مطالب جالب مطالب جالب | قطعه‌های کتاب

  • نویسنده موضوع eva~
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 844
  • بازدیدها 13,408
  • کاربران تگ شده هیچ

Mahta~

مدیر تالار سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
22/3/25
ارسالی‌ها
231
پسندها
47
امتیازها
428
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • مدیر
  • #821
«منظورم اینه که همه‌چیزش مقدسه. دست‌هاش، موهاش، چادرش، کفش‌هاش، حتی همین عینکش. و از همه واضح‌تر کیف دستی‌ش. به خصوص چیزهای توی کیف دستی‌ش.»

-صفحه ۸۰-
 

Mahta~

مدیر تالار سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
22/3/25
ارسالی‌ها
231
پسندها
47
امتیازها
428
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • مدیر
  • #822
«بدتر از کشتن آدم‌ها چیزهاییه که می‌دونیم. منظورم خیلی چیزهاست. کاش می‌شد همه‌ی درها و دریچه‌های دانستن رو بست.»

-صفحه ۸۰-
 

Mahta~

مدیر تالار سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
22/3/25
ارسالی‌ها
231
پسندها
47
امتیازها
428
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • مدیر
  • #823
«افتاده‌ای تو چاهی به اسم تاریکی.»

-صفحه ۷۹-
 

Mahta~

مدیر تالار سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
22/3/25
ارسالی‌ها
231
پسندها
47
امتیازها
428
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • مدیر
  • #824
«در واقع اگه این دنیای عوضی معنایی داشته باشه قسم می‌خورم به خاطر اینه که امثال تاجی توش زندگی می‌کنند.»

-صفحه ۷۹-
 

Mahta~

مدیر تالار سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
22/3/25
ارسالی‌ها
231
پسندها
47
امتیازها
428
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • مدیر
  • #825
اگه این تاجی نبود، اگه فکر کردن به این تاجی نبود، تا حالا صد دفعه خودم رو از پنجره پرت کرده بودم پایین.

-صفحه ۷۹-
 

Mahta~

مدیر تالار سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
22/3/25
ارسالی‌ها
231
پسندها
47
امتیازها
428
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • مدیر
  • #826
نشسته‌ایم و داریم وقت‌مان را تلف می‌کنیم. کوهی می‌گوید یکی از راه‌های نجات ما این است که وقت‌مان را آگاهانه تلف کنیم.

-صفحه ۷۸-
 

Mahta~

مدیر تالار سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
22/3/25
ارسالی‌ها
231
پسندها
47
امتیازها
428
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • مدیر
  • #827
گوشی را که می‌گذارم بی‌خودی دلتنگ می‌شوم. ناگهان و بی‌دلیل دلتنگ می‌شوم. دلتنگ افسانه. دلتنگ همه‌ی افسانه‌هایی که نمی‌شناسم. بی‌خودی دلم برای افسانه‌هایی که نمی‌شناسم تنگ می‌شود.

-صفحه ۷۶-
 

Mahta~

مدیر تالار سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
22/3/25
ارسالی‌ها
231
پسندها
47
امتیازها
428
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • مدیر
  • #828
بعد ناگهان می‌زند زیر گریه. کسی می‌گوید: «می‌دونستم بالاخره یه روزی خودش رو از پنجره پرت می‌کنه پایین.» می‌گوید: «همه‌مون یه روزی خودمون رو از پنجره پرت می‌کنیم پایین.»

-صفحه ۷۰-
 

Mahta~

مدیر تالار سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
22/3/25
ارسالی‌ها
231
پسندها
47
امتیازها
428
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • مدیر
  • #829
چشم‌هام خیس شده‌اند. لابد از سرِ درماندگی. و من انگار بخواهم از هجوم درماندگی پناه بگیرم دلم می‌خواهد چشم‌ها را بگذارم روی بهترین جای این هستی نامربوط. روی انگشتانی که از شستن ظرف‌ها خیس شده‌اند و حالا نیستند.

-صفحه ۶۸-
 

Mahta~

مدیر تالار سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
22/3/25
ارسالی‌ها
231
پسندها
47
امتیازها
428
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • مدیر
  • #830
درماندگی. درماندگی. درماندگی. و درماندگی در برابر چیزی که نمی‌بینی اما سخت به آن محتاجی. چیزی که هستی‌ات عمیقا به آن وابسته است و این را نمی‌دانی مگر آن‌که از تو دریغ شود.

-صفحه ۶۷-
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
32
بازدیدها
1,130
پاسخ‌ها
2
بازدیدها
225
پاسخ‌ها
28
بازدیدها
363
پاسخ‌ها
5
بازدیدها
169
پاسخ‌ها
5
بازدیدها
186

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 1)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا