طنز خَندِه خآنـه عَمو اَزرآعـــیل

[naosim]

تو نظرسنجی بالا شرکت کنید...

مهمترین عامل ریزش مو







فکر کردن به حرفاییه که باید تو دعوا میزدی و نزدی

 

[naosim]

تو نظر سنجی بالا شرکت کنید...

یه سلامی هم بکنیم به همه ی گناهکارای توی خوونه
خسته نباشید

 

[naosim]

تو نظر سنجی بالا شرکت کنید...

بابام پارسال شب یلدا میگفت: قرمزترین هندونه شهرو خریدم
بریدیم، دیدیم سفیده!
از اون به بعد تو خونه به رنگ سفید میگیم قرمز






مامان مجبورمون کرده

 

[آتابای]

تو نظر نجی بالا شرکت کنید...


تازه فهمیدم اون چیزی که دست میتی کمان بود چی بوده...

کارت بسیج فعال ژاپن بود :)

 

[آتابای]

دوتا خانم با هم ۱۵سال زندان بودن
حکم آزادی یکیشون اومد
موقعی که داشت وسایلاشو جمع میکرد رو به دوستش کرد و گفت:
اقدس حالا بقیشو اومدی بیرون برات تعریف میکنم...
/:

 

[naosim]

یه اتفاقی واس عمو ازراعیل افتاده..واسش دعا کنید...

یه روز یه نفر به زنش میگه:عزیزم..تو عین زنبور عسلی..هم زنی..هم عسلی..هم بوری...

جففرم از حرف طرف جوش گرفت رفت به زنش گفت:میدونی تو خیلی شبیه پنگوئنی...هم پهنی..هم گ.و.ه.ی هم عنی...

 

[naosim]

پای بابام ضربه خورده بود، مامان بزرگم

زردچوبه و تخم مرغ و کره حیوانی

و … گذاشته بود رو پاش رفته بودن پزشک

دکتره گفته بود

“سیب زمینی هم میذاشتین کوکو درست میکردین دیگه”

 

[naosim]

خوش به حالتون...

 

[naosim]

تو نظر سنجی بالا شرکت کنید...
ولی شهرستانای کوچیک خیلی جالبن, همه ی همو میشناسن

داشتم با پسر عمم تو شهر میرفتیم با خودرو, پلیس راهنمایی رانندگی اومد پشتمون با بلندگو گفت جعفر اونجا پارک نکن, پارک ممنوعه, آتیش بیفته به گندمای آقات

 

[naosim]

تنها باری که کسی من رو با یه چهره

معروف اشتباه گرفت، تو ۸ سالگیم بود

واسه نخستین بار رفتم تو کوچه، همه ی‌

بچه‌ها جیغ کشیدن سمندوووون و فرار
کردن



:frustrated::frustrated::frustrated: