متون و دلنوشته‌ها سرزمین قلب یخی

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

من مانده‌ام
در هياهوى ثانيه‌هاى بى ساعت
دلتنگيم را قدم مى‌زنم
روى ردپاى" تو"
در هواى" تو"
كه چه بى انتها
و طولانی‌ست جاده ای که تو در آن نباشی‍♂

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

‌
سینه‌ای سوخته
در حسرت یک عشق محال
نگهی گمشده در پرده رویایی دور
پیکری ملتهب از خواهش سوزان وصال
چه ره آورد سفر دارم ؟!
ای مایه عمر...

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

آدم ها...
به همان سرعت که آمده اند میروند.
تنهایي ات را محکم بچسب!
اینجا کسی
به زانوهای در آغوش کشیده ات
حسادت نمیکند

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

‌
روزی که می رفت...
آنقدر اسمش را فریاد زدم
که هر روز در گوشم می پیچد،
حالا خوب می فهمم
تنها صداست که می ماند
نه عشق

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

حسود صدایم میزنند!
اما من به مال مردم کاری ندارم…!
حسادتم فقط نسبت به چیزیست
که قبلا برای من بوده
حال برای دیگری

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

هر چقدر فکر میکنم به این نتیجه میرسم که مقصر خودم بودم...
ما هم سطح و اندازه ی هم بودیم
اشتباه از من بود که با محبت های بی شمارم خشت خشت نهادم بر سطح توقعاتش...
بار ها خودم را کوچک کردم، او را بزرگ
اینقدر بزرگ که دیگر خودش را هم سطح و اندازه ی من نمی دید، در آسمان ها سیر می کرد که من از چشمش افتادم...
دیوار توقع اش اینقدر بلند شده بود که من برایش کوتاه ترین دیوار شدم...

تمامم را خرجش کردم، تمامم را فروخت به دیگری...
اشتباه از من بود... خودم چمدان بهانه هایش را پر کردم،
و راه رفتن را یادش دادم...
از حق نگذریم او هم خوب خواند فاتحه ی مرا...
اره اشتباه از من بود...

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

دلخور می شویم ...
و حتی یکبار به زبان نمی‌آوریم....
تغییر می‌کنیم،
کم می‌خندیم،
کوتاه حرف می‌زنیم،
بی توجهی می‌کنیم....
نمی‌دانند این کوتاه گفتن ها
و اخم کردن ها
نتیجه‌ی همان نگفتن هاست!
در نتیجه سرد می‌شوند،
ترکمان می‌کنند،
فکر می‌کنند دوستشان نداریم...
ما می‌مانیم و یک عالمه دلخوری و غم...
ما می‌مانیم و دنیایی از سوال و تعجب
ما می مانیم ...
و احساساتی که
به مرز دیوانگی رسیده...

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

تو اول بگو!
تو آدمِ "دوستت دارم" گفتن باش،
نه آدمِ "منم همينطور"
مسئوليت دارد
شجاعت ميخواهد
اما تهِ تهش دلت نميسوزد كه به زبان نياوردى...

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

خانه‌ای که آجر، آجرهایش؛
اشک‌های متراکم،
بغض‌های متراکم،
و پنجرە‌ای که رو به
ابرهای متراکم و عقیم،
باز یا بسته شد تفاوتی ندارد!
به دار می‌آویزم قالی را،
که در هر نخِ آن،
نخ‌نما شدن قلبم را،
ریش ریش شدە است؛
و هربار نقشه‌اش،
بر هم می‌خورد در نقشه‌ی
مردی که هیچ گاە،
من بومیِ پایتخش نبودە‌ام...

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

عاشقم کردی وحالا در کنارم نیستی
بی قرارم کردی اما بی قرارم نیستی

ب کجا بگردم دراین دنیا بیابم تورا
تورا ک میدانم درهیچ گوشه ای از دنیا نیستی