دنباله دار ♠مـــــڪاݪمــــــہ♠

  • نویسنده موضوع Dani_pat
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 95
  • بازدیدها 3,460
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Lindaw

کاربر فعال
سطح
7
 
ارسالی‌ها
1,207
پسندها
8,153
امتیازها
31,973
مدال‌ها
8
  • #61
من: سلام
بابا:خوبي
من: بد نيستم
بابا:اهوم
من : فعلا
بابا:خدافظ
....
يعني بيشتر از اين نحرفيدم!!
 
امضا : Lindaw

Dani_pat

کاربر حرفه‌ای
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,743
پسندها
37,312
امتیازها
77,373
مدال‌ها
22
محل سکونت
Queer house
  • نویسنده موضوع
  • #62
-بابا خدايي بايد سال ديگه اين بسته هاي پرش رو بگيرم ببينم تو درسام پيشرفت ميكنم
بابا: پرش! كتابات رو بزار رو زمين از روشون پرش كن
من: :||||||||
بابا:;)
- -__-
 
امضا : Dani_pat

Dani_pat

کاربر حرفه‌ای
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,743
پسندها
37,312
امتیازها
77,373
مدال‌ها
22
محل سکونت
Queer house
  • نویسنده موضوع
  • #63
-بابا چيكار ميكني؟
+تو مسابقات دو ميداني شركت ميكنم
(حالا داشت غذا درست ميكرد)-__-
- منظورم اينه چي درست ميكني-__-
+خورشت بادمجون
قيافه من: =|
 
امضا : Dani_pat

Dani_pat

کاربر حرفه‌ای
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,743
پسندها
37,312
امتیازها
77,373
مدال‌ها
22
محل سکونت
Queer house
  • نویسنده موضوع
  • #64
بابا: بيا غذا
-نميخورم الان
بابا :خو ديگه چيزي نيس
مامان: چرا نون پنير خيار هست
بابا: اها راست ميگه
من: =| خو برا منم بزارين
ي ساعت بعد
نگاه من ب ماهيتابه ي خالي: @___@
مامان: چته :D
-هيچي-__-
 
امضا : Dani_pat

samira23

رو به پیشرفت
سطح
3
 
ارسالی‌ها
135
پسندها
1,286
امتیازها
8,063
مدال‌ها
2
  • #65
من:داداشی جونم کجایی؟
علی:باز چی شده؟
من:اااا داداش گلم من به این خوبی
علی:بگو چی میخوای؟
من:علی عشق من کو؟(برادر زاده ام!)
علی:با مامانش رفت بیرون.
من:پاشو گمشو برخونتون
 

DabriA

کاربر انجمن
سطح
19
 
ارسالی‌ها
297
پسندها
14,752
امتیازها
31,283
مدال‌ها
14
محل سکونت
ElDorado
  • #66
مامانم و راضی میکنم امرو نرم کلاس و امتحان ندم
نیم ساعت مونده ب شروع کلاس
مامانم گوشی و از کنار گوشش میاره پایین و با لبخند نگام میکنه
لیوان آب و نرسیده ب دهنم نگه میدارم و ب لبخند شیطون مامانم نگاه میکنم
مامان: بدو حاضر شو برو کلاس
یکم لیوان از دستم لیز میخوره و با چشم های گرد نگاهش میکنم
مامان: بدو دیرت میشه،امتحان هم داری
لیوان یکم دیه هم لیز میخوره و چشم هام میسوزه
من: چ..چی؟ خب حداقل صبح بگو ک منه خاک برسر یکم درس بخونم امید الکی نداشته باشم
مامان میخنده: لازم نیس بری فقط خواسم حالت و بگیرم ک بدونی همیشه همه چی باب میلت نیس
ب حرف زدنش با تلفن ادامه میده
سریع زیر لیوان و میگیرم ک نیوفته بشکنه
من در اون لحظه :|
خدا من و بکش تموم شه این بازی کثیف -_-
 
امضا : DabriA

KãrMãW

مدیر بازنشسته
سطح
8
 
ارسالی‌ها
1,313
پسندها
26,629
امتیازها
58,173
مدال‌ها
10
محل سکونت
○~¤
  • #67
مامان: مامان جونتون( مامانش) وقتی جوون بود کپی هایده بود( وقتی تلیزیون داره هایده رو نشون میده)
من: جوووون چه خوشگل
آجیم: ایول خوش به حال اقاجون
مامان: یکم پوکر نیگا میکنه :| سپس مانند ببری زخمی با دمپایی دنبالمان میکند×_
 
امضا : KãrMãW

فندق

کاربر انجمن
سطح
16
 
ارسالی‌ها
379
پسندها
8,221
امتیازها
28,673
مدال‌ها
16
محل سکونت
یه جایی همین نزدیکیا
  • #68
سلام شکلات خانم
علیک‌برو پاهات و بشور
مامان نمره ریاضیم..‌
خفه برو پاهات و بشور
مامان ناهار چی پختی
به تو چه برو پاهات‌ و بشور
.
.
.
این مکالمه همچنان ادامه دارد
 

I.YãSi

کاربر فعال
سطح
8
 
ارسالی‌ها
996
پسندها
32,571
امتیازها
63,073
مدال‌ها
11
محل سکونت
the MonaLisa's picture
  • #69
مکالمه‌ی منو یه بنده خدایی...

من: خیلی خسته شدم، صبر آدمم حدی داره! دیگه نمیکشم، خستم واقعا!
اون: خب خسته نباشی!
-_-
 
امضا : I.YãSi

Dani_pat

کاربر حرفه‌ای
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,743
پسندها
37,312
امتیازها
77,373
مدال‌ها
22
محل سکونت
Queer house
  • نویسنده موضوع
  • #70
-موسااااا حوصلم سر رفته-_-
-موسااا تو انلايني؟!!؛(
+ جانم كاري داشتي؟
-عه سلام^.^ كجايي
+فرودگاه دارم ميرم دبي
-دبي براچي@_@
+برا كارا پليسيم
-عه موفق باوشي برادر^.^

فك كنم ميرفتي دبي!اولين بار ك اومدم پيويت Aedan "Aedan"
 
امضا : Dani_pat
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا