متفرقه دیالوگ های یهویی

[MARYAM.NAJAFI]

- تا حالا به خودت تو اینه نگاه کردی؟
+ کدوم اینه؟
- همونی که بهت واقعیت رو نشون میده؟
+ کدوم واقعیت...؟

(M.N)​

 

[MARYAM.NAJAFI]

- اسمون رو نگاه کن؟
+ اسمون تاریک دیدن نداره که...
- تو به مهتابی نگاه کن که تو اون تاریکی باز هم می درخشه...

(M.N)​

 

[MARYAM.NAJAFI]

- وای تو خیلی خوبی دختر. خیلی خوشگل می خندی.
+ شباموهم دیدی ؟

(M.N)​

 

[MARYAM.NAJAFI]

- تا حالا به اخرش فکر کردی؟
+ من هیچوقت به اینده ای که انقدر دوره فکر نمی کنم.

(M.N)​

 

[MARYAM.NAJAFI]

- بیا باهم قدم بزنیم.
+ باشه ولی یادت نره دستمو بگیری...

(M.N)​

 

[MARYAM.NAJAFI]

- می شه باهام حرف بزنی ؟ هیچی از این کارات نمی فهمم
+ یه چیزایی رو نمی شه گفت .

(M.N)​

 

[MARYAM.NAJAFI]

- یه فرصت بهم بده.
+ نمی تونم.
-چرا!؟
+ چون زمانش رو داشتی و فرصتش هم بود. خودت از دست دادیش.
-...​

 

[Sita_mh]

+دلم ميخواد تو دريا بميرمـ
-چرا؟؟
+دوس ندارم خاک شم مثه آرزوهام
-ميخوام غرق شم مثل روياهم ...
Sita-