متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متون و دلنوشته‌ها سرزمین قلب یخی

  • نویسنده موضوع ¦[☆ Atrin ☆]¦›
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2,507
  • بازدیدها 26,900
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #1,291
ڪارےنڪن ڪہ عذاب
بڪشہ
وجدانتومیگم
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #1,292
تو میتونی هرطور دلت میخواد راجبم فکر کنی


منم میشینم به اینکه چقدر درگیر منی میخندم
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #1,293
با عاشقانه هایم

ارتشِ سرخی خواهم ساخت

برای هجوم به قلبِ تو...

من با منطقت هیچ کاری ندارم

تو را اسیر نمیخواهم

مجنون میخواهمت!!!
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #1,294
▫️تو تقصیری ندارے،
من زیادےعاشقت هستم

همین باعث شده با
هر نگاهے زود مے لنگم!

همان بهتر ڪہ از
هذیان نوشتن دست بردارم

بہ مرگِ شاعرِ چشمت
قسم... بدجور دلتنگم
‌‌‎
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #1,295
«بی اجازه دوستت دارم»


چشم ازتو
اشک ازمن

دل ازتو
درد ازمن

قلب ازتو
تپش از من

نفس ازتو
مرگ اگر باشد انهم ازمن

میان هرنفسی که میکشم ،همهمه ای است
که ازهمه پنهان..
ازتو چه پنهان..
میان هرنفسی که میکشم توهستی..
که میکشم تورا،که میکشی مرا...

دوست داشتن تو ؛ بی اجازه زیباست
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #1,296
جان دلم...
سال ها به انتظارت نشستم! آمدی اما...
آمدی اما دلم دیگر قبولت نداشت. تو همانی نبودی که دوستت داشتم. تغییر کرده بودی!
می دانی؟ سال های قبل تمام حس های دخترانه ام را خرج مردانگی هایت کردم. اما تو رفتی!
زمانی برگشتی که تمام حس هایم به تحلیل رفته بودند. شرمنده ی رویت شدم زمانی که دست خالی برگشتی!
سال های انتظار

╭─┅═ঊঈঊঈ═┅─╮
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #1,297
می دانی جانم!؟
من همان موقع ها هم بی استعداد بودم.
وگرنه قلبم را با به جای کاسه در سینی نذری مادر بزرگم نمی گذاشتم و تقدیم تو نمی کردم که تو آن را بشکنی!

╭─┅═ঊঈঊঈ═┅─╮

╰─┅═ঊঈঊঈ═┅─
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #1,298
اگر نیوتن سیاه چاله ی نگاهت را می دید، تازه معنای واقعی جاذبه را درک می کرد.



╰─┅═ঊঈঊঈ═┅─
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #1,299
‍ وقتی فهمیدند برای هر زخمی این چنین می گریم....
برای خرد کردنم خنجری از جنس پولادین برداشتن تا جراحتم عمیق تر شود.

╭─┅═ঊঈঊঈ═┅─

╰─┅═ঊঈঊঈ═┅─
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #1,300
ای قلم بنویس…
از وجودت، از درونت ،
تو را در حین سادگی دوست دارم،
صادقانه می نویسی، از وجود آدم ها،
از عشق آدم ها،
از خنده و گریه ی آدم ها،
تو تنها قلم نیستی،
تو بی نظیرترین نویسنده ای هستی که می شناسم.



╰─┅═ঊঈঊঈ═┅─
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا