به نام خدا
آزاد نویسی! تا چشمم به تیترش میفته هر چی کلمه و جمله معلق تو ذهنمه، سقوط میکنند.
تا قبلش شاید به هزار تا چیز مختلف فکر کنم ولی تا میام بنویسم قحطی کلمه میاد.
اونم منی که در طول روز اینقدر به موضوعات واقعی و سناریوهای خیالی فکر میکنم که گاهی تپش قلب میگیرم.
خب! میخوام از بزرگترین رشته فکریم بنویسم.
تکراری ترین و عجییب ترین موضوع دنیا، عشق!
با اینکه تکراریه اما فرمولش یکی نیست. چقدر کلیشه!
همیشه از بچگی فکر میکردم چطوری کسی رو باید پیدا کنم که عاشق که نه، درکم کنه. منظورم عشق بین مرد و زن نیست.
کسی که مثل من، بوی نویه لباس
رژ آلبالویی جدید
عطر متفاوت آدما
صدای قشنگ یه عابر ناشناس
برق چشمای یه نفر و هزاران چیز دیگه، براش مهم باشه.
نه اینکه بخوام شبانه روز به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.