- تاریخ ثبتنام
- 17/2/24
- ارسالیها
- 74
- پسندها
- 1,384
- امتیازها
- 7,848
- مدالها
- 7
- سن
- 19
سطح
8
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #1

از مصیبت جاماندهی رفتن تو مینویسم
با درد فراوان، با خندههای اسف آمیز،
با خونِ سیاه خشک شده روی تیغ مرگ،
با صحیه و با سکون برایت مینویسم
آهسته، آهسته قلبم بیرحمانه حزن میکند.
گویی خاطراتت شعله به دامن بینوای
او زده باشد شرار میگیرد.
نمیدانم این بین کی یاقوتهای آبی سطرها را خیس میکند و باران میزند به غزلهای نوشته شدهام... .
***
با سلام
شامگاه بخیر
ششمین شب نشینی سال 1404 با نویسنده انجمن اختصاص داده شده به:
"بانو فاطمه محمدی اصل عزیز"
خالق آثاری چون:
من ارگ بمُ تو نقاش جهانی
نا مقدس ترین فرسته
برایش عاشق شدم
آخرین دلداده
گیسوان...
با درد فراوان، با خندههای اسف آمیز،
با خونِ سیاه خشک شده روی تیغ مرگ،
با صحیه و با سکون برایت مینویسم
آهسته، آهسته قلبم بیرحمانه حزن میکند.
گویی خاطراتت شعله به دامن بینوای
او زده باشد شرار میگیرد.
نمیدانم این بین کی یاقوتهای آبی سطرها را خیس میکند و باران میزند به غزلهای نوشته شدهام... .
***
با سلام
شامگاه بخیر
ششمین شب نشینی سال 1404 با نویسنده انجمن اختصاص داده شده به:
"بانو فاطمه محمدی اصل عزیز"
خالق آثاری چون:
من ارگ بمُ تو نقاش جهانی
نا مقدس ترین فرسته
برایش عاشق شدم
آخرین دلداده
گیسوان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش