دنباله دار بزرگ ترین شیطنت دوران بچگیتون چی بوده ؟؟؟؟

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Ashk
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها پاسخ‌ها 25
  • بازدیدها بازدیدها 1,122
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

I'm.JãS❀

کاربر فعال
سطح
25
 
تاریخ ثبت‌نام
7/6/18
ارسالی‌ها
647
پسندها
15,295
امتیازها
39,073
مدال‌ها
22
سن
25
  • #11
چقدر اینجا بچه شر داریم !!
من فقط تو کتابخونه ها پلاس بودم:/
هنوزم تو کتابخونه ها ول میچرخم:/
 
امضا : I'm.JãS❀

Donald

کاربر انجمن
سطح
12
 
تاریخ ثبت‌نام
29/12/20
ارسالی‌ها
195
پسندها
5,946
امتیازها
21,263
مدال‌ها
11
  • #12
هرروز یواشکی ماشینه بابامو نیم متر جابه جا میکردم ............یه حالی میداد هیچ کسم نفهمید تا یه بار کوبوندمش به دیوار ،لامصب اونم خوب بود ......از همون موقع معتاده ماشین شدم
 
امضا : Donald

AZERAKHSH

نو ورود
سطح
1
 
تاریخ ثبت‌نام
1/8/20
ارسالی‌ها
21
پسندها
191
امتیازها
1,748
مدال‌ها
2
  • #13
من زنگ خونه مردم و بزنم رو بودم بقیشو نه:383:
 

(Luna)

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
21
 
تاریخ ثبت‌نام
29/12/20
ارسالی‌ها
2,666
پسندها
14,305
امتیازها
40,673
مدال‌ها
23
  • مدیر
  • #14
من یه بار خواستم زنگ بزنم در برم پام شکست
 
امضا : (Luna)

Aran

مدیر بازنشسته
سطح
20
 
تاریخ ثبت‌نام
3/10/19
ارسالی‌ها
1,426
پسندها
8,974
امتیازها
31,873
مدال‌ها
20
  • #16
هیچ کدوم
لول شیطونی های من از اینا بالاتر بود
تقریبا اینا برام سوسول بازی بود :mellowsmiley:
 
امضا : Aran

pardis.ne

نو ورود
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
16/8/20
ارسالی‌ها
0
پسندها
13
امتیازها
30
سن
19
  • #17
1 :610597-4b43c1280db8b759412631397f19aef4:
 

MehrnazParsa

کاربر فعال
سطح
10
 
تاریخ ثبت‌نام
20/8/20
ارسالی‌ها
419
پسندها
1,738
امتیازها
11,273
مدال‌ها
13
  • #18
من با هر پسری دوست می‌شدم اسم واقعیم رو نمی‌گفتم؛ هر پسری منو با یه اسم می‌شناخت:meparto:
 
امضا : MehrnazParsa

niiiki

نو ورود
سطح
0
 
تاریخ ثبت‌نام
8/1/21
ارسالی‌ها
0
پسندها
97
امتیازها
83
  • #19
شیطون نبودم زیاد
زبون دراز بودم
از ستون مادر بزرگم میرفتم بالا
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Sunlight

paaa

مدیر بازنشسته
سطح
16
 
تاریخ ثبت‌نام
7/11/20
ارسالی‌ها
469
پسندها
8,439
امتیازها
24,773
مدال‌ها
16
  • #20
شب ها قایمکی میرفتم کتاب ورمیداشتم و میخوندم
هر صبحش هم دعوا میشد ولی باز هم میکردم
 
  • Wow
واکنش‌ها[ی پسندها] Sunlight
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا