ی سوال..

  • نویسنده موضوع naosim
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 177
  • بازدیدها 7,541
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Nafas.Z4nilam

رفیق جدید انجمن
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
27
پسندها
1,581
امتیازها
14,213
سن
27
سطح
0
 
  • #61
من خودم اول راهنمایی که بودم چون راهمون دور بود، تو خوابگاه میموندیم. منم تازه در مورد جن و فرشته و روح اینا فهمیده بودم بچه هارو جمع کردم سه شنبه شب بود گفتم بیاید احضار روح بعد یه جا خونده بودم اگه وسیله های اصلیشو نداشتیم از چندتا چیز دیگه که گفته بود استفاده کنیم منم اونارو پیدا کردمو بالاخره شروع کریدم. دوستم شروع کرد حروف چینی همینکه اون وسیله رو گذاشت روی حروفا، تکون خورد وسیله هه هیشکی ندید فقط من دیدم تند ورداشتمش، بچه ها داد و قال انداختن که چرا ورداشتی دوباره دادم دست همون دوستم که اولین بار انداخته بود. دوباره وسیله داشت تکون میخورد که ورداشتم. رفتم همه چیزو جمع کردم انداختم آشغالی بچه هارم پراکنده کردم از همون شب هر سه شنبه یکی از بچه ها حالش بد میشد و گریه میکرد گریشم اصلا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Nafas.Z4nilam

naosim

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
4/9/18
ارسالی‌ها
161
پسندها
5,658
امتیازها
21,263
مدال‌ها
10
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #62

naosim

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
4/9/18
ارسالی‌ها
161
پسندها
5,658
امتیازها
21,263
مدال‌ها
10
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #63
من خودم اول راهنمایی که بودم چون راهمون دور بود، تو خوابگاه میموندیم. منم تازه در مورد جن و فرشته و روح اینا فهمیده بودم بچه هارو جمع کردم سه شنبه شب بود گفتم بیاید احضار روح بعد یه جا خونده بودم اگه وسیله های اصلیشو نداشتیم از چندتا چیز دیگه که گفته بود استفاده کنیم منم اونارو پیدا کردمو بالاخره شروع کریدم. دوستم شروع کرد حروف چینی همینکه اون وسیله رو گذاشت روی حروفا، تکون خورد وسیله هه هیشکی ندید فقط من دیدم تند ورداشتمش، بچه ها داد و قال انداختن که چرا ورداشتی دوباره دادم دست همون دوستم که اولین بار انداخته بود. دوباره وسیله داشت تکون میخورد که ورداشتم. رفتم همه چیزو جمع کردم انداختم آشغالی بچه هارم پراکنده کردم از همون شب هر سه شنبه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
15/7/18
ارسالی‌ها
407
پسندها
6,708
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #64
امضا : ^-^miss- fateme:)

ASaLi_Nh8ay

کاربر ویژه
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
18/7/18
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
16,969
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
22
سطح
7
 
  • #65
من که تا الان از جن ها خوبی دیدم که جونمو نجات دادن از خیلی اتفاق هایی که به قول مامانم اگه اتفاق افتاده بود من الان مرده بودم نه زنده..
فرض کن بین دوتا ماشین با سرعت بالا کفشت لیز بخوره و بین این دوتا ماشین قرار بگیری خیلی سخته اما یهو میبینی جونت نجات داده شده و زنده ای
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

Nafas.Z4nilam

رفیق جدید انجمن
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
27
پسندها
1,581
امتیازها
14,213
سن
27
سطح
0
 
  • #66
واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:worried::x_x:
قسم میخورم عین واقعیته، بعد مشکل اینجاست که گاهی وقتا یه چیز عجیب میبینم فقط ناش میکنم ببینم چه شکلیه با اینکه بدنم قفل نمیشه یا خیلی چیزای دیگه خودم وایمیستم نگاه میکنم.
 
امضا : Nafas.Z4nilam

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
15/7/18
ارسالی‌ها
407
پسندها
6,708
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #67
من خودم اول راهنمایی که بودم چون راهمون دور بود، تو خوابگاه میموندیم. منم تازه در مورد جن و فرشته و روح اینا فهمیده بودم بچه هارو جمع کردم سه شنبه شب بود گفتم بیاید احضار روح بعد یه جا خونده بودم اگه وسیله های اصلیشو نداشتیم از چندتا چیز دیگه که گفته بود استفاده کنیم منم اونارو پیدا کردمو بالاخره شروع کریدم. دوستم شروع کرد حروف چینی همینکه اون وسیله رو گذاشت روی حروفا، تکون خورد وسیله هه هیشکی ندید فقط من دیدم تند ورداشتمش، بچه ها داد و قال انداختن که چرا ورداشتی دوباره دادم دست همون دوستم که اولین بار انداخته بود. دوباره وسیله داشت تکون میخورد که ورداشتم. رفتم همه چیزو جمع کردم انداختم آشغالی بچه هارم پراکنده کردم از همون شب هر سه شنبه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ^-^miss- fateme:)

^-^miss- fateme:)

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
15/7/18
ارسالی‌ها
407
پسندها
6,708
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #68
قسم میخورم عین واقعیته، بعد مشکل اینجاست که گاهی وقتا یه چیز عجیب میبینم فقط ناش میکنم ببینم چه شکلیه با اینکه بدنم قفل نمیشه یا خیلی چیزای دیگه خودم وایمیستم نگاه میکنم.
خب چیزیت نمیکنه
 
امضا : ^-^miss- fateme:)

Nafas.Z4nilam

رفیق جدید انجمن
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
28/8/18
ارسالی‌ها
27
پسندها
1,581
امتیازها
14,213
سن
27
سطح
0
 
  • #69
واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:worried::x_x:
قسم میخورم عین واقعیته، بعد مشکل اینجاست که گاهی وقتا یه چیز عجیب میبینم فقط ناش میکنم ببینم چه شکلیه با اینکه بدنم قفل نمیشه یا خیلی چیزای دیگه خودم وایمیستم نگاه میکنم.
 
امضا : Nafas.Z4nilam

naosim

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
4/9/18
ارسالی‌ها
161
پسندها
5,658
امتیازها
21,263
مدال‌ها
10
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #70
قسم میخورم عین واقعیته، بعد مشکل اینجاست که گاهی وقتا یه چیز عجیب میبینم فقط ناش میکنم ببینم چه شکلیه با اینکه بدنم قفل نمیشه یا خیلی چیزای دیگه خودم وایمیستم نگاه میکنم.
خیلی سخته..اما من تاحالا تجربش نکردم..
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا