جاوا اسکریپت غیر فعال است برای تجربه بهتر، قبل از ادامه، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser .
[آرشیو یلدا ۱۴۰۳]
نویسنده موضوع
M.JOUDI❁
تاریخ شروع
27/12/24
پاسخها
8
بازدیدها
330
کاربران تگ شده
هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمیتوان پاسخ جدیدی فرستاد.
پرسنل مدیریت
مدیر تالار آوا
^به نام ایزد منان^
در این تاپیک فایلهای مرتبط با برنامهی یلدای ۱۴۰۳ قرار خواهد گرفت.
این برنامه شامل هشت فال از دیوان حافظ به همراه تعبیر و تفسیر آنها به خوانش گویندگان هنرمند تیم آوا میباشد که بر روی سایت قرار گرفتند.
با تشکر از
YEGANEH SALIMI برای میکس فایلها.
✔️ به منظور گوش فرا دادن به فایل صوتی؛ روی شماره فالی که در ابتدای هر پست گذاشته شده کلیک کنید تا وارد صفحهی دانلود شوید.
مدیریت تالار آوا | انجمن یک...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
فال شماره یک
عاشق روی جوانی خوش نوخاستهام
وز خدا دولت این غم به دعا خواستهام
عاشق و رِند و نظربازم و میگویم فاش
تا بدانی که به چندین هنر آراستهام
شرمم از خرقهٔ آلودهٔ خود میآید
که بر او وصله به صد شُعبده پیراستهام
خوش بسوز از غمش ای شمع که اینک من نیز
هم بدین کار کمربسته و برخاستهام
با چنین حیرتم از دست نشد صرفهٔ کار
در غم افزودهام آنچ از دل و جان کاستهام
همچو حافظ به خرابات روم جامه قبا
بو که در بر کشد آن دلبر نوخاستهام
تعبیر فال: ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
من تهی خواهم شد از فریاد درد:)
فال شماره دو
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت
با من راهنشین بادهٔ مستانه زدند
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعهٔ کار به نام من دیوانه زدند
جنگ هفتاد و دو ملّت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد
صوفیان رقصکنان ساغر شکرانه زدند
آتش آن نیست که از شعلهٔ او خندد شمع
آتش آن است که در خرمن پروانه زدند
کس چو حافظ نَگُشاد از رخ اندیشه نقاب
تا سرِ زلفِ عروسان سخن شانه زدند
[COLOR=rgb(216, 37...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
دختر پاییز
instagram:Nargesbarzan
فال شماره سه
به دامِ زلفِ تو دل مبتلایِ خویشتن است
بکُش به غمزه که اینَش سزایِ خویشتن است
گَرَت ز دست برآید مُرادِ خاطرِ ما
به دست باش که خیری به جایِ خویشتن است
به مُشکِ چین و چِگِل نیست بویِ گُل مُحتاج
که نافههاش ز بندِ قَبایِ خویشتن است
به جانت ای بتِ شیرین دهن که همچون شمع
شبانِ تیره، مُرادم فنایِ خویشتن است
چو رای عشق زدی با تو گفتم ای بلبل
مَکُن که آن گلِ خندان به رای خویشتن است
مرو به خانهٔ اربابِ بیمُروتِ دهر
که گنجِ عافیتت در سرایِ خویشتن است
بسوخت حافظ و در شرطِ عشقبازیِ او
هنوز بر سرِ عهد و وفایِ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
Those who laugh at you now are going to imitate you later
کسانی که الان بهت میخندن بعدها قراره ازت تقلید کنن!
فال شماره چهار
آن سیه چَرده که شیرینی عالم با اوست
چشم مِیگون لب خندان دل خُرم با اوست
گر چه شیرین دَهنان پادشِهانند ولی
او سلیمان زمان است که خاتَم با اوست
خال مشکین که بدان عارض گندمگون است
سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست
دلبرم عزم سفر کرد خدا را یاران
چه کنم با دل مجروح که مَرهم با اوست
روی خوب است و کمال هنر و دامن پاک
لاجِرَم همت پاکان دو عالم با اوست
با که این نکته توان گفت که آن سنگین دل
کشت ما را و دَم عيسي مریم با اوست
حافظ از معتقدان است گرامی دارش
زان که بخشایش بس روح مُکَرم با اوست...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
فال شماره پنج
پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود
مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود
یاد باد آن صحبت شبها که با نوشین لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود
حسن مه رویان مجلس گر چه دل میبرد و دین
بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود
پیش از این کاین سقف سبز و طاق مینا برکشند
منظر چشم مرا ابروی جانان طاق بود
از دم صبح ازل تا آخر شام ابد
دوستی و مهر بر یک عهد و یک میثاق بود
سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود
رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
فال شماره شش
بی تو ای سروِ روان، با گل و گلشن چه کنم؟
زلفِ سنبل چه کشَم عارضِ سوسن چه کنم؟
آه کز طعنهٔ بدخواه ندیدم رویت
نیست چون آینهام روی ز آهن، چه کنم؟
برو ای ناصِح و بر دردکشان خرده مگیر
کارفرمایِ قَدَر میکند این، من چه کنم؟
برقِ غیرت چو چُنین میجَهَد از مَکمَنِ غیب
تو بفرما که منِ سوخته خرمن چه کنم؟
شاهِ تُرکان چو پسندید و به چاهم انداخت
دستگیر ار نشود لطفِ تَهَمتَن چه کنم؟
مددی گر به چراغی نکند آتشِ طور
چارهٔ تیرهشبِ وادی ایمن چه کنم؟
حافظا خُلدِبَرین خانهٔ موروثِ من است
اندر این منزلِ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
م . اسماعیلی
رمان ب مثل بی وفا ( در دست چاپ )
رمان بغض کال ( کامل شده )
رمان عطر بارون، بوی سیب ( کامل شده )
رمان غم جاودان ( در حال تایپ )
instagram: m_esmaeili_2021
فال شماره هفت
اگر آن طایر قدسی زدرم باز آید
عمر بگذشته به پیرانه سرم بازآید
دارم امید بر این اشک چو باران که دگر
برق دولت که برفت از نظرم بازآید
آن که تاج سر من خاک کف پایش بود
از خدا میطلبم تا به سرم بازآید
خواهم اندر عقبش رفت و به یاران عزیز
شخصم ار باز نیاید خبرم باز آید
مانعش غلغل سنگ است و شکر خواب صبوح
ورنه گر بشنود آه سحرم باز آید
کوس نو دولتی از بام سعادت بزنم
گر ببینم که مه نو سفرم باز آید
آرزومند شاه چو ماهم حافظ
همتی تا به سلامت ز درم بازآید
[COLOR=rgb(216, 37...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
هر وقت احساس تنهایی کردی به این فکر کن که میلیونها سلول توی بدنت هستن که به تو فکر میکنند و برای زنده بودن تو زندگی میکنن.
#خزان_رهایی
فال شماره هشت
چو برشکست صبا زلف عنبرافشانش
به هر شکسته که پیوست تازه شد جانش
کجاست همنفسی تا به شرح عرضه دهم
که دل چه میکشد از روزگار هجرانش
زمانه از ورق گل مثال روی تو بست
ولی ز شرم تو در غنچه کرد پنهانش
تو خفتهای و نشد عشق را کرانه پدید
تبارک الله از این ره که نیست پایانش
جمال کعبه مگر عذر رهروان خواهد
که جان زنده دلان سوخت در بیابانش
بدین شکسته بیت الحزن که میآرد
نشان یوسف دل از چه زنخدانش
بگیرم آن سر زلف و به دست خواجه دهم
که سوخت حافظ بیدل ز مکر و دستانش
[COLOR=rgb(216, 37...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمیتوان پاسخ جدیدی فرستاد.