متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

اطلاعیه اعلام موارد مشکل دار در رمان ها

  • نویسنده موضوع REZA_M
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 133
  • بازدیدها 6,594
  • کاربران تگ شده هیچ

S@h@r

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
617
پسندها
7,283
امتیازها
21,973
مدال‌ها
18
  • #81
سلام خسته نباشید یک سوال داشتم
در رمان من شخصیت اصلی که یه دختر کوچک هس (نه سالشه) یک مرد رو که پدرش هست رو در آغوش میگیرع در حالتی که خودشون نمیدونن پدر و دختر هستن این فرضاااا مثلااااااا بره برا چاپ ایراد میگیرن آیا؟؟
 
آخرین ویرایش
امضا : S@h@r

Afsaneh.Norouzy

نویسنده افتخاری
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,270
پسندها
100,337
امتیازها
74,373
مدال‌ها
52
  • #82
سلام خسته نباشید یک سوال داشتم
در رمان من شخصیت اصلی که یه دختر کوچک هس (نه سالشه) یک مرد رو که پدرش هست رو در آغوش میگیرع در حالتی که خودشون نمیدونن پدر و دختر هستن این فرضاااا مثلااااااا بره برا چاپ ایراد میگیرن آیا؟؟
سلام عزیزم
نه
اگر واقعا پدر و دختر بوده باشند و در ادامه داستان مشخص بشه، مشکلی نداره.
و این که اغوش گرفتن یک مرد جاافتاده و یک دختر نه ساله نباید تعبیری از یک سوءبرداشت غلط پنداشته بشه.
 
امضا : Afsaneh.Norouzy

S@h@r

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
617
پسندها
7,283
امتیازها
21,973
مدال‌ها
18
  • #83
سلام عزیزم
نه
اگر واقعا پدر و دختر بوده باشند و در ادامه داستان مشخص بشه، مشکلی نداره.
و این که اغوش گرفتن یک مرد جاافتاده و یک دختر نه ساله نباید تعبیری از یک سوءبرداشت غلط پنداشته بشه.
متشکرم
 
امضا : S@h@r

Afsaneh.Norouzy

نویسنده افتخاری
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,270
پسندها
100,337
امتیازها
74,373
مدال‌ها
52
  • #84
امضا : Afsaneh.Norouzy

AYDA HOSSINY

کاربر فعال
سطح
33
 
ارسالی‌ها
751
پسندها
39,018
امتیازها
58,773
مدال‌ها
22
سن
20
  • #85
سلام، من تازه اینجا رو کشف کردم واقعا مفیده‌.
خب من توی رمانم یه مشکلی دارم. راجب پسریه که عاشق یک دختره و بعد متوجه میشه که اون دختر با پدرش عروسی کرده. گمونم محرم محسوب میشن اما خب بازم توی تمام طول رمان پسره عاشق دختره است و خب با پدرش توی یه خونه زندگی می کنن. می خواستم بدونم این اشکالی داره؟ یا مثلا این صحنه؟
نمی دانم چرا برخلاف فریاد هایی که می کشیدم او همچنان لبخند داشت اما وقتی چرخیدم تا از خانه خارج بشوم با شنیدن صدایی اشنا از حرکت ایستادم:
- عزیزم اتفاقی افتاده؟ صدای داد شنیدم.
نمی توانستم برگردم و ببینم که اینجا ایستاده است. قطعا توهم زده ام اما اختیار بدنم دیگر دست خودم نبود. وقتی دیدمش قلبم از تپش ایستاد. اصلا انگار دیگر در این دنیا نبودم. اوهم با دیدن من خشکش زده بود ان هم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : AYDA HOSSINY

Afsaneh.Norouzy

نویسنده افتخاری
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,270
پسندها
100,337
امتیازها
74,373
مدال‌ها
52
  • #86
سلام، من تازه اینجا رو کشف کردم واقعا مفیده‌.
خب من توی رمانم یه مشکلی دارم. راجب پسریه که عاشق یک دختره و بعد متوجه میشه که اون دختر با پدرش عروسی کرده. گمونم محرم محسوب میشن اما خب بازم توی تمام طول رمان پسره عاشق دختره است و خب با پدرش توی یه خونه زندگی می کنن. می خواستم بدونم این اشکالی داره؟ یا مثلا این صحنه؟
نمی دانم چرا برخلاف فریاد هایی که می کشیدم او همچنان لبخند داشت اما وقتی چرخیدم تا از خانه خارج بشوم با شنیدن صدایی اشنا از حرکت ایستادم:
- عزیزم اتفاقی افتاده؟ صدای داد شنیدم.
نمی توانستم برگردم و ببینم که اینجا ایستاده است. قطعا توهم زده ام اما اختیار بدنم دیگر دست خودم نبود. وقتی دیدمش قلبم از تپش ایستاد. اصلا انگار دیگر در این...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Afsaneh.Norouzy

AYDA HOSSINY

کاربر فعال
سطح
33
 
ارسالی‌ها
751
پسندها
39,018
امتیازها
58,773
مدال‌ها
22
سن
20
  • #87
سلام بر شما
واضح اگر بخوایم بگیم چکیده حرف های شما میشه این:
طرف عاشق زن باباشه!
و این مسئله مشکل داره و نوشتنش طبق موازین و چارچوب های انجمن نیست.
حرفتون درسته ولی من چیکار کنم؟ نمی تونم واقعا حذفش کنم اصلا کل رمانم بهم می ریزه.
خب قبلا عاشق دختره بوده موقعی که زن باباش شده که عاشقش نشده که مشکل داشته باشه. عشقم خب هر کسی می دونه به این سادگیا از بین نمیره.
 
امضا : AYDA HOSSINY

Afsaneh.Norouzy

نویسنده افتخاری
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,270
پسندها
100,337
امتیازها
74,373
مدال‌ها
52
  • #88
حرفتون درسته ولی من چیکار کنم؟ نمی تونم واقعا حذفش کنم اصلا کل رمانم بهم می ریزه.
خب قبلا عاشق دختره بوده موقعی که زن باباش شده که عاشقش نشده که مشکل داشته باشه. عشقم خب هر کسی می دونه به این سادگیا از بین نمیره.
کاملا درسته
ولی ببین این مثل راه رفتن لب تیغ میمونه
قبلا اگر عاشقش بوده موردی نیست
و این عشق در حین این که خانم زنِ پدرشون هست ممنوعه محسوب میشه و شما حین نوشتن حتی نباید اشاره کنید به کشش های عاطفی بین این دو نفر.
در ذهن اگر چیزی هست موردی نیست در عمل نباید باشه که اگر باشه مورد داره
 
امضا : Afsaneh.Norouzy

AYDA HOSSINY

کاربر فعال
سطح
33
 
ارسالی‌ها
751
پسندها
39,018
امتیازها
58,773
مدال‌ها
22
سن
20
  • #89
کاملا درسته
ولی ببین این مثل راه رفتن ل**ب تیغ میمونه
قبلا اگر عاشقش بوده موردی نیست
و این عشق در حین این که خانم زنِ پدرشون هست ممنوعه محسوب میشه و شما حین نوشتن حتی نباید اشاره کنید به کشش های عاطفی بین این دو نفر.
در ذهن اگر چیزی هست موردی نیست در عمل نباید باشه که اگر باشه مورد داره
خب ببینین من درست متوجه شدم یا نه. اول بخش اینکه پسره از قبل عاشق دختره بوده موردی نداره.
دوم اینکه دختره خبر نداره پسره دوسش داشته پس قطعا عملی چیزی نیست و فقط توی ذهن پسره احساسات هست و میگین اینم مشکلی نداره درسته؟
 
امضا : AYDA HOSSINY

Afsaneh.Norouzy

نویسنده افتخاری
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,270
پسندها
100,337
امتیازها
74,373
مدال‌ها
52
  • #90
خب ببینین من درست متوجه شدم یا نه. اول بخش اینکه پسره از قبل عاشق دختره بوده موردی نداره.
دوم اینکه دختره خبر نداره پسره دوسش داشته پس قطعا عملی چیزی نیست و فقط توی ذهن پسره احساسات هست و میگین اینم مشکلی نداره درسته؟
آره درسته.
تا این حد موردی نداره
 
امضا : Afsaneh.Norouzy

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا