شعرکده جویباری از احساسات .

  • نویسنده موضوع ¦[☆ Atrin ☆]¦›
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 761
  • بازدیدها 10,594
  • کاربران تگ شده هیچ

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #281
پاییز می‌رسد که مرا مبتلا کند

با رنگ‌های تازه مرا آشنا کند


پاییز می‌رسد که همانند سال پیش

خود را دوباره در دل قالیچه جا کند


او می‌رسد که از پس نه ماه انتظار

راز درخت باغچه را برملا کند


او قول داده است که امسال از سفر

اندوه‌های تازه بیارد، خدا کند


او می‌رسد که باز هم عاشق کند مرا

او قول داده است به قولش وفا کند


پاییز عاشق است، وَ راهی نمانده است

جز اینکه روز و شب بنشیند دعا کند


شاید اثر کند، وَ خداوندِ فصل ها

یک فصل را بخاطر او جا به جا کند


تقویم خواست از تو بگیرد بهار را

تقدیر خواست راه شما را جدا کند


خش خش ... ، صدای پای خزان است، یک نفر

در را به روی حضرت پاییز وا کند..
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #282
عشق بر شانه ي هم چيدن چندين سنگ است
گاه مي ماند و ناگاه بهم مي ريزد
آنچه را عقل به يك عمر به دست آورده است
دل به يك لحظه ي كوتاه ،بهم مي ريزد...
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #283
چه خونها از پرم باید بریزم
از آن چشم ترم باید بریزم
دلم وقتی هوایت کرده باشد
چه خاکی بر سرم باید بریزم؟
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #284
به تن شولای زرکوبی بمیرم
در اوج شادی وخوبی بمیرم
چه حالی می دهد جنگل تو باشی
کنار کلبه ای چوبی بمیرم
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #285
. من در پي ردّ تو كجا و تو كجايي‌
دنبال تودستم نرسيده‌ست به جايي‌
اي «بوده‌» كه مثل تو نبوده‌ست‌، نگوهست‌
اي «رفته‌» كه در قلب مني گر چه نيايي‌
اين عشق زميني‌ست كه آغاز صعود است‌
پابند «هوس‌» نيستم اي عشق «هوايي‌»
قدر تني از پيرهني فاصله داريم‌
واي از تو چه سخت است همين قدر جدايي‌
اي قطب كشاننده‌ي پرجاذبه‌، ديگر
وقت است دل آهني‌ام را بربايي‌*
گفتي و نديدي و شنيدي و نديدم‌
دشنام و جفايي و دعايي و وفايي‌
يك عالمه راه آمده‌ام با تو و يك بار
بد نيست تو هم با من اگر راه بيايي
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #286
با اشک شوق و خاک زمین گل درست کرد
ورزیده ات نموده و خوش/گل درست کرد

در چشم تو برای خودش چای تازه ریخت
از باقی گل ات شکر و هل درست کرد

قدری خدا به طعم لبت فکر کرد و بعد
معجونی از ش*ر..اب و هلاهل درست کرد

خنجر کشید و زخم ظریفی به یادگار
بر چهره ات به دقت کامل درست کرد

ای وای از آن زمان که دهان باز می کند
زخمی که از تو نقل محافل درست کرد

با خنجری که روی نگاهت بجا گذاشت
از یک فرشته مثل تو قاتل درست کرد

با شعر خواست نام تو را جاودان کند
یک مشت مرد عاطل و باطل درست کرد

جایی که در خور تو بداند زمین نداشت
در سینه های اهل زمین دل درست کرد

ابلیس عاشق تو شد آدم بهانه بود
عشق تو بود اینهمه مشکل درست کرد
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #287
حاصلی از هنر عشق ِ تو جز حرمان نیست

آه از این درد که جز مرگ ِ من اش درمان نیست


این همه رنج کشیدیم و نمی دانستیم

که بلاهای وصال ِ تو کم از هجران نیست


آنچنان سوخته این خاک ِ بلا کش که دگر

انتظار ِ مددی از کرم ِ باران نیست


به وفای تو طمع بستم و عمر از کف رفت

آن خطا را به حقیقت کم از این تاوان نیست


این چه تیغ است که در هر رگ ِ من زخمی از اوست

گر بگویم که تو در خون ِ منی ، بهتان نیست


رنج ِ دیرینه ی انسان به مداوا نرسید

علت آن است که بیمار و طبیب انسان نیست


صبر بر داغ ِ دل ِ سوخته باید چون شمع

لایق ِ صحبت ِ بزم ِ تو شدن آسان نیست


تب و تاب ِ غم ِ عشق ات ، دل ِ دریا طلبد

هر تــُنـُـک حوصله را طاقت ِ این توفان نیست


سایه صد عمر در این قصه به سر رفت و هنوز
ماجرای من و معشوق...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #288
▫️دیگر اے دنیا بہ نامم
قرعـہ اے را وا نڪن


امتحان پس داده اے
را دلخوش فردا نڪن


آسمان وقتي نمیبارد
بــہ بخت شوره مـن


بینصیبے را برایم
مصلحت معنا نڪن✌️


‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #289
جز برای دیدنت دیده مباد

روشنایی دیدهٔ بینای من

جان و دل کردم فدای مهر تو

خاک پایت باد سر تا پای من
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • #290
چه کنم با دل خود ؛ با تو بمانم یا نه..؟

با صدای غزلم از تو بخوانم یا نه..؟

در نبود تو اگر ؛ شخص غریبی آمد...

من به امید تو از خویش برانم یا نه...؟

یک معما شدی از بس که عجیبی ؛ تو بگو

چه کنم با دل خود ؛ با تو بمانم یا نه...؟؟
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›
عقب
بالا