متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

اشعار رهاشده کاربران مجموعه اشعار رسم دلدادگی| atiyeh کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع atiyeh
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 4
  • بازدیدها 562
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

atiyeh

مدیر بازنشسته
سطح
13
 
ارسالی‌ها
389
پسندها
2,951
امتیازها
14,573
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام : رسم دلدادگی
شاعر : عطیه اناری کاربر انجمن یک رمان


خاطر من درد دارد زین همه دیوانگی
زین همه بیچارگی و زین همه آوارگی

زین همه از تو سرودن زین همه آشفتگی
دل بریدن دل ندادن دل شکستن عاشقی

جان جانانم بیا امشب مرا رحمی بکن
امشبم زیبا کن و غم خوردنم را کم بکن

یک شبی با من بمان و سر کن اینجا تا سحر
با من دیوانه ی آشفته ی بی بال و پر

ای بلا گردان تو من باشم و تنهایی ام
تا فقط با من بمانی در شب و بیداری ام

گر بیایی گر نیایی من تورا عاشث شدم
پس بیا با من بمان ای یار من عاشق شدم

تا بیایم سوی تو تا من شوم هم سوی تو
تا شوی دل دار من من هم شوم دل دارتو

من شوم بیمار تو مجنون و خاطرخواه تو
تا شوی آرام من من هم شوم آرام تو

درد دارد این تمنای دلم ای یار من
درد دارد این ندیدن ها دلم ای یار...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : atiyeh

atiyeh

مدیر بازنشسته
سطح
13
 
ارسالی‌ها
389
پسندها
2,951
امتیازها
14,573
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #2
غم جانان...

دیریست که با دل غم جانانه نوشتم
با یاد تو هرشب سر پیمانه نشستم

شب تابه سحربی توبه سرشدغم دل را
ای خاک به عالم که من اینگونه سرشتم
 
امضا : atiyeh

atiyeh

مدیر بازنشسته
سطح
13
 
ارسالی‌ها
389
پسندها
2,951
امتیازها
14,573
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #3
جانان...

سپه سالاری این دل از آن توست میدانی؟
تمام جان من هر دم فدای توست میدانی؟

دلم ازآن که چون جانی به سان تو به خود دارد
همیشه هرکجا هرسو به نام توست میدانی؟
 
امضا : atiyeh

atiyeh

مدیر بازنشسته
سطح
13
 
ارسالی‌ها
389
پسندها
2,951
امتیازها
14,573
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #4
تو بگو...

دل من منطق عاشق شدنت را تو بگو
علت این همه دیوانه شدن را تو بگو
حاصل خرد شدن، درد کشیدن، مردن
این همه درد مضاعف شده ات را توبگو
سختی درد و غمت با من دیوانه بگو
مینشینم به کناری و ب گوشم تو بگو
شرح کن راز دلت را و خودت را بتکان
غصه و درد و غم و داغ دلت را تو بگو
شاید هم درک کنم علت عاشق شدنت
دل من منطق این قاعله را هم تو بگو.

(عطیه اناری)
 
امضا : atiyeh

atiyeh

مدیر بازنشسته
سطح
13
 
ارسالی‌ها
389
پسندها
2,951
امتیازها
14,573
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #5
یاری گزیدم...

در این دنیا و بازار مکافات
از این ها من همه یاری گزیدم
دلم درد و جهانم پر ز گریه
عجب کاری که من یاری گزیدم
سکوتم را به نسبت می توان گفت
دلم درد است از این،یاری گزیدم
ولی با این همه احوال حالا
منم سهم خودم یاری گزیدم
اگرچه سهم من زاری نبوده
قضای سرنوشت یاری گزیدم
 
امضا : atiyeh
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا