متون و دلنوشته‌ها کَمْی‍ چآشْنی‍ طَنْز بٍه آن اِضآفِه‍ کُنیْد

[HOORI]

13. ‏‏‏‏‏‏‏وضعیت جوریه که یک وکیل که گرفتی برای دفاع از حقوقت یک وکیل دیگه هم باید بگیری وکیل اولی سرت کلاه نزاره بعد هم نذر بکنی که دومی با اولی تبانی نکنند...

 

[HOORI]

14. ‏کاش یه بابا پنجعلی جیبی داشتم تا هر وقت یکی میخواست نصیحتم بکنه می خوابوند دهنش

 

[HOORI]

15. ‏‏‏‏‏‏‏من همیشه به دخترا میگفتم میشه یه دقیقه وقتتون رو بگیرم؟ میگفتن نه مزاحم نشو.یه بار دختره گفت بله بفرمایید، بقیشو بلد نبودم گفتم برو مزاحم نشو!

 

[HOORI]

16. ‏‏‏‏‏‏به مامانم گفتم واسه روز مادر چی بخرم برات؟ گفت یه کیف پول و یه گردنبند. فکر میکردم بگه تو آدم باش من هیچی ازت نمیخوام، حالا چیکار کنم؟! :((

 

[HOORI]

17. ‏گویا قراره ایران برای آماده سازی جام جهانی, با تیم سیرالئون بازی کنه. من تا الان فکر میکردم سیرالیون یه مدل سیرترشیه!!

 

[HOORI]

‏برنامه های من واسه عید

 

[HOORI]

21. ‏من و بابام تصمیم گرفتیم عید امسال تو ظرف آجیل خونه مون تله موش کار بذاریم که وقتی مهمونی خواست از غفلت مون سؤاستفاده کنه یا به خیال خودش زرنگ بازی دربیاره یه مشت از آجیل برداره درجا به سزای اعمالش برسه!

 

[HOORI]

22. ‏‏‏ ‏‏یه بار به دوس دخترم گفتم جالبه که هیتلر هنوزم بین خیلیا محبوبه. گفت محبوبه کیه؟بای! /:

 

[HOORI]

25. ‏‏‏‏من 2 جفت جوراب واسه عیدخریدم. دیگه تکمیل شدم. فقط میمونه کفش و شلوار و پیراهن و یه کت که به نظرم خیلی تو ظاهر مهم نیست...!

 

[HOORI]

خدابیامرز پسرعموم همیشه کتونی با کتوشلوار میپوشید، اینقد مسخرش کردیم ک اخر یه پیت نفت ریخت خودشو آتیش زد