شعرکده ** غمکده **

  • نویسنده موضوع .ARMIN
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2,704
  • بازدیدها 19,244
  • کاربران تگ شده هیچ

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,886
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #251
از غم خبری نبود اگر عشق نبود
دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود

بی رنگ تر از نقطه ی موهومی بود
این دایره‌ ی کبود اگر عشق نبود

از آینه‌ها غبار خاموشی را
عکس چه کسی زدود اگر عشق نبود

در سینه‌ی هر سنگ دلی در تپش است
از این همه دل چه سود اگر عشق نبود؟

بی عشق دلم جز گرهی کور چه بود
دل چشم نمی گشود اگر عشق نبود

از دست تو در این همه سرگردانی
تکلیف دلم چه بود اگر عشق نبود؟
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,886
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #252
بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوی

می‌خواند دوش درس مقامات معنوی

یعنی بیا که آتش موسی نمود گل

تا از درخت نکته توحید بشنوی

مرغان باغ قافیه سنجند و بذله گوی

تا خواجه می خورد به غزل‌های پهلوی

جمشید جز حکایت جام از جهان نبرد

زنهار دل مبند بر اسباب دنیوی

این قصه عجب شنو از بخت واژگون

ما را بکشت یار به انفاس عیسوی

خوش وقت بوریا و گدایی و خواب امن

کاین عیش نیست درخور اورنگ خسروی

چشمت به غمزه خانه مردم خراب کرد

مخموریت مباد که خوش م**س.ت می‌روی

دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر

کای نور چشم من به جز از کشته ندروی

ساقی مگر وظیفه حافظ زیاده داد

کاشفته گشت طره دستار مولوی
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,886
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #253
ای روی خوب تو سبب زندگانی‌ ام
یک روزه وصل تو طرب جاودانی‌ ام

جز با جمال تو نبود شادمانی‌ ام
جز با وصال تو نبود کامرانی‌ ام

بی‌ یاد روی خوب تو ار یک نفس زنم
محسوب نیست آن نفس از زندگانی‌ ام

دردی نهانی‌است مرا از فراق تو
ای شادی تو آفت درد نهانی‌ ام
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,886
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #254
آمدم تا م**س.ت و مدهوشت کنم اما نشد /
عاشقانه تکیه بر دوشت کنم اما نشد
آمدم تا از سر دلتنگی ام گریه تلخی در آغوشت کنم اما نشد
نازنینم یاد تو هرگز نرفت از خاطرم سعی کردم فراموشت کنم اما نشد . . .
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,886
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #255
روزهای خوب باهم بودنمان گذشت
دلم تنگ است برای آن لحظه های شیرین با هم بودنمان !
دلم برای گرفتن آن دستان مهربانت ، بوسه بر روی گونه زیبایت تنگ شده است…
کاش دوباره آن روزهای شیرین عاشقی مان تکرار می شد ،
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,886
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #256
دیرگاهیست که تنها شده ام
قصه غربت صحرا شده ام

وسعت درد فقط سهم من است
باز هم قسمت غم ها شده ام

دگر آئینه ز من با خبر است
که اسیر شب یلدا شده ام

من که بی تاب شقایق بودم
همدم سردی یخ ها شده ام

کاش چشمان مرا خاک کنید
تا نبینم که چه تنها شده ام
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,886
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #257
حالا که چمدانم را

این همه سنگین و بی کلید بسته‌ام

تازه می‌پرسی کجا؟ از چه سبب؟


یعنی تو داستان دلبستگی‌های مرا

به همین چیزهای معمولی ندانسته ای؟


لااقل یک بفرمایید ساده، یک سکوت
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,886
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #258
حالا که چمدانم را

این همه سنگین و بی کلید بسته‌ام

تازه می‌پرسی کجا؟ از چه سبب؟


یعنی تو داستان دلبستگی‌های مرا

به همین چیزهای معمولی ندانسته ای؟


لااقل یک بفرمایید ساده، یک سکوت
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,886
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #259
من خانه را تاریک می‌کنم و هر چه پنجره است با پرده‌ای

سیاه می‌پوشانم


از چراغ‌ها بیزارم و از ستارگان و مروارید

و شهر پر از چراغ است


و من

بارها تور نگاهم را به افق های دور انداختم و هیچ صید نشد

نه ستاره ای و نه مروارید
 
امضا : .ARMIN

.ARMIN

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
13/5/19
ارسالی‌ها
11,805
پسندها
5,886
امتیازها
60,919
مدال‌ها
23
سطح
18
 
  • نویسنده موضوع
  • #260
22 تمام


ای بی‌خبر بکوش که صاحب خبر شوی

تا راهرو نباشی کی راهبر شوی

در مکتب حقایق پیش ادیب عشق

هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی

دست از مس وجود چو مردان ره بشوی

تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی

خواب و خورت ز مرتبه خویش دور کرد

آن گه رسی به خویش که بی خواب و خور شوی

گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد

بالله کز آفتاب فلک خوبتر شوی

یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر

کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی

از پای تا سرت همه نور خدا شود

در راه ذوالجلال چو بی پا و سر شوی

وجه خدا اگر شودت منظر نظر

زین پس شکی نماند که صاحب نظر شوی

بنیاد هستی تو چو زیر و زبر شود

در دل مدار هیچ که زیر و زبر شوی

گر در سرت هوای وصال است حافظا

باید که خاک درگه اهل هنر شوی
 
امضا : .ARMIN
عقب
بالا