حرف مانده ها(کافه آرامش)

  • نویسنده موضوع mehrabi83
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 47
  • بازدیدها 1,758
  • کاربران تگ شده هیچ

Deniz78

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
20/8/18
ارسالی‌ها
622
پسندها
6,044
امتیازها
22,873
مدال‌ها
18
سطح
14
 
  • #41
خب بنویسم اینجا
مگ میخونه ؟نه
مگه میخونن؟هردوتاشون؟نه
مگ متوجه حالم میشن؟نه
مگ ...
ولی من مینویسم چون دلم هوامونو کرده
اره درست نوشتم دلم "هوامونو"کرده
هوای اون جمع سه نفرمون دنیز و النا و برنا
یادتونه اینارو؟وقتی واس اولین بار تصمیم گرفتم رمان بنویسم ؟شخصیت های شمارم گذاشتم توشون یکیتون شد برنا یکیتون شد النا یکی دیگمونم شد هما
ولی ...
وقتی جداشدیم دیگ نتونستم بنویسم
دفترم تو کمدم خاک میخوره
اخه خب نمیشه ک ادامه بدم مثلا برم تو اون دفتری ک کلی از محبت و عشق و رفاقت خواهرانه نوشتم چی بنویسم ؟بنویسم دوماهه از رفیقایی ک روز و شبم باهاشون میگذشت میگذره و خبری ازشون ندارم
یادتون اسم شخصیت من باران بود
اسم رمانمو چی رمان نصفه نیمم با خط بدم تو اون دفتر مشکی
رمان "قطره بارون"
برنا؟یادته واس...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Deniz78

ماهی قرمز؛

مدیر تالار شعرکده + شاعر انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ویرایش
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
8,968
پسندها
38,707
امتیازها
96,873
مدال‌ها
38
سطح
36
 
  • مدیر
  • #42
به خودم میگم : مــــــــــــن جون! خیلی دوستت دارم!
 
امضا : ماهی قرمز؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Melisa.fe

mehrabi83

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
27/11/17
ارسالی‌ها
1,198
پسندها
67,300
امتیازها
80,673
مدال‌ها
27
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #43
گاهی هم باید گفت:
گریه کن تا بعد از اشک هات دنیا بهت بخنده...
 
امضا : mehrabi83

آقای گودرزی

کاربر خبره
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
23/8/18
ارسالی‌ها
3,595
پسندها
47,902
امتیازها
80,673
مدال‌ها
27
سن
21
سطح
39
 
  • #44
بیشعوورمی
melisa.fe M_Queen_M
بیشعور تر از تو ندااارم:love_struck:
 
امضا : آقای گودرزی

Devil mistress

رفیق جدید انجمن
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/11/18
ارسالی‌ها
44
پسندها
1,988
امتیازها
16,413
سطح
0
 
  • محروم
  • #45
تنهایی خیلی بده
وقتایی که از تنهایی فقط تو گوشیت دنبال یه جایی یا یه کسه واسه حرف زدنی مهم نیس طرف دختره پسره
اصن ادم هس که تو داری باش حرف میزنی یا ن
اما بازم تنهایی هرچی رفیقتدمیاد میگه چته که لال مونی کرفتی اما دلت نمیاد حال اونم خراب کنی میریزی تو خودت..
 

melisa.fe

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
25/11/18
ارسالی‌ها
1,622
پسندها
23,150
امتیازها
44,573
مدال‌ها
25
سطح
29
 
  • #46
امضا : melisa.fe

Deniz78

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
20/8/18
ارسالی‌ها
622
پسندها
6,044
امتیازها
22,873
مدال‌ها
18
سطح
14
 
  • #47
خب بنویسم اینجا
مگ میخونه ؟نه
مگه میخونن؟هردوتاشون؟نه
مگ متوجه حالم میشن؟نه
مگ ...
ولی من مینویسم چون دلم هوامونو کرده
اره درست نوشتم دلم "هوامونو"کرده
هوای اون جمع سه نفرمون دنیز و النا و برنا
یادتونه اینارو؟وقتی واس اولین بار تصمیم گرفتم رمان بنویسم ؟شخصیت های شمارم گذاشتم توشون یکیتون شد برنا یکیتون شد النا یکی دیگمونم شد هما
ولی ...
وقتی جداشدیم دیگ نتونستم بنویسم
دفترم تو کمدم خاک میخوره
اخه خب نمیشه ک ادامه بدم مثلا برم تو اون دفتری ک کلی از محبت و عشق و رفاقت خواهرانه نوشتم چی بنویسم ؟بنویسم دوماهه از رفیقایی ک روز و شبم باهاشون میگذشت میگذره و خبری ازشون ندارم
یادتون اسم شخصیت من باران بود
اسم رمانمو چی رمان نصفه نیمم با خط بدم تو اون...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Deniz78

81fati

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
31/1/18
ارسالی‌ها
381
پسندها
12,666
امتیازها
50,673
مدال‌ها
1
سطح
2
 
  • #48
بحث جنبه یا زودرنجی نیست آدم فقط بعضی حرفارو انتظار نداره از بعضیا بشنوع ....⚡ ️
 
امضا : 81fati
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] mehrabi83
عقب
بالا