نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

بررسی مانگا بررسی مانگا | Demon slayer

  • نویسنده موضوع Mozafar.T
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 91
  • بازدیدها 622
  • کاربران تگ شده هیچ

Mozafar.T

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
672
پسندها
3,308
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #51
دوما؛ زن‌ستیز و منفور
بدونِ هیچ شکی دوما نفرت‌انگیزترین شخصیت شیطان کش است.‌ شخصی که نه‌تنها در مقابل دشمنانش بلکه حتی در میان شیاطین نیز به‌عنوان یک موجود بی‌اخلاق و عوضی شناخته می‌شد. دوما بنا بر آنچه خودش درون مانگا می‌گوید به‌واسطه داشتن چشمانی زیبا به‌عنوان یک شخص برگزیده شناخته می‌شد. این مسئله شاید ازنظر مردم خاص بود ولی دوما خودش این امر را احمقانه می‌پنداشت.
 
امضا : Mozafar.T

Mozafar.T

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
672
پسندها
3,308
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #52
دوما از مورداحترام و تقدس مردمان بود. مردم او را ناجی خود و البته نمادی از خدا روی زمین می‌دانستند. اگرچه خود دوما به‌هیچ‌وجه به این امر باور نداشت. از دید دوما، خدا، بهشت و جهنم همه‌چیزهایی بودند که آدم‌ها برای توجیه بدبختی‌هایشان ابداع کرده بودند. دروغ‌هایی تا بتوانند بر دردهایشان غلبه کنند.

photo_2023-11-26_13-58-14.jpg
 
امضا : Mozafar.T

Mozafar.T

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
672
پسندها
3,308
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #53
دوما شخصی کاملاً بی‌عاطفه بود. این امر در برخورد وی باکسانی که به سراغش می‌آمدند واضح است. برای مثال مادر اینوسکه، دوما وی را به‌عنوان زنی بیچاره و ابله معرفی می‌کند. دوما هیچ احترامی برای انسان‌ها قائل نبود.
 
امضا : Mozafar.T

Mozafar.T

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
672
پسندها
3,308
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #54
اما علت بی‌رحمی دوما چه بود؟ می‌توان اینجا گفت علتش انکار خدا و دنیای پس از مرگ است. وقتی انسان به حسابرسی معتقد نباشد و خود را جدا از صاحب بالای سرش ببیند، حقیقتاً چیزی جز این حاصل نمی‌شود. نمونه‌اش را می‌توان هیتلر و استالین دانست که از مشهورترین آتئیست های تاریخ هستند؛ اما چرا دوما مُنکر این موارد بود؟ پاسخ را در اطرافیان دوما باید جست‌وجو کرد.
 
امضا : Mozafar.T

Mozafar.T

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
672
پسندها
3,308
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #55
photo_2023-11-26_13-58-11-Copy.jpg
دوما افرادی که به سراغش می آمدند را احمق می دانست و به جهان پس از مرگ و خدا اعتقادی نداشت.
پدر و مادر دوما هر دو انسان‌های ناسالمی بودند. پدر دوما با زنان مختلفی در فرقه پسرش در رابطه بود و همین امر باعث کشته شدن وی به دست مادر دوما شد.
 
امضا : Mozafar.T

Mozafar.T

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
672
پسندها
3,308
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #56
دوما افراد ضعیف بسیاری را می‌دید که برای فرار از ضعف‌هایشان دست به دامان فرقه و مذهب او می‌شوند. این موارد (والدین و پیروان) هردو باعث شدند تا دوما به آن وضعیت عجیب دچار شود؛ یعنی دیدگاه او به خاطر یک فرقه و مذهب انحرافی و تحریف‌شده به تمام ابعاد دین، خدا و مشتقات آن‌ها تغییر کرد.
 
امضا : Mozafar.T

Mozafar.T

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
672
پسندها
3,308
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #57
همچنان چیزی که مشهود است این است که ما علت دقیقی برای بی‌احساسی دوما نداریم. این از ضعف‌های شخصیت‌پردازی است. در آخر استفاده ابزاری دوما از دین باوجود عدم اعتقاد بر آن نیز جالب است. دوما یادآور آن است که اشخاصی از آرمان‌هایی سوءاستفاده می‌کنند که به آن‌ها باور ندارند.
 
امضا : Mozafar.T

Mozafar.T

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
672
پسندها
3,308
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #58
کوکوشیبو؛ پایان پوچ حسادت
سرنوشت و سرگذشت کوکوشیبو به‌عنوان کنایه‌آمیزترین رُخ داد در شیطان کش شناخته می‌شود. چگونه برادر بنیان‌گذار تنفس خورشید تبدیل به قوی‌ترین زیردست موزان شد؟
 
امضا : Mozafar.T

Mozafar.T

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
672
پسندها
3,308
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #59
کوکوشیبو فرزند بزرگ‌تر و ارشد خانواده خود به‌حساب می‌آمد. کمی آن‌طرف‌تر برادر کوچک‌ترش یویچیرو حاضر بود تا ثابت کند نابغه بودن ربطی به سن ندارد. یویچیرو از هر نظر از برادرش فاضل‌تر بود. هرچقدر زندگی یویچیرو فضیلت مندانه و اسطوره‌ای بود کوکوشیبو به همان انداز پست زیست.
 
امضا : Mozafar.T

Mozafar.T

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
672
پسندها
3,308
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #60
کوکویبو از همان کودکی در مقابل برادر بزرگش مقهور و سرافکنده بود. برای همین وقتی برادرش پس از مرگ مادر از خانه رفت یویچیرو کوکوشیبو از خوشحالی نمی‌دانست چه بکند. روزگار گذشت و گذشت تا آنکه این دو برادر باز یکدیگر را دیدند. این بار باز کوکوشیبو مقهور شد. برادرش شیطانی که جان کوکوشیبو را تهدید می‌کرد از بین بُرد و کوکوشیبو را مدیون خود کرد. حس حسادت کوکوشیبو به برادرش آن‌قدر بود که خانواده و مناسب را رها کند و به دنبال راهی برود تا قوی‌تر از برادرش شود. بازهم زمانه گذشت.
 
امضا : Mozafar.T

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
13
بازدیدها
56
پاسخ‌ها
4
بازدیدها
45
پاسخ‌ها
6
بازدیدها
47
پاسخ‌ها
10
بازدیدها
83
پاسخ‌ها
23
بازدیدها
126
پاسخ‌ها
98
بازدیدها
569
پاسخ‌ها
20
بازدیدها
202
عقب
بالا