مباحث متفرقه معرفی رمان های به نام .

  • نویسنده موضوع ¦[☆ Atrin ☆]¦›
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 98
  • بازدیدها 5,856
  • کاربران تگ شده هیچ

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • نویسنده موضوع
  • #81
  • یادداشتهای شیطان
9-5-770x480.jpg


یادداشتهای شیطان

رمان یادداشتهای شیطان اثر ناتمام لیانید آندری‌یِف است که در بهار ۱۹۱۸ نوشتن آن را شروع کرد اما هرگز نتوانست آن را به اتمام برساند، چون در ۱۲ سپتامبر ۱۹۱۹ درگذشت. کتاب هم دو سال بعد منتشر شد.
تصویر جلد کتاب اثر توطئه از جیمز انسور، اثری سوررئالیسم است که صورت‌های مسخ شده و به ظاهر شادی را که واقعیت چهره آن‌ها پوشانده شده است نمایش می‌دهد. اثری که به زیبایی برای جلد این کتاب انتخاب شده است.
حمیدرضا آتش‌برآب – مترجم کتاب – در یادداشتی که برای کتاب نوشته است توضیحات و تحلیل خوبی از رمان ارائه می‌کند که قسمت‌هایی از آن را در اینجا ذکر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • نویسنده موضوع
  • #82
از متن کتاب یادداشتهای شیطان

درباره یادداشتهای شیطان
شاید در تصمیم‌گیری برای خواندن این کتاب در ابتدا دچار شک و تردید شوید. با خود فکر کنید که کتاب هرچه باشد ناتمام است، پایان ندارد، بالاخره در جایی از داستان نویسنده، خواننده را به حال خود رها می‌کند و… اما باید اشاره کنیم که با وجود ناتمام بودن کتاب، نویسنده اثر خود را به جایی رسانده است که نبود صفحات بعدی تاثیر عظیمی بر کل داستان نداشته باشد. در واقع مفاهیم و تنه‌ اصلی داستان بیان شده است. در انتها خواننده فقط در حسرت این است که ای کاش نویسنده کتاب را تمام می‌کرد.
در مورد انتهاب کتاب یادداشتهای شیطان باید اشاره کنم که در میان یک بحث و گفت‌وگوی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • نویسنده موضوع
  • #83
%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%AA%DB%8C%D8%A8%D9%88-770x480.jpg


خانواده تیبو

خانواده تیبو که نگارش و انتشار آن از سال ۱۹۲۰ تا سال ۱۹۴۰ طول کشید اثر برجسته روژه مارتن دوگار، نویسنده فرانسوی است. او توانست در سال ۱۹۳۷ برنده جایزه نوبل ادبیات شود و موسسه نوبل به خاطر قدرت و صداقت هنری و همچنین کشمکش‌های انسانی که در رمان خانواده تیبو به خوبی نشان داده، این جایزه را به مارتن دوگار اهدا کرده است.
مارتن دوگار که خود را پیرو راه تالستوی می‌داند در هنگام گرفتن جایزه نوبل سخنرانی مهمی انجام می‌دهد که بخشی از آن چنین است:

رمان‌نویس واقعی کسی است که می‌خواهد همواره در شناخت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • نویسنده موضوع
  • #84
خانواده تیبو

درباره رمان خانواده تیبو
خانواده تیبو بی‌نظیر است و به احتمال بسیار زیاد پس از مطالعه، آن را در لیست سه کتاب برتری که خوانده‌اید قرار خواهید داد. رمانی که زندگی را به شکل کلی پیش روی شما به نمایش می‌گذارد و تقریبا هر احساسی را که لازم باشد در شما زنده می‌کند. رمانی که به جرات می‌توان گفت هرگز فراموش نخواهید کرد.
این رمان به موضوعات مختلفی از جمله دین و مذهب، سیاست، فلسفه زندگی، انقلاب و جنگ اشاره می‌کند و در قالب یک داستان منسجم شما در خود غرق می‌کند. تمام موضوعات کتاب به خوبی بیان شده است و خواننده صرفا با یک رمان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • نویسنده موضوع
  • #85
رمان خانواده تیبو


جملاتی از کتاب خانواده تیبو
من هرچه بیشتر احساساتم را بررسی می‌کنم بیشتر می‌فهمم که انسان حیوانی وحشی است و فقط عشق می‌تواند او را تعالی دهد. (رمان خانواده تیبو – جلد اول – صفحه ۵۴)
کاش که دلم خشک نشود! می‌ترسم که زندگی دل و احساساتم را سرد و سخت کند. دارم پیر می‌شوم. دیگر، مفاهیم والای «خدا» و «روح» و «عشق» مانند گذشته در سینه‌ام نمی‌تپند و گاهی شک فرساینده‌ای درونم را می‌خورد. افسوس! چرا به جای استدلال کردن نمی‌توانیم با همه نیروی روح...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • نویسنده موضوع
  • #86
  • کتاب طاعون
%D8%B7%D8%A7%D8%B9%D9%88%D9%86-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%88-770x480.jpg

کتاب طاعون

کتاب طاعون اثر آلبر کامو در سال ۱۹۴۷ به چاپ رسید. کامو درباره این کتاب در نامه‌ای به رولان بارت می‌نویسد: «در مقایسه با رمان بیگانه، طاعون بی گفتگو گذاری است از سرکشی انفرادی به جهان اجتماعی، اجتماعی که باید در مبارزه‌هایش شرکت کرد. اگر از بیگانه تا طاعون راهی در راستای تحول باشد، این تحول در جهان همبستگی و مشارکت است.»
طاعون روایتگر جامعه‌ای است که طاعون‌زده می‌شود. شهر آرام و ساکتی که به ناگاه مورد هجوم موش‌های ناقل بیماری طاعون قرار می‌گیرد و رفته رفته این سیاهی روی تمام شهر سایه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] Violet-B

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • نویسنده موضوع
  • #87
همینطور در بخش دیگری به اهمیت مساله‌ی شناخت طاعون اشاره می‌شود:
آنچه ضرورت داشت شناختن صریح آن چیزی بود که باید شناخت. به دور ریختن سایه‌های بیهوده و اتخاذ تدابیر بود. آنگاه طاعون متوقف می‌شد، زیرا مردم تصوری از طاعون نداشتند یا تصور نادرست داشتند. (کتاب طاعون – صفحه ۷۴)
اما نتیجه این مواجهه چه باید باشد؟ تسلیم؟ پذیرش؟ انکار؟
در میان این همه، دکتر ریو «عصیان» را انتخاب می‌کند. او پزشکی است که مرگ را در چشم هزاران نفر دیده ولی هیچ وقت آن را نپذیرفته است. او بیشتر از هر کس دیگری با مرگ آشنا و مانوس شده، ولی بیشتر از هرکسی به جنگ با این واقعیتِ انکار ناپذیر برمی‌خیزد. و با مرگ مبارزه می‌کند.
دکتر ریو در بخشی از کتاب می‌گوید:
بعد لازم شد مردنِ انسان‌ها را ببینم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] Violet-B

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • نویسنده موضوع
  • #88
کتاب طاعون اثر کامو

جملاتی از متن کتاب طاعون

راه ساده برای آشنایی با یک شهر این است که انسان بداند مردم آن چگونه کار می‌کنند، چگونه عشق می‌ورزند و چگونه می‌میرند. (کتاب طاعون – صفحه ۳۸)
در اران نیز مانند جاهای دیگر، بر اثر فقدان وقت و تفکر، انسان ناگزیر است ندانسته دوست بدارد. (کتاب طاعون – صفحه ۳۹)
روزنامه‌ها که در ماجرای موش‌ها آن همه پرگویی کرده بودند، دیگر حرفی نمی‌زدند. زیرا موش‌ها در کوچه می‌میرند اما انسان‌ها درون خانه‌ها. و روزنامه‌ها فقط با کوچه کار دارند. (کتاب طاعون – صفحه ۶۹)
برای همه مردم همینطور است: با...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] Violet-B

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • نویسنده موضوع
  • #89
  • کتاب شغل پدر
%D8%B4%D8%BA%D9%84-%D9%BE%D8%AF%D8%B1-770x480.jpg

کتاب شغل پدر

کتاب شغل پدر با داستانى خیره‌کننده و اعجاب‌آور خودش خواننده را میخکوب مى‌کند. این رمان قابلیت این را دارد که شما را در جایتان برای ساعت‌ها نگاه دارد و نفس را در سینه تان حبس کند. تجربه خواندنِ کتاب شغل پدر مثل فشار دادن آرامِ پونزى توى دستتان است! همینقدر دردناک، همینقدر آگاهانه.
تلفیق هنرمندانه درد و آگاهى، معجونى از ترسى هشیارانه به مخاطب عرضه کرده که توانِ زمین گذاشتن کتاب را از او مى‌گیرد.
منتقدان و روزنامه‌نگاران، درباره کتاب شغل پدر بسیار نوشته‌اند که در اینجا به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

شغل پدر داستانی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • نویسنده موضوع
  • #90
کتاب شغل پدر


جملاتی از متن کتاب شغل پدر
ازدواج به این سن امکان نداشت، حتى در امریکا. امیدوار بودم که دست آخر حرفم را باور نکند، بزند زیرخنده، انگشتش را به شقیقه‌اش بزند که یعنى کله‌ام خراب شده، کتکم بزند، پشتش را به من کند. اما او اصلا فکر نمى‌کرد. هر چیزى را دربست از من مى‌پذیرفت. شاهزاده قرار بود با شاهزاده خانم ازدواج کند. راهى براى عقب نشینى نداشتم. با خود گفتم اى کاش بمیرم.
زندان براى یک شورشى یعنى سه تا دیوار بیشتر.
همیشه از خودم میپرسیدم چه چیز ناجورى در زندگى‌مان وجود دارد؟ هیچکس به خانه‌مان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›
عقب
بالا