• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

در حال تایپ رمان بی انضباط | سحر تقی‌زاده کاربر انجمن یک‌رمان

khakestarr

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
17/8/25
ارسالی‌ها
3
پسندها
7
امتیازها
0
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام رمان :
بی انضباط
نام نویسنده:
سحر تقی‌زاده
ژانر رمان:
عاشقانه، اجتماعی،‌ جنایی
کد رمان: 5675
ناظر: Taraneh.j Taraneh.j


خلاصه:
حتی اگر بی‌رحمترین موجود جهان همانند عزرائیل باشی؛ دلت که بلرزد کارت تمام است، ربوده شدن و آتش سهمگین جهنم را به جان می‌خری فقط و فقط ثابت کنی که می‌مانی و در راهش چه چیز هایی را از دست می‌دهی! شاید یک ماشین، شاید یک ویلا، شاید یک جان!

فصل اول: همراز کیست؟!
فصل دوم: سایه‌های تاریک گذشته.
فصل سوم: رهایی در بند اسارت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Raha~

مدیر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تاریخ ثبت‌نام
19/1/21
ارسالی‌ها
2,216
پسندها
14,811
امتیازها
38,678
مدال‌ها
45
سطح
24
 
  • مدیرکل
  • #2
IMG_20250501_184704_079 (2).jpg
«به نام داعیه‌ی سر متن‌ها»

نویسنده‌ی عزیز، ضمن خوش‌آمد گویی، سپاس از انتخاب این انجمن برای منتشر کردن رمان خود،
خواهشمندیم قبل از تایپ رمان خود قوانین زیر را به دقت مطالعه فرمایید!
قوانین جامع تایپ رمان

آموزش قرار دادن رمان را در تاپیک زیر دنبال کنید.

نحوه‌ی قرار دادن رمان در انجمن برای مطالعه کاربران

و برای پرسش سوالات و اشکالات خود در رابطه با رمان به لینک زیر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Raha~
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Z.A.D.I

khakestarr

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
17/8/25
ارسالی‌ها
3
پسندها
7
امتیازها
0
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
خلاصه:

هر چقدر که بین ازدحام قلبم و مغزم گم بشم؛ بین تاریکی این روز ها بین تموم نشدن و نرسیدن ها من نمی‌خوام دوست داشتنم مثل آدما باشه...

دوست داشتن من عین ادم ها نیست، دوست داشتن من جنسش از خاکه، همون خاکی که وقتی بارون بهش بزنه استشمام اون هر ادمی رو گیج و حیران می‌کنه‌.

توی قانون دوست داشتن من دروغ نیست، خیانتی وجود نداره؛ دوباره ساختن با ادم دیگه‌ای وجود نداره..‌.


فصل اول: همراز کیست؟!

فصل دوم: سایه‌های تاریک گذشته.

فصل سوم: رهایی در بند اسارت
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Z.A.D.I

khakestarr

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
17/8/25
ارسالی‌ها
3
پسندها
7
امتیازها
0
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
فصل اول: همراز کیست؟!



پارت اول:

خون از دستم چکه می‌کرد و رد باریک قرمزی روی زمین به جا می‌گذاشت. دستم را پشت شلوارم پنهان کردم، اما نگاه نافذ و سیاه او بی‌رحم‌تر از همیشه به من دوخته شده بود.

به سمتم قدم برداشت و من‌ تا خواستم‌ قدمی به عقب بردارم به تخت برخورد کردم، لعنتی فرستادم، داخل اتاق من بودیم و‌ جایی برای فرار از خشم سرهات وجود نداشت؛ با زمزمه‌ای پر از غضب گفت:

- تو چی کار کردی؟

نمی‌دانستم چه پاسخی باید بدهم، آیا باید از رئیسی که برایش نقشه کشیده بودم می‌گفتم؟ یا از زخمی که حالا با هر ضربان قلبم، بیشتر باز می‌شد؟

به چشم‌هایش خیره ماندم؛ می‌دانستم نگران شده بود که،‌ مبادا اتفاقی برای من بی‌افتد، و با دیدن دستم که زخمی‌ هم شده بود، بی‌گمان اعصاب نداشته‌اش را خُرد کرده...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Z.A.D.I

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 5)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا