما با کدام امید
به ساعت‌هامان نگاه کنیم
وقتی زمان برای مرگ کار می‌کند.

 

[Vana~]

در سرزمین من
آوازها به کجا کوچ می‌کنند؟
رقص‌ها کجا پنهان می‌شوند؟
شعرها کجا می‌میرند؟

 

[Vana~]

آی زندگی!
این‌ها نفس کشیدن نیست
نفش کشیدن نیست
نفس کشیدن نیست
ما از مرگ
خالی وُ
پُر می‌شویم.

 

[Vana~]

غریبگی نکن
نکن غریبگی پسرم!
این‌جا خاورمیانه است
و هرکجای خاک را بکَنی
دوستی، عزیزی، برادری
بیرون می‌زند.

 

[Vana~]

کاغذ سفیدی هستی
که من را به شعر وا می‌دارد.