دوستانی که عاشق شدن....

[Nadiiia]

شعورش

 

[Amin..]

شاید دست تقدیر بود من به سرنوشت اینجورا هم اعتقاد ندارم چون به خدام اعتماد دارم که توی یه لحضه میتونه سرنوشتمو تغییر بده .من کسیم که به کلمه های عاشقانه و دوست دارم ها و از این چیزای لوس بازی متنفرم من عاشق غیرتم عاشق غیرت اون خیلی غیرتی بود خیلی بیش از حد اون با همه فرق داشت برای من ولی خب کاراش برای همه عجیب بود اون فقط تا اسم منو می شنید جواب پیامکو می داد اون شاید فرشته ای بود که شاید از دستش دادم

 

[مهدیه احمدی]

معنی عشق واقعی رو وقتی فهمیدم که دخترم خندید و دوتا دندوناش رو نشونم داد و برای اولیبار مامان صدام کرد

 

[Shabnam~d]

من عاشقم.
عاشق رنگ های مداد رنگی.
عاشق بوی رنگ روغن.
عاشق رقص زیبای اکرلیک روی بوم.
عاشق زدن قلمو آبرنگ به لیوان شیشه ای.
عاشق رنگی کردن روپوش سفید.
عاشق گوش دادن به موسیقی در هنگام نقاشی.
عاشق نگاه کردن به ماهی های اکواریوم چراغ دار کنار تختم.
عاشق زیر باران راه رفتن و هنگام دعا دست به آسمان بلند کردن.
عاشق خواندن کتاب و یک فنجان قهوه در عصر جمعه.
عاشق بافتن موهای بلندم.
عاشق حل کردن یک مسئله ی ریاضی.
عاشق لطافت گل ها و عمیق بو کشیدن آنها.
عاشق گرفتن دست یک نوزاد تازه متولد شده.
عاشق رکوع و سجود در مقابل خداوند.
آری... هنوز هم راه های زیادی برای عاشقی کردن وجود دارند. راه های زیادی وجود دارند که سعی میکنم با آنها عشق او را فراموش کنم.

 

[Ｎｉｃｏｔｉｎ]

من اصلا وقتی باهاش اشنا شدم به این که یه روز به جایی برسه که براش جون بدم فکر نمیکردم
به این که یه روز اگه یکم ابرو هاش رو به بالا باشه و چشماش قرمز کله اون روزه منو ابر تیره بگیره فک نمیکردم
اولش برام یه دوست خوب بود یه دوستی که تو اوج مشکلات زندیگم باهاش اشنا شدم یه دوستی که از وقتی اومد کله زندگی من رنگ امید پیدا کرد
یه دوستی که شاید بنظر میومد من دارم به اون اومید میدم ولی کاملا برعکس بود
کم کم بیشتر شد بیشتر شد رنگ بودن اون ینفر تو زندگیم بیشتر شد..شد بهترین دوستم بهترین هم صحبتم کسی که اگه 24 ساعته باهاش بودمو باهاش حرف میزدم ازش خسته نمیشدم
اون شد همچی شد همه کس شد یه دنیا برام شد کسی که احساس کردم اگه اون باشه به چیز دیگه ای احتیاج ندارم
به جایی رسید که خنده هاش شد خنده هام
گریه...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[فاطمه عبدالهی]

چشماش
حرفاش
صداش
صداش
صداش‌‌‌... ​

 

[((Elmira))]

خیلی بچه مثبت بود واینکه تپل خوشگل بود

 

[mohanna83]

عاشق اخلاقش که تو عین غرور و بداخلاقی سعی میکنه مهربون باشه
موهاش
خنده هاش
غیرت مردونش
عاشق همه چیزش

 

[^__^Negin^__^]

عاشق همه چیش
قلب مهربونش
لبخندش
چشماش
نگرانیاش
فداشم که

 

[OLD LOVER]

عاشق همه چیش
چشاش
موهاش
مهربونیش
غیرتش
لبخندش
اخلاق و رفتارش
فداش بشم من