نقد و بررسی نقد رمان رُبوخه | mila.f كاربر انجمن یک رمان

[زهرازارا.فرزین]

بنام افریننده ام

نام رمان : رُبوخه
نام نویسنده : ز.فرزین(میلا فرزین)
ژانر:اجتماعی،عاشقانه
خلاصه: زلال سیاوش زاده...بدلایلی وارد کارگاه دوختی می شه که مادرش در اونجا مشغول به کار،هویدا سخاوت،صاحب کارگاه،کسی که پروین رو مانند مادر خودش دوست داره،ولی هویدا فقط شخصیِ که مادر زلال و مانند مادر خودش قبول داره!؟زلال چی؟واقعا زلال؟!

"بر اساس واقعیت"
در حال تایپ - رمان رُبوخه | mila.fکاربر انجمن یک رمان

 

[F.Śin]

با عرض سلام خدمت نویسنده ی عزیز ، ورود شما به تاپیک نقد که نشانی از نقد پذیری و علاقه مندی شما به پیشرفت قلمتان است را تبریک می گوییم .
لطفا قبل از شروع فعالیت در تاپیک نقد ، قوانین بخش را مطالعه فرمایید .

*قوانین نقد*

توجه فرمایید که این چنین پیام ها اسپم محسوب میشوند و لازم است در صورت مشاهده ، پیام مربوطه را به
کادر مدیریت بخش نقد ، گزارش دهید ...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Fati.D]

سلام
منتقد خوبی نیستم واین اولین رمان هستش که می خوام نقدش کنم اگه اشکالی دیدید به بزرگی خودتون ببخشید
اسم جالبی داره از نظر من
جلد رمان به خوبی انتخاب شده
خلاصه ی رمان خوبه
توصیفاتت فوق العاده هستش
از علائم نگارشی به خوبی استفاده کردی فقط می ونمی رو با نیم فاصله جدا کن
ویه چیز دیگه تو بخشی که زلال و هویدا به دیدار پروین رفتن اونا تو کارگاه بودن که نوشته رو اونجا متوقف می کنی وبعد اون دوتا دو خونه با پروین صحبت می کنن بهتره اونجا از *** استفاده کنی چون باعث گیجی خواننده میشه

 

[زهرازارا.فرزین]

سلام
منتقد خوبی نیستم واین اولین رمان هستش که می خوام نقدش کنم اگه اشکالی دیدید به بزرگی خودتون ببخشید
اسم جالبی داره از نظر من
جلد رمان به خوبی انتخاب شده
خلاصه ی رمان خوبه
توصیفاتت فوق العاده هستش
از علائم نگارشی به خوبی استفاده کردی فقط می ونمی رو با نیم فاصله جدا کن
ویه چیز دیگه تو بخشی که زلال و هویدا به دیدار پروین رفتن اونا تو کارگاه بودن که نوشته رو اونجا متوقف می کنی وبعد اون دوتا دو خونه با پروین صحبت می کنن بهتره اونجا از *** استفاده کنی چون باعث گیجی خواننده میشه

خیلی ممنون بخاطر نقدتون دوست عزیز
حتما با توجه به نقدتون ویرایش می کنم:)

 

[سالخورده و گربه اش]

بنده منتقد نیستم اما امیددارم نقد در کنار کارسازی اش موجب کدورت نشود.
...
نام رمان: [ربوخه] در فارسی به معنای خوشی و خوش آیندی است. شاید مقصود نویسنده از خوشایندی اتفاق هایی که برای شخصیت اصلی داستان می افتد است مانند ماجرای دل باختگی اش..درکل در انتخاب اسمی که کوتاه و جالب و مطابقت با زانر ها داشته باشد موفق بودید.
ژانر: اجتماعی عاشقانه] ژانر اجتماعی در موضوعات خانواده ای که در زندگی شخصی مشکلاتی دادرند پدری که بیمار به اعتیاد است و درد و زخم های این مادر و دختر ژانر را می رساند.
و عاشقانه های داستان که از طرف هویدا تا اینجا ابراز شده کاملا مشهود است...انتخاب ژانر مناسب است اما پیشنهاد به اضافه کردن تراژدی می شود.
خلاصه: راستش نویسنده با گذاشتن علامت سجاوندی اضافه خواندن متن و فهم آن را...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[زهرازارا.فرزین]

مچکر از نقدتون دوست عزیز
با توجه به نقدتون ویرایش می شه:)
_____________
غلط املایی: ندیدم اما درهنگام تایپ دقت کنید. بسیار از جاها کلمه "مامان" "مامای" نوشته شده.
کلمه ماما کلمه ای که زلال نسبت به پروین از کودکی استفاده می کرده.
غلط املایی نیست چون خودم پیگیر بودم در اصل یک کلمه برای نشان دادن شخصیت رمان
درباره توصیف ظاهر شخصیتها و البته مکان حتما ویرایش می شه:)

 

[Farzaneh.Rezvani]

نویسنده‌ی عزیز به دلیل رفتن رمان به متروکه و برای جلوگیری از ارسال اسپم، این تاپیک قفل می‌شود؛ در صورت ادامه‌ یافتن رمان به مدیران برای باز کردن تاپیک نقدتان اطلاع بدهید.

مدیریت تالار نقد