[آرشیو یلدا ۱۴۰۳]

  • نویسنده موضوع KHAZAAN
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 8
  • بازدیدها 474
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

KHAZAAN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
20/12/18
ارسالی‌ها
968
پسندها
67,235
امتیازها
58,773
مدال‌ها
36
سن
22
سطح
44
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
^به نام ایزد منان^

در این تاپیک فایل‌های مرتبط با برنامه‌ی یلدای ۱۴۰۳ قرار خواهد گرفت.
این برنامه شامل هشت فال از دیوان حافظ به همراه تعبیر و تفسیر آن‌ها به خوانش گویندگان هنرمند تیم آوا می‌باشد که بر روی سایت قرار گرفتند.
با تشکر از YEGANEH SALIMI YEGANEH SALIMI برای میکس فایل‌ها.

✔️ به منظور گوش فرا دادن به فایل صوتی؛ روی شماره‌ فالی که در ابتدای هر پست گذاشته شده کلیک کنید تا وارد صفحه‌ی دانلود شوید.


مدیریت تالار آوا | انجمن یک...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : KHAZAAN

Asal_Ngz

مدیر تالار آوا
پرسنل مدیریت
مدیر تالار آوا
تاریخ ثبت‌نام
23/3/21
ارسالی‌ها
115
پسندها
671
امتیازها
3,803
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • مدیر
  • #2
فال شماره یک

عاشق روی جوانی خوش نوخاسته‌ام
وز خدا دولت این غم به دعا خواسته‌ام

عاشق و رِند و نظربازم و می‌گویم فاش
تا بدانی که به چندین هنر آراسته‌ام

شرمم از خرقهٔ آلودهٔ خود می‌آید
که بر او وصله به صد شُعبده پیراسته‌ام

خوش بسوز از غمش ای شمع که اینک من نیز
هم بدین کار کمربسته و برخاسته‌ام

با چنین حیرتم از دست نشد صرفهٔ کار
در غم افزوده‌ام آنچ از دل و جان کاسته‌ام

همچو حافظ به خرابات روم جامه قبا
بو که در بر کشد آن دلبر نوخاسته‌ام


تعبیر فال:...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Asal_Ngz

نرگس برزن

گوینده انجمن + شاعر آزمایشی
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
8/6/20
ارسالی‌ها
310
پسندها
4,049
امتیازها
16,633
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
12
 
  • #3
فال شماره دو

دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت
با من راه‌نشین بادهٔ مستانه زدند

آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعهٔ کار به نام من دیوانه زدند

جنگ هفتاد و دو ملّت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند

شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد
صوفیان رقص‌کنان ساغر شکرانه زدند

آتش آن نیست که از شعلهٔ او خندد شمع
آتش آن است که در خرمن پروانه زدند

کس چو حافظ نَگُشاد از رخ اندیشه نقاب
تا سرِ زلفِ عروسان سخن شانه زدند


[COLOR=rgb(216, 37...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : نرگس برزن

خیال آبی

مدیر بازنشسته گردشگری + گوینده انجمن
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/9/21
ارسالی‌ها
1,450
پسندها
4,020
امتیازها
24,573
مدال‌ها
22
سطح
15
 
  • #4
فال شماره سه

به دامِ زلفِ تو دل مبتلایِ خویشتن است
بکُش به غمزه که اینَش سزایِ خویشتن است

گَرَت ز دست برآید مُرادِ خاطرِ ما
به دست باش که خیری به جایِ خویشتن است

به مُشکِ چین و چِگِل نیست بویِ گُل مُحتاج
که نافه‌هاش ز بندِ قَبایِ خویشتن است

به جانت ای بتِ شیرین دهن که همچون شمع
شبانِ تیره، مُرادم فنایِ خویشتن است

چو رای عشق زدی با تو گفتم ای بلبل
مَکُن که آن گلِ خندان به رای خویشتن است

مرو به خانهٔ اربابِ بی‌مُروتِ دهر
که گنجِ عافیتت در سرایِ خویشتن است

بسوخت حافظ و در شرطِ عشقبازیِ او
هنوز بر سرِ عهد و وفایِ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : خیال آبی

maraly0_0r

گوینده انجمن
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
9/9/22
ارسالی‌ها
94
پسندها
596
امتیازها
3,713
مدال‌ها
7
سطح
7
 
  • #5
فال شماره چهار

آن سیه چَرده که شیرینی عالم با اوست
چشم مِیگون لب خندان دل خُرم با اوست

گر چه شیرین دَهنان پادشِهانند ولی
او سلیمان زمان است که خاتَم با اوست

خال مشکین که بدان عارض گندمگون است
سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست

دلبرم عزم سفر کرد خدا را یاران
چه کنم با دل مجروح که مَرهم با اوست

روی خوب است و کمال هنر و دامن پاک
لاجِرَم همت پاکان دو عالم با اوست

با که این نکته توان گفت که آن سنگین دل
کشت ما را و دَم عيسي مریم با اوست

حافظ از معتقدان است گرامی دارش
زان که بخشایش بس روح مُکَرم با اوست...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : maraly0_0r

YEKTA ONSORI

گوینده انجمن + مدیر بازنشسته نقد
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
16/8/19
ارسالی‌ها
909
پسندها
24,514
امتیازها
40,273
مدال‌ها
34
سن
19
سطح
30
 
  • #6
فال شماره پنج

پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود
مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود

یاد باد آن صحبت شب‌ها که با نوشین لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود

حسن مه رویان مجلس گر چه دل می‌برد و دین
بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود

پیش از این کاین سقف سبز و طاق مینا برکشند
منظر چشم مرا ابروی جانان طاق بود

از دم صبح ازل تا آخر شام ابد
دوستی و مهر بر یک عهد و یک میثاق بود

سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود

رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : YEKTA ONSORI

م . اسماعیلی

گوینده انجمن
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
11/5/21
ارسالی‌ها
1,103
پسندها
5,753
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • #7
فال شماره شش

بی تو ای سروِ روان، با گل و گلشن چه کنم؟
زلفِ سنبل چه کشَم عارضِ سوسن چه کنم؟

آه کز طعنهٔ بدخواه ندیدم رویت
نیست چون آینه‌ام روی ز آهن، چه کنم؟

برو ای ناصِح و بر دردکشان خرده مگیر
کارفرمایِ قَدَر می‌کند این، من چه کنم؟

برقِ غیرت چو چُنین می‌جَهَد از مَکمَنِ غیب
تو بفرما که منِ سوخته خرمن چه کنم؟

شاهِ تُرکان چو پسندید و به چاهم انداخت
دستگیر ار نشود لطفِ تَهَمتَن چه کنم؟

مددی گر به چراغی نکند آتشِ طور
چارهٔ تیره‌شبِ وادی ایمن چه کنم؟

حافظا خُلدِبَرین خانهٔ موروثِ من است
اندر این منزلِ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : م . اسماعیلی

Arefeh.h

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
8/3/20
ارسالی‌ها
1,963
پسندها
25,791
امتیازها
51,373
مدال‌ها
35
سطح
31
 
  • #8
فال شماره هفت

اگر آن طایر قدسی زدرم باز آید
عمر بگذشته به پیرانه سرم بازآید

دارم امید بر این اشک چو باران که دگر
برق دولت که برفت از نظرم بازآید

آن که تاج سر من خاک کف پایش بود
از خدا می‌طلبم تا به سرم بازآید

خواهم اندر عقبش رفت و به یاران عزیز
شخصم ار باز نیاید خبرم باز آید

مانعش غلغل سنگ است و شکر خواب صبوح
ورنه گر بشنود آه سحرم باز آید

کوس نو دولتی از بام سعادت بزنم
گر ببینم که مه نو سفرم باز آید

آرزومند شاه چو ماهم حافظ
همتی تا به سلامت ز درم بازآید

[COLOR=rgb(216, 37...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Arefeh.h

Fatemehojaghiwriter

گوینده انجمن + خبرنگار
گوینده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/9/21
ارسالی‌ها
1
پسندها
7
امتیازها
0
سن
23
سطح
0
 
  • #9
فال شماره هشت

چو برشکست صبا زلف عنبرافشانش
به هر شکسته که پیوست تازه شد جانش

کجاست همنفسی تا به شرح عرضه دهم
که دل چه می‌کشد از روزگار هجرانش

زمانه از ورق گل مثال روی تو بست
ولی ز شرم تو در غنچه کرد پنهانش

تو خفته‌ای و نشد عشق را کرانه پدید
تبارک الله از این ره که نیست پایانش

جمال کعبه مگر عذر رهروان خواهد
که جان زنده دلان سوخت در بیابانش

بدین شکسته بیت الحزن که می‌آرد
نشان یوسف دل از چه زنخدانش

بگیرم آن سر زلف و به دست خواجه دهم
که سوخت حافظ بی‌دل ز مکر و دستانش


[COLOR=rgb(216, 37...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا