راست کوهل(متیو مک کانهی) : میدونید الان نظرم در مورد دخترم چیه ؟ میدونید اون از چی گذشت ؟ گاهی وقتا خدا رو شکر میکنم. دکترها گفتن دخترم اصلاً درد نکشید . مستقیم رفت توی کما، و بعد یه جایی در اون تاریکی ، به تاریکیِ دیگه ای فرو رفت. یه نوع تاریکیه عمیق تر . به نظرتون این روشِ معرکه ای برای مردن نیست ؟!
راستین کول : گمونم وجدان انسان , یه قدم اشتباه در راه تکامل انسان بود,تمایل به خودآگاهی پیدا کردیم. طبیعت جنبه ای رو پدید آورد تاجنبه دیگه ای از خودش رو از بین ببره. ما موجوداتی هستیم که طبق قانون طبیعت اصلإ نباید وجود داشته باشیم!
مگی : یه بار داشتم درمورد والدین بالغ و فهمیده حرف میزدم. من یه حرفی درمورد بخشش زدم و "راست" گفت: چیزی به اسم بخشش وجود نداره . آدما حافظه شون ضعیفه و زود فراموش میکنن
در ابدیت جایی که زمان وجود نداره هیچ چیزی رشد نمیکنه، هیچ چیزی به وجود نمیاد هیچ چیزی تغییر نمیکنه... پس مرگ زمان رو به وجود آورد تا چیزا رو بزرگ کنه تا اون بتونه بکشتشون... و شما متولد میشین اما درست در همون زندگی که همیشه داخلش متولد میشین وقتی نمی تونین زندگی هاتون رو به یاد بیارین نمی تونین اونا رو تغییر بدین و این سرنوشت هولناک و نهان همه زندگی هاست شما در دام کابوس هایی گرفتار شدین که شما رو بیدار نگه می داره
راست ( متیو مک کانهی ) : باید امضاش کنی روزنامه ها بدجوری پاچه تو می گیرن و زندان هم برای اونایی که به بچه ها آزار می رسونن خیلی سخته . اگه فرصتش برات پیش اومد ، باید خودت رو بکشی .
یک روز ممکنه این دلیل رو پیدا کنی تا از خودت بپرسی حد دردی که میتونی تجربه کنی چقدره و متوجه میشی که اصلا حدی وجود نداره.درد پایان ناپذیره.تنها افراد هستن که پایان پذیرن.
مارتی: یا جز اون دسته آدما هستین که میدونین که این سالهایی که داخلش هستین خوبه یا جز اون دسته هستید که منتظر سالهای خوب میشین تا اینکه بلاخره سرطان میگیرین و میفهمین که سالهای خوب قبلا گذشتن