درخواست تاپیک جامع درخواست رمان گرافی

[Ayeda Javid]

برگزیده - رمان محکوم به من | MAEE_A کاربر انجمن یک رمان

کد رمان: 1861 ناظر رمان: @sara.gh نام رمان: محکوم به من نام نویسنده: MAEE_A ژانر: اجتمآعی-عآشقانه-ترآژدی خلاصه: این داستان روایت‎گرِ زندگیِ دختری مزدیسنا*ست که با وجودِ مخالفت‎های خانواده‎اش، دینش را عوض می‎کند. داستان، از آن‎جا شروع می‎شود که ایدا[EEDA] به ایران بازمی‎گردد و به زادگاهش...

forum.1roman.ir

درود و خسته نبآشید
نآم ِ رمآن:محکوم به من
نآم ِ نویسنده:MAEE_A
ژآنر:اجتمآعی_عآشقآنه_ترآژدی
متن ِ تصویر:
ما همگی محکوم می‌شویم. شاید الان خوب باشیم، راضی باشیم، آرام باشیم. اما روزی، ساعتی، مکانی محکوم خواهیم‌شد. شاید به بهترین چیز و شاید هم به بدترین ِ آن.
من هم روزی محکوم شدم به "من"! من چه بودم؟ من که بودم؟ و چه شد که محکوم به من شدم؟
به راستی محکوم شدم به بدترین چیز؛ و آن هم "من" بود...!

میشه زودتر رسیدگی بشه؟ PARISA_R ​

Aisa Hami

 

[Ayeda Javid]

نام رمان: هوایی هوایت زمینی
به قلم: غزل نارویی
ژانر:عاشقانه-فانتزی، تراژدی
خلاصه: داستان در مورد دختری به نام عارفه است، او دختری آزاد و تشنه‌ی محبت است که مدت‌هاست رابطه خوبی با پدر و مادر خویش ندارد. یک معجزه در راه است، معجزه‌ای بسیار عجیب! این معجزه...

متن:
-چرا راحت نیستی؟
+بالاخره الان می‌دونم یکی هست که داره نگاهم می‌کنه، باید حواسم به کارهام باشه!
-مگه قبلی کسی نبود؟ پس خدا کجاست؟

Aisa Hami

 

[Bahar#j]

نام رمان: زندگی خنده دار1
نام نویسنده: بی ان جعفری
ژانر:طنز رمان نوجوان
خلاصه:درباره دختری بامزه به نام الا است که در طول زندگی اتفاق های جالب و خنده داری برایش اتفاق می افتد که دوستش حنا در دردسر ساختن هایش شریک است! این دو دختر وقتی برای خرید ادامس به مغازه میروند مغازه دار در انجا نیست و در انجا بسته است که انها رد پاهایی را میبینند و دنبال انها میروند و در سفری خنده دار و کمی هم ترسناک گم میشوند....
متن: دوست ها هیچ‌وقت رابطه ی دوستی شان را به خاطر آدامس به هم نمیزنند!

 

[مهدیه احمدی]

سلام برای رمانم عکس نوشته می‌خواستم.
رمان قانون عشق
نویسنده.مهدیه احمدی
نام رمان: قانون عشق
ژانر: عاشقانه درام
متنی که می‌خوام توی عکس باشه

پریما قبول کن پایان ما دوتا تلخه، ما باید بدون هم بمونیم این قانونی از قبل تعریف شدس.

 

[Ailar_D]

سلام برای رمانم عکس نوشته می خواستم
نام رمان: رستاخیز جنون
نام نویسنده: Ailar.D
ژانر: ترسناک، اجتماعی، تراژدی
خلاصه:
احمقانه بود و یا شایدم واقع بینانه!
در ورای آن عشق و تجمل، در ورای آن محبت و سِودای بی پایان، به حقیقتی پی بردم که مرگ در برابر آن پوچ و بی ارزش جلوه میکند. آن اتفاق احمقانه تو بودی و احمقانه تر از ان دوست داشتنت بود. اما حالا، من برگشته ام؛ تنها برای انتقام و دیگر هیچ!
متن:
جنون یه مرضِ و انتقام مورفینشه، یه مورفینِ خوب، یه چیزیِ که نشونت میده انتقام لذتی داره که تو بخشش نیست!

 

[Afsaneh.Norouzy]

با سلام.
درخواست عکس نوشته داشتم برای:
نام رمان: دَردْمآن
نام نویسنده: افسانه نوروزی
ژانر: اجتماعی، عاشقانه، درام
خلاصه:
"دَردْمآن " زندگی گلساهایی را روایت می‌کند که عاشق می‌شوند. به خاطر عشقشان دست به کارهای بزرگی می‌زنند حتی گاهی پشت پا می‌زنند به زندگی خوشی که در گذشته داشتند. حُرمت‌شکنی می‌کنند و می‌شوند آه مادری، می‌شوند بغضی در گلوی یک پدر."انتخاب اشتباه" شاید بازی عجیبی باشد که گلسا ندانسته شروعش می‌کند. بازی‎‌ پر دردی که تبعاتش زندگی جدیدی را برایش رقم می‌زند!
متن:
میان این همه درد بی‌درمان، تو برایم اما آن دردی که خود، درمانی. جانم... تو دَردْمآن منی

لینک رمان...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[MEHR.AFAQ]

نام : معاوضه مهتاب و خون
نام نویسنده: مهسا اربابی
ژانر: تخیلی تراژدی عاشقانه
متن:
با دشمنانت صمیمی باش خواسته هایشان و عواطفشان را بدان؛ قلب و مغز دشمنانت را هدف قرار بده بعد خنجر را از هر دو طرف فرو کن تا نتواند سرپا بایستد.
لینک

برگزیده - رمان معاوضه مهتاب‌ و‌خون | mahsaaa کاربر انجمن یک رمان

"بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ" کد رمان:1944 ناظر رمان: افسانه نوروزی نام رمان: معاوضه مهتاب و خون نام نویسنده: مهسا اربابی ژانر رمان: تخیلی، عاشقانه، درام خلاصه رمان: این‌جا همه چیز درحالِ مبادله شدن است. دو حزب که دنیا دنیا با یک‌دیگر فرق دارند و کدورتی که بین‌شان حاکم است، آن‌ها را بی‌نهایت از...

forum.1roman.ir

H Hani.Nt

 

[Aisa Hami]

نام رمان: زندگی خنده دار1
نام نویسنده: بی ان جعفری
ژانر:طنز رمان نوجوان
خلاصه:درباره دختری بامزه به نام الا است که در طول زندگی اتفاق های جالب و خنده داری برایش اتفاق می افتد که دوستش حنا در دردسر ساختن هایش شریک است! این دو دختر وقتی برای خرید ادامس به مغازه میروند مغازه دار در انجا نیست و در انجا بسته است که انها رد پاهایی را میبینند و دنبال انها میروند و در سفری خنده دار و کمی هم ترسناک گم میشوند....
متن: دوست ها هیچ‌وقت رابطه ی دوستی شان را به خاطر آدامس به هم نمیزنند!

Aisa Hami

 

[Aisa Hami]

سلام برای رمانم عکس نوشته می‌خواستم.
رمان قانون عشق
نویسنده.مهدیه احمدی
نام رمان: قانون عشق
ژانر: عاشقانه درام
متنی که می‌خوام توی عکس باشه

پریما قبول کن پایان ما دوتا تلخه، ما باید بدون هم بمونیم این قانونی از قبل تعریف شدس.

kimiya.a

 

[Aisa Hami]

سلام برای رمانم عکس نوشته می خواستم
نام رمان: رستاخیز جنون
نام نویسنده: Ailar.D
ژانر: ترسناک، اجتماعی، تراژدی
خلاصه:
احمقانه بود و یا شایدم واقع بینانه!
در ورای آن عشق و تجمل، در ورای آن محبت و سِودای بی پایان، به حقیقتی پی بردم که مرگ در برابر آن پوچ و بی ارزش جلوه میکند. آن اتفاق احمقانه تو بودی و احمقانه تر از ان دوست داشتنت بود. اما حالا، من برگشته ام؛ تنها برای انتقام و دیگر هیچ!
متن:
جنون یه مرضِ و انتقام مورفینشه، یه مورفینِ خوب، یه چیزیِ که نشونت میده انتقام لذتی داره که تو بخشش نیست!

kimiya.a