مردی خواست زن دوم دزدکی بگیرد.می ره صحبتهایش رو میکنه میگه روز جمعه میام برا عقد.زن اول میفهمه.مرد شب جمعه شامش رو میخوره و میگیره میخوابه .صبح پا میشه بهترین لباسش رو میپوشه.بهترین عطرش رو میزنه.خواست بره بیرون زنش بهش میگه کجا .میگه من میخوام برم نماز جمعه دیر میام .
زنش بهش میگه بیا بشین امروز دوشنبه است.من قرص خواب بهت دادم چهار روزه خوابیدی .اگه دوباره تکرار کنی.قرصی بهت میدم که وقتی پا شدی روز قیامته