كار جهان بر این مدار است كه گویی تمام آدمیان، چشم بر رفتار هر یك از افراد دوخته اند و روش خود را طبق رفتار همین یك نفر تنظیم می كنند.
هنگامی که امید می میرد، هنگامی که می بینی کمترین امکان امیدوار بودن را از دست داده ای، فضای خالی را با رؤیا، اندیشه های کوچکِ بچگانه و داستانها پر می کنی تا بتوانی به زندگی ادامه بدهی.
برای زنده ماندن، باید خودت را از درون بكُشی؛ از این رو بیشتر آدمها همه چیز را رها كرده اند، چون می دانند كه هر اندازه هم تلاش كنند، سرانجام می بازند و زمانی كه به این نقطه رسیدی، هر گونه مبارزه ای بیهوده است
آدم باید به این امر خو بگیرد كه به كمترین ها خرسند باشد. هرچه كمتر بخواهی، با چیزهای كمتری خشنود می شوی و هر اندازه نیازهایت را كم كنی، امور زندگی ات بهتر خواهد شد.
***
هنگامی كه امید می میرد، هنگامی كه می بینی كمترین امكان امیدوار بودن را از دست داده ای، فضای خالی را با رؤیا، اندیشه های كوچكِ بچگانه و داستانها پر می كنی تا بتوانی به زندگی ادامه بدهی