بررسی مانگا بررسی مانگا | Demon slayer

[Mozafar.T]

بار دیگر که ما تفاوت میان این دو برادر را دیدم بحث آن‌ها راجع به آنچه پس از مرگشان می‌آید بود. کوکوشیبو مُعتقد بود که با مرگ راه پیشرفت آن‌ها بسته می‌شود و دیگر هیچ اُمیدی برای پیشرفت نخواهد بود. در مقابل یویچیرو با دوراندیشی می‌دانست آنچه آن دو آغاز کرده‌اند پیشرفت می‌کند و به گستردگی می‌رسد. توجه به میراث زندگی در اندیشه یویچرو مانع یاس فلسفی وی شد.

 

[Mozafar.T]

درحالی‌که برادرش مدت‌ها پیش وارد چاه نااُمیدی شده بود. دیدگاه کوکوشیبو به عدم کامیابی‌اش به‌عنوان یک انسان و حسادت به برادرش موجب شد تا به موزان بپیوندد. درهرحال حسد و ترس او را به منجلاب شیطان بودن کشاند.

 

[Mozafar.T]

زمان گُذرا رفت تا آخرین رویارویی این دو برادر. در آخرین رویارویی یویچیرو تا دم کشتن برادرش رفت اما سن بسیارش او را در عملی کردن این امر ناتوان ساخت. ولی یک سؤال؛ حالا که مایه حسادت رفته بود کوکوشیبو نمی‌بایست به آرامش فکر می‌رسید؟

 

[Mozafar.T]

باوجود از بین رفتن رقیب اما کوکوشیبو هرگز نتوانست از سقوطی که داشت رُخ می‌داد فرار کند. علتش معامله با موزان بود. با تبدیل‌شدن به شیطان کوکوشیبو پل‌های پُشت سرش را ویران کرده بود. معامله به موزان انسانیت او را از بین بُرده و خوره حسادت نیز او را رها نمی‌کرد.

 

[Mozafar.T]

اما اوج فاجعه ورای این بود. اوج فاجعه در حین مبارزه کوکوشیبو و هاشیرا ها نمایان شد. کوکوشیبو در حین آخرین مبارزه‌اش چندین تکامل را پُشت سر گذاشت. در آخرین تکاملش وی بدشکل‌ترین ظاهری که می‌توانست را پیدا کرد. وقتی بازتاب ظاهرش را درون شمشیر هاشیرا ها دید که چه بر سرخود آورده است. بعد از دیدن بازتاب خود درون شمشیر و بازهم قطع شدن سرش این بار کوکوشیبو دیگر سرش را بازنگرداند.

 

[Mozafar.T]

کوکوشیبو دیگر به عمق فاجعه پی برده بود. دستاورد عمر کوکوشیبو یک خون‌خوار حسود و بی‌ارزش بود. چرا باید همچنین چیزی به زندگانی‌اش ادامه دهد؟
کوکوشیبو به خودش نگاه کرد چیزی جُز تباهی ندید. این ترسناک‌ترین سرنوشت ممکن برای یک موجود است. وقتی‌که متوجه شود زندگی خود را تباه کرده است!

 

[Mozafar.T]

اسطوره‌شناسی انیمه شیطان کش
شیطان کش را می‌توان ازنظر اسطوره‌شناسی نیز برسی کرد. اگرچه رفرنس‌های اسطوره‌شناسی شیطان کش به عمق خیلی از آثار نمی‌رسد.

 

[Mozafar.T]

شیاطین شیطان کش و تنگو ها در فرهنگ ژاپنی
اکثریت الگوبرداری‌های مانگاکا برای خلق شیاطین از فلوکور های ژاپنی همچون تنگو ها بوده است. تنگو ها به ارواح خاصی در اساطیر و فلوکور های ژاپنی اطلاق می‌شود.

 

[Mozafar.T]

تنگو ها در شینتو به‌عنوان ارواح محافظ جنگل شناخته می‌شوند و حتی گه گاهی همچون ایزدان شینتو مورد پرستش قرار می‌گیرند. اگرچه برخلاف شینتو ها، بودائی‌ها تنگو ها را موجوداتی می‌دانند که پیام‌آور جنگ و خون‌ریزی هستند. از همین رو دید چندان مُثبتی به تنگو در بودیسم وجود ندارد. در نظر بعضی اسطوره‌شناس‌ها ریشه افسانه‌های مربوط به تنگو ها به چین می‌رسد.

 

[Mozafar.T]

اما چه ارتباطی میان تنگو ها و شیاطین دیمن اسلیر وجود دارد؟ برای پاسخ این سؤال باید به سراغ شخصیت هانتنگو در فصل سوم برویم. شخصیت هانتنگو در صورت زخمی شدن یا آسیب دیدن می‌توانست به‌اندازه ۷ احساسش ۰ تقسیم شود:
هانتنگو (ترس)
سیکیدو (خشم)
کاراکو (خرسندی)
آیزتسو (اندوه)
اوروگی (لذت)
زوهاکوتن (تنفر)
اورامی (ناخشنودی)