متفرقه [ فرهنگ لَق ]

[I'm.JãS❀]

- مثل اینکه اول ایتالیاییا فهمیدن گوجه چه کاربردي داره. غذاهاي ایتالیایي رو بدون گوجه تصور کن؛ مثلا پیتزا و پاستا!

- تو پاستا که رب مي‌ریزن.

[من و داداشم]​

 

[I'm.JãS❀]

- بیسکوییتِ کِرْمِ دارویانا

[من درحال خوندن تبلیغ بیسکوییت کِرِم دارِ ویانا]​

 

[I'm.JãS❀]

-اون دختری که رفته بود استادیوم، حکم حبس براش بریده بودن...
- خب...
- مُرد!
- همون بهتر که مرد... دختر با صورت سوخته می‌خواد زنده بمونه چیکار؟

[دورهمی مثلا دوستانه]
:|||​

 

[I'm.JãS❀]

- خاله، مامان من رو ندیدی؟
- چیه، شیر میخوای؟
- :||

[دختر خطاب به دوست مادرش]​

 

[I'm.JãS❀]

- وضعیت تأهل؟

-به خدا اگه قبولم کنید، با اولین حقوق میرم خاستگاریش.

[آخرین تلاش‌هاي دوستم براي پذیرفته شدن توي مصاحبه ورودی]
نظرسنجي بالا یادتون نره. ^^​

 

[I'm.JãS❀]

- واي، شما خیلي بچه‌هاي تمیز و مرتبي هستین. همیشه دمپایي‌هاتون رو جفت مي‌ذارین؛ مثل بقیه بچه‌ها نیستین.

[سرپرست خوابگاه در حال لگد کردن دمپاییامون]​

 

[I'm.JãS❀]

- چرا انقدر جمعیت دانشگاه زیاد شده و جا نیست؟!

- چون ما فقط ورودی داریم؛ خروجی نداریم ماشالله.

[من و دوستم | سلف دانشگاه]​

 

[I'm.JãS❀]

- شوته شوته؛ اصلاً نمي‌فهمه! کی این رو راه مي‌ده مدرسه؟ تو چرا اینجوري هستي؟! تو رو چرا مدرسه سالما نوشتن؟


[یك چشمه از سخنان معلم دیني، خطاب به یکی از پسرها که کمي معلولیت ذهنی داره.]
...
پ‌ن: ما هیچ، ما نگاه... ​

 

[I'm.JãS❀]

- چرا اون شب من رو ديدي تو مهمونی، به روي خودت نياوردي؟

جوری كه من اون شب مي‌ديدم:

​

 

[I'm.JãS❀]

- خانم کاش یه‌کم کنار بایستین؛ این دوتا طفلی خیلی به در چسبیدن.

- طفلی ماییم که مجبوریم با اینا همسفر بشیم.

[من و یه خانومی داخل مترو، درباره‌ی دوتا بچه آدامس فروش]​