متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

اطلاعیه اعلام موارد مشکل دار در رمان ها

  • نویسنده موضوع REZA_M
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 133
  • بازدیدها 6,599
  • کاربران تگ شده هیچ

A.TAVAKOLI❁

کاربر خبره
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,948
پسندها
94,536
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
  • #21
سلام در رابطه با اینکه نباید صحنه‌ی ت*جاوز توی رمان ذکر بشه... یه سوال؟
اگه فقط اشاره‌ی کوچک و غیر مستقیمی بشه فقط برای روند رمان مشکلی داره؟
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : A.TAVAKOLI❁

Hani.Nt

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,049
پسندها
14,005
امتیازها
33,373
مدال‌ها
18
  • #22
سلام در رابطه با اینکه نباید صحنه‌ی ت*جاوز توی رمان ذکر بشه... یه سوال؟
اگه فقط اشاره‌ی کوچک و غیر مستقیمی بشه فقط برای روند رمان مشکلی داره؟
سلام بستگی داره اون اشاره کوچک به چه صورت باشه.
اگر موردی هست در این مورد اینجا بذارید تا بگیم.
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Hani.Nt

A.TAVAKOLI❁

کاربر خبره
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,948
پسندها
94,536
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
  • #23
باشه ممنون
 
امضا : A.TAVAKOLI❁

A.TAVAKOLI❁

کاربر خبره
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,948
پسندها
94,536
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
  • #24
سلام بستگی داره اون اشاره کوچک به چه صورت باشه.
اگر موردی هست در این مورد اینجا بذارید تا بگیم.
مثلا این مورد:

روحش، جسمش و در آخر قلبش دریده دریده شد در آن شب. شیشه‌ی عمرش در اسرع شکستن بود.
...
چشمان بی رمقش را گشود. تن رنجورش را روی تخت کمی بالا کشید. چشمش به علی افتاد که در خواب عمیقی فرو رفته و ملحفه از تن برهنه‌اش کنار رفته بود. چشم چرخاند و با دیدن تن عریانش مبهوت لب زد:
- تو با من چیکار کردی علی؟ برای بار دوم مثل بلای آسمونی به سرم نازل شدی.
به سختی از روی تخت بلند شد. دردی عجیل سراسر تنش را فرا گرفته بود.
لباس‌هایش را برداشت و به سمت حمام اتاق پدر و مادرش رفت.
احساس می‌کرد حیوانی تنش را دریده است. در جای جای بدنش رد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : A.TAVAKOLI❁

Faezeh.H

نویسنده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,392
پسندها
19,541
امتیازها
42,073
مدال‌ها
21
  • #25
آیا درج مکالمه‌های رمان، به این صورت درسته یا نه:
زهرا: حالم اصلا خوب نیست.
من: چرا مگه قرص‌ها اثر نکردن؟
سامان: ولش کن بابا!
من: وا شاید واقعا حالش بده!
 
امضا : Faezeh.H

..TaraɲΘm..

کاربر حرفه‌ای
سطح
21
 
ارسالی‌ها
759
پسندها
11,580
امتیازها
38,673
مدال‌ها
22
سن
22
  • #26
آیا درج مکالمه‌های رمان، به این صورت درسته یا نه:
زهرا: حالم اصلا خوب نیست.
من: چرا مگه قرص‌ها اثر نکردن؟
سامان: ولش کن بابا!
من: وا شاید واقعا حالش بده!
شرمنده من جواب می‌دم!
باید به این صورت بنویسید:
زهرا: حالم اصلا خوب نیست.
- چرا مگه قرص‌ها اثر نکردن؟
سامان: ولش کن بابا!
- وا شاید واقعا حالش بده!

به جای "من" از خط تیره استفاده کنید. :)
البته این تاپیک مناسب این سؤال نبود، می‌تونید از تاپیک "
از ویراستاران...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ..TaraɲΘm..

Faezeh.H

نویسنده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,392
پسندها
19,541
امتیازها
42,073
مدال‌ها
21
  • #27
شرمنده من جواب می‌دم!
باید به این صورت بنویسید:
زهرا: حالم اصلا خوب نیست.
- چرا مگه قرص‌ها اثر نکردن؟
سامان: ولش کن بابا!
- وا شاید واقعا حالش بده!

به جای "من" از خط تیره استفاده کنید. :)
البته این تاپیک مناسب این سؤال نبود، می‌تونید از تاپیک "
از ویراستاران بپرسید!" استفاده کنید.
ممنونم بابت پاسخگویی
یه سوال دیگه هم دارم
بعد از پایان رمان‌ها خیلی‌ها نظر می‌زارن برای نویسنده که رمان خوب...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Faezeh.H

..TaraɲΘm..

کاربر حرفه‌ای
سطح
21
 
ارسالی‌ها
759
پسندها
11,580
امتیازها
38,673
مدال‌ها
22
سن
22
  • #28
ممنونم بابت پاسخگویی
یه سوال دیگه هم دارم
بعد از پایان رمان‌ها خیلی‌ها نظر می‌زارن برای نویسنده که رمان خوب بود و فلان.
آیا اون نظرات باید پاک بشن یا مشکلی نداره که بمونه؟
خواهش گلم ^^
نه عزیزم بعد از اعلـام پایان در تاپیک رمانتون، تا جایی که من اطلـاع دارم و دیدم مشکلی نداره.
 
امضا : ..TaraɲΘm..

Faezeh.H

نویسنده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,392
پسندها
19,541
امتیازها
42,073
مدال‌ها
21
  • #29
امضا : Faezeh.H

Afsaneh.Norouzy

نویسنده افتخاری
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,270
پسندها
100,337
امتیازها
74,373
مدال‌ها
52
  • #30
سلام دوستان.
وقت همگی بخیر.
یک سوال داشتم.
بارها برای بنده چنین حالتی پیش اومده که تو مونولگ‌ها بخوام از تفکرات اون شخص حرف بزنم.
به عنوان مثال:
سینی چای را مقابلش گرفتم و همزمان به این فکر کردم "چرا باید نگاه این مرد انقدر گیرا و نفس‌گیر باشه؟"
این جمله رو باید چطور بنویسم؟
 
امضا : Afsaneh.Norouzy

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا