شعرکده جویباری از احساسات .

  • نویسنده موضوع ¦[☆ Atrin ☆]¦›
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 761
  • بازدیدها 9,711
  • کاربران تگ شده هیچ

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • نویسنده موضوع
  • #321
در دلــم عــڪــس رخ ڪــیــســت ؛ چــرا یــادم نــیــســتــ؟؟؟؟

ایــن همــه دلــهره ازچــیــســت ؛ چــرا یــادم نــیــســتــ؟؟؟؟

خــانــه ی دلــبــر مــن دورتــر از فــڪــر مــن اســتــ....

یــا در ایــن بــادیــه مــی زیــســت ؛ چــرا یــادم نــیــســتــ؟؟؟؟

ســنــگ زد ڪــودڪــی از زاویــه ی نــادانــیــ....

تــا بــه ڪــی پــنــجــره بــگــریــســت ؛ چــرا یــادم نــیــســتــ؟

دلــم ازجــنــس شــقــایــق ، دلــم از جــنــس هنــر....

پــاک شــد نــام مــن از لــیــســت چــرا یــادم نــیــســتــ؟؟؟؟

مــن ڪــه در مــدرســه ی عــشــق نــخــوانــدم درســیــ....

چــه ڪــســی داده بــه مــن بــیــســت ؛ چــرایــادم نــیــســتــ؟؟؟؟

یــاد مــن هســت ، ولــی گــاه فــرامــوش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • نویسنده موضوع
  • #322
‌‌‌‌‌‌‌‌
مـے رسد روزے ڪه بـے
من لحظه ها را سر ڪنـے.

مـے رسد روزے
ڪه مرگ عشق را باور ڪنـے

مـے رسد روزے
ڪه شبها در ڪنار عڪس من

نامه هاے ڪهنه ام را
مو به مو از بر ڪنـے ..
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • نویسنده موضوع
  • #323
خواب دیدم دستهایم خالی از گیسوی توست
خوب شد با عطر مویت پا شدم، کابوس بود

عطر گیسوی رهایی آمد و آزاد کرد
پادشاهی را که در زندان خود محبوس بود

هر زمان از عشق پرسیدند، گفتم آه، عشق...
خاطرات بی‌شماری پشت این افسوس بود
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • نویسنده موضوع
  • #324
چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی
به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی

ز تو دارم این غم خوش به جهان ازا ین چه خوشتر
تو چه دادیَم که گویم که از آن به‌اَم ندادی

چه خیال می‌توان بست و کدام خواب نوشین
به از این در تماشا که به روی من گشادی

تویی آن که خیزد از وی همه خرمی و سبزی
نظر کدام سروی؟ نفس کدام بادی؟

همه بوی آرزویی مگر از گل بهشتی
همه رنگی و نگاری مگر از بهار زادی

ز کدام ره رسیدی ز. کدام در گذشتی
که ندیده دیده رویت به درون دل فتادی

به سر بلندت‌ای سرو که در شب زمین‌کن
نفس سپیده داند که چه راست ایستادی

به کرانه‌های معنی نرسد سخن چه گویم
که نهفته با دل سایه چه در میان نهادی
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • نویسنده موضوع
  • #325
دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
وین درد نهان سوز نهفتن نتوانم

تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت
من م**س.ت چنانم که شنفتن نتوانم

شادم به خیال تو چو مهتاب شبانگاه
گر دامن وصل تو گرفتن نتوانم

با پرتو ماه آیم و، چون سایه دیوار
گامی از سر کوی تو رفتن نتوانم

دور از تو من سوخته در دامن شب‌ها
چون شمع سحر یک مژه خفتن نتوانم

فریاد ز بی مهریت‌ ای گل که درین باغ
چون غنچه پاییز شکفتن نتوانم‌

ای چشم سخن گوی تو بشنو ز نگاهم
دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • نویسنده موضوع
  • #326
از خانه بیرون می‌زنم، اما کجا امشب
شاید تو می‌خواهی مرا در کوچه‌ها امشب

پشت ستون سایه‌ها روی درخت شب‌
می‌جویم، اما نیستی در هیچ جا امشب‌

می‌دانم آری نیستی، اما نمی‌دانم
بیهوده می‌گردم به دنبالت چرا امشب؟

هر شب تو را بی جستجو می‌یافتم، اما
نگذاشت بی خوابی بدست آرم تو را امشب

ها… سایه‌ای دیدم شبیهت نیست، اما حیف‌
ای کاش می‌دیدم به چشمانم خطا امشب

هر شب صدای پای تو می‌آمد از هر چیز
حتی ز برگی هم نمی‌آید صدا امشب

امشب ز پشت ابر‌ها بیرون نیامد ماه
بشکن قرق را ماه من بیرون بیا امشب

گشتم تمام کوچه‌ها را یک نفس هم نیست
شاید که بخشیدند دنیا را به ما امشب

طاقت نمی‌آرم تو که می‌دانی از دیشب
باید چه رنجی برده باشم بی تو تا امشب

ای ماجرای شعر و شب‌های جنون من
آخر چگونه سرکنم بی ماجرا امشب
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • نویسنده موضوع
  • #327
به من گفتی که دل دریا کن ای دوست
همه دریـــــا از آن مــا کن ای دوست

دلـــــم دریـا شـــــد و دادم به دستت
مکـِش دریـا به خون پروا کن ای دوست


کنـــــار چشـمه ای بودیـــم در خواب
تـــــو با جامے ربـــــودی مـاه از آب

چـــــو نوشیـــــدیم از آن جـام گوارا
تو نیلوفـــــر شدی من اشــک مهتاب


تـــــن بیشـــــه پر از مهتـابه امشب
پلنگ کـــــوه ها در خـــــوابه امشب

به هـــــر شاخے دلے سامـون گرفته
دل مـــــن در تنـــــم بیتــابه امشب
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • نویسنده موضوع
  • #328
من شدم دعوت به شیدایی ؛ شما هم دعوتی
می روم سمت شکوفایی ، شما هم دعوتی

می روم تا میهمان خانه ی باران شوم
در سحرگاهی اهورایی ، شما هم دعوتی

هست بَرپا با حضور روشن آیینه ها
محفلی گرم و تماشایی ؛ شما هم دعوتی

میزبان ، عشق است ومهمانان ، بلا گردان عشق
یک جهان شور است وزیبایی ؛ شما هم دعوتی

مِی پرستان جان فدای چشم ساقی می کنند ؛
سرخوش از جامی طهورایی ، شما هم دعوتی

پُشت دریا هاست شهری ، قایقی آماده کن !
چون به امر عشق می آیی ، شما هم دعوتی

ای پر از حس شکفتن ، ای پُر از حس حضور
ای پُر از احساس تنهایی ؛ شما هم دعوتی .
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • نویسنده موضوع
  • #329
مراد دل کجا جوید بقای جان کجا خواهد
دو چشم عشق پرآتش که در خون جگر باشد

ز بدحالی نمی‌نالد دو چشم از غم نمی‌مالد
که او خواهد که هر لحظه ز حال بد بتر باشد
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • نویسنده موضوع
  • #330
من همانم
که تو بایست کنارش باشی

من همانم
که تو بایست به یادش باشی

تو همان زمزمه ی قلب پر احساس منی

تو همان نبض و نوایِ دلِ بی تاب منی



‍‍ ‍
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›
عقب
بالا