متفرقه [ فرهنگ لَق ]

[✿ƒáⱸƶⱸⱨ_Ƿ ✿]

+ببخشید آقا میشه نونی که رو میخ دیوار هست اگر کسی نمیخواد من بخرمش دیرم شده

-نه نمیشه بقیه صف ایستادن



(نانوایی سنگکی،نون آویزون شده کنجدی و کسی نمیخره چون گرونتره
نکشیمون مدعی حقوق بشر،انقد منصف نبودیم وقتی هم میخوایم باشیم خرابکاری میکنیم)

 

[✿ƒáⱸƶⱸⱨ_Ƿ ✿]

+خانه بازی جشن هالوین برگزار میکنه،دخترت بیار با هم بریم.

-نه ممنون من نمیپسندم این جشنا رو

+وااا،پس فردا بچه بزرگ میشه یه هالوین ندیده جلو دوستاش کوچیک میشه خب

(من و مامان دوست مهدکودک دخترم)

 

[✿ƒáⱸƶⱸⱨ_Ƿ ✿]

+عزیزم لطفا تو خونه سیگار نکش

-تو تراس سرده،سرمامیخورم


( جناب همسر که فکر سلامتی خودشه)

 

[✿ƒáⱸƶⱸⱨ_Ƿ ✿]

+شما که ماشالا هزارماشالا دانشجوی دبیرستان نیستین دانشجوی دانشگاهین




(استاد مبانی نفت وقتی بچه ها تایم استراحت حرف میزنن)

 

[✿ƒáⱸƶⱸⱨ_Ƿ ✿]

-چرا اسپیلیتِ قسمت خانما رو روشن نمیکنین؟
+حقشونه,ببین دخترا چقدر بی حجاب و بی حیان,حرمت نمازخونه رو هم نگه نمیدارن درازمیکشن.



(بحث من و معاون دانشگاه سرِ اینکه اسپیلیت قسمت اقایون روشن میکنن اما همیشه برای خانما خاموشه)

 

[✿ƒáⱸƶⱸⱨ_Ƿ ✿]

-حیف شد یه سال از همکلاسیات عقب موندی

+ نه من‌ یه سال جهشی خوندم

- باشه ولی عقب مونده ای دیگه

(پدربزرگم خطاب به من وقتی میفهمه میخوام پشت کنکور بمونم)

 

[✿ƒáⱸƶⱸⱨ_Ƿ ✿]

+ اون دختره مانتو آبیه رو میبینی؟

- اونا دوتان جفتشونم مانتو آبی دارن کدومش؟

+ کناریش

-

 

[✿ƒáⱸƶⱸⱨ_Ƿ ✿]

-دارم میرم بیرون

+عه کجا نصف شبی ساعت شیشع دیگه تاریکه
اصلا چه معنی داره دختر این ساعت بره بیرون

-پس چرا میزاری الان داداش بره؟

+چون اون پسره


(مکالمه من و مامانم وقتی ساعت ۶ میخوام برم بیرون و همون موقه داداش "9"سالمم میخواد بره )

 

[✿ƒáⱸƶⱸⱨ_Ƿ ✿]

-میشه لطفا کمکم کنی این سوالو حل کنم؟

+نه. این سوالا نمره داره ، من کمکت نمیکنم/:



(مکالمه من و همکلاسی بیشعور دانشگاه ‌....وقتی فقط ازش یک سوال کوچیک پرسیدم)

 

[✿ƒáⱸƶⱸⱨ_Ƿ ✿]

+ تو ذرت مکزیکی دوست داری؟

- نصفشو

(دوستم و من وقتی احساس میکنم منظورمو رسوندم که زود دلمو میزنه)